روزنامه کیهان **
تاریخ نمیفهمند، مردم را هم نمیبینند؟! / محمد ایمانی
مقامات آمریکایی ظرف 2 سال اخیر بارها گفتند مذاکرات هستهای با ایران مانند بازی روبیک است، بازی مکعبی که هر کدام از 6 مربع (وجه) آن از 9 قسمت قابل جابهجایی تشکیل شده و این قسمتها باید به نحوی جابهجا شوند که هر 9 قسمت یک مربع- با یک رنگ خاص- کنار هم قرار گیرند. آنها البته تلاش کردند این جورچین پیچیده را طبق منافع خود سرهم کنند. اما فراتر از سرانجام مذاکرات که به «برجام» منتهی شد، واقعیت این است که ماجرای هستهای با همه ابعاد و پیچیدگیهایش تنها یک وجه و یک مربع از مکعب چالش آمریکا و غرب با ایران است. برنامه هستهای به عنوان نماد اعتماد به نفس و اقتدار فنی و پیشرفت ایران، با همه اهمیت، برای غرب آن قدر ارزش ندارد که «خاستگاه» این اعتماد به نفس و جرأت پیشرفت مستقل در میان ملت ایران و ریشه و شاخه و برگ گسترده انقلاب اسلامی در چهار گوشه غرب آسیا. توافق برجام به این معنا - برخلاف برخی خوشگمانیها- پایان ماجرا نیست بلکه شروع آن یا دستکم، مرحلهای جدید از ماجرای بزرگتر تقابل جبهه استکبار با ملت و حاکمیت ماست؛ یا به عبارتی نوک کوه یخ.
باراک اوباما همان جرج بوش است، اما ضعیفتر و مکارتر. آمریکای دوره بوش سرمست قدرت بود و بیمحابا از جنگ صلیبی علیه 24 کشور اسلامی سخن گفت و ایران را در محور شرارت گذاشت و هر جای منطقه را که دستش رسید شخم زد. اوباما اما- آخرین بار در مصاحبه با CBS- میگوید آمریکا دیگر قادر به اداره چنان جنگهایی نیست. با این وجود در دوره او و با هدایت دولت وی، آتش جنگ از عراق و افغانستان، به سوریه و یمن- و مجددا غزه و لبنان- سرایت کرده است. او همان پروژهای را که بوش تحت عنوان خاورمیانه جدید (با محوریت رژیم صهیونیستی) «اعلام» کرد بدون اعلام، «اعمال» میکند. اوباما میکوشد چیزی را که بوش نتوانست با تحمیل ناامنی و تهدید به همسایگان ایران بگیرد با جنگ هوشمند (ترکیب جنگ نرم و سخت) به دست آورد و ایران را به شکلی دیگر «شرور» معرفی کند؛ آمریکا در مذاکرات نیز دنبال جاانداختن این بود که ایران «متهم» است. حالا هم همان راهبرد را با بهانههای مختلف پی میگیرد. آمریکاییها در آخرین برآوردها میگویند افکار عمومی، ریشه پایداری و پیشروی جمهوری اسلامی است و هر دو سر این ریشه را باید در داخل و خارج- با زور و ارعاب یا فریب- زد؛ که اگر این ریشهها فسرد، کار جمهوری اسلامی هم تمام است. برجام یا هر موضوع مشابهی در نگاه آنها، با همین تلقی بهانه و نردبانی است برای دست یازیدن و زدن آن ریشهها. به همین دلیل هم کریس بکمایر معاون وزارت خارجه آمریکا 9 مهر در مصاحبه با نشریه پولیتکو تأکید کرد: «ایران به خاطر انقلاب اسلامی تحریم است و اصل تحریمها مربوط به انقلاب 1979 است.»
ادعای آمریکاییها درباره شباهت مذاکره و توافق با ایران به مکعب روبیک، همچنان که وجهی از واقعیت دارد، با دروغ هم پیوند خورده است. دروغ و دغل ماجرا آنجاست که آنها میخواهند این مصاف پیچیده و چند لایه را با یک حرکت چشمبندی و شعبدهبازی - به سیاق قماربازهای کلاهبردار- به پایان برسانند و سپس برای جبران همه سرشکستگیهای خود به ویژه در 15 سال اخیر در منطقه، فریاد پیروزی بکشند که؛ حریف قدری مانند ایران را ضربهفنی کردیم، پس ما همان ابرقدرت آغاز هزاره سومیم. کسانی در داخل البته با بدفهمی و سهلانگاری یا بیخیالی و جماعتی از سر جفا و خیانت، آمار و آدرس غلط به آمریکاییها دادند و دشمن را درباره مردم ما به اشتباه انداختند. جماعتی تهی از همه شرافتهای انسانی، گرای تحریمهای جدید را پس از سرشکستگی در فتنه سبز به خارج ارسال کردند که یک سال بعد در قالب قطعنامه 1929 - به عنوان شدیدترین قطعنامه تحریمی- و سپس پروژه «تحریمهای فلجکننده» رونمایی شد. (و به یقین غرب در چند ماه آینده و در پسا برجام، خیانتهای سران آنها را از طریق تشدید فشارهای شبهحقوق بشری جبران خواهد کرد.) اما شرمآورتر اینکه همین طیفها یا مؤتلفان آنها بعداً، زبانشان دراز شد که چرا مقاومت و ایستادگی کردید تا قطعنامه 1929 علیه ایران تصویب شود، حال آن که بهتر از همه میدانستند قطعنامه کذایی اصالتا برای شارژ دستاندرکاران فتنه صادر شده است.
اما فراتر از این آدرسهای غلط انداز و گمراهکننده، رصدگران اطلاعاتی دشمن حتما آمار دقیق ملت ما را دارند. آنها همچنان که 3 ماه پیش از تشییع حماسی 270 غواص پاکباخته دفاع مقدس شوکه شدند، دوشنبه گذشته دیدند که جمعیت یک شهر به وسعت همدان چگونه از یک قهرمان ملی در تراز سردار حسین همدانی استقبال کردند. کسی نمیتواند بگوید که حسین همدانی چون فقط رزمنده دفاع مقدس بود چنین باشکوه استقبال شد. آری او رزمنده و سردار دفاع مقدس بود اما ویژگی بزرگتر همدانی که او را اینچنین محبوب مردم کرد، احساس دائمی رزمندگی و مجاهدت بود؛ چه آن زمان که در قلب امالقرای جهان اسلام آشوب نیابتی سرویسهای جاسوسی بیگانه را جارو کرد و چه آن هنگام که دست بزن اهل بیت(ع) در صیانت از حرم مطهر حضرت زینب کبری سلامالله علیها شد. آن صدها هزار نفر به پیشواز مردی آمدند که هنرش پنبهکردن رشتههای دشمن در عرصه نبرد پیچیده نیابتی بود. دست بر قضا همان روز در فلان مرکز استان، دولتمردی فریاد میزد کسی حق ندارد از جیب مردم شعار بدهد و کاسبی کاسبان تحریم پس از برجام کساد نخواهد شد و... اما تصاویر ویدئوها نشان میداد تنها 10-11 هزار نفر پای صحبتهای آن مسئول رفتهاند که البته اغلب آنها هم از جنس همین ملتی هستند که نمیپذیرند کسی بگوید یا شعارها و یا جیب و معیشت! (و به راستی شعار جیب مردم ولو به قیمت حراج کردن عزت و حیثیت و اقتدار ملی، چه قدر در عمل به جیب مردم افزود یا از جیب آنها تهی کرد؟ از سقوط زنجیرهای سهام سهامداران بورس بگیرید تا افزایش قیمت ارز و کاهش قیمت نفت و افزایش رکود و فوران نقدینگی و...)
برخی از این ادبیات و قبیل آن البته از سر بدفهمی و سهلاندیشی یا به هم خوردگی نسبت مسائل فرعی و اصلی است وگرنه هیچ عاقل معتدلی- اگر غافل نباشد- درس داستان کربلا را به مذاکره با عمرسعد فرو نمیکاهد؛ آن هم کجا؟ در اجتماع مردم عاشورایی زنجان که هر سال برای علمدار غیور امام حسین(ع) قیامت میکنند. آیا میشود برای مردمی که سالهاست از عمق جان فریاد میزنند «یل یاتار، طوفان یاتار، یاتماز حسینین پرچمی» - باد و طوفان فروکش میکند و آرام میشود اما پرچم حسین علیهالسلام فرو نمیافتد- بگویید دیگر شمر و عمرسعد و یزید روزگارتان را لعن نکنید و مرگ بر آمریکا نگویید؟! آن هم در بحبوحه محرم 93؟! تاریخ را نمیفهمند، آیا مردم را هم نمیبینند؟! چگونه میشود به ملتی تسلیمپذیری در برابر قدرتهای زورگو- کدخدا- را تلقین کرد در حالی که قرنها شعارهای حیاتبخش سرور آزادگان را سینه به سینه منتقل کردهاند؟ «هیهات منّاالذله»، «صبراً یا بنیالکرام فماالموت الا قنطره- صبور باشید فرزندان کرامت که شهادت نیست مگر پلی به سوی نعمت دائمی و بهشت». عجیب نیست به ملت ایران گفته شود آمریکا میتواند در 5 دقیقه تمام قدرت نظامی شما را نابود کند یا با توافق، تهدید و شبح جنگ را از سر شما برداشتیم حال آن که امام همین ملت- حضرت سیدالساجدین علیهالسلام- چشم در چشم یزید با اقتدار تمام فرمود «اتهددنی بالقتل؟ اما علمت ان القتل لنا عادهًْ و کرامتنا شهادهًْ؟ آیا مرا تهدید به مرگ میکنی؟ آیا نمیدانی که همانا شهادت، عادت و کرامت ماست؟» ترساندن چنین مردمی دور از حکمت نیست؟
تا پرچم عزت امام حسین علیهالسلام بر سر کشور ما بلند است، آمریکا و انگلیس و اسرائیل از ما راضی نخواهند شد؛ اگرنه قائلان به اعتمادسازی با این جبهه باید آیه «لن ترضی عنک الیهود و لا النصاری حتی تتبع ملتهم» و دهها آیه مشابه آن- و نیز همه آیات استقامت و پایداری و مجاهدت و نفی اعتماد به شیاطین- را از قرآن حذف کنند و بگویند دین تازه آوردهاند. و در کنار این مسیر، دستی هم به سر و گوش تاریخ معاصر ایران و غرب آسیا بکشند و اوراق پر از ظلم و جنایت و غدر استکبار در این منطقه را یکجا حذف کنند. شرمآور است درست در روزهایی که کفتارهای صهیونیست در قدس شریف هر روز چند زن و مرد و کودک را سلاخی میکنند و حمام خون به راه انداختهاند، با میزبانی وزارت خارجه و دفتر مطالعات آن (مرکز تصمیمساز)، وزیر خارجه آلمان اجازه پیدا میکند اراجیف سر هم کند که بله «ایران میتواند با ایفای نقش سازنده در جامعه بینالمللی با همسایگانش در منطقه که باید اسرائیل را هم شامل شود، یک شریک مسئولیتپذیر باشد.» و آنجا آقای ظریف زبانش نمیجنبد که لااقل بگوید قتل عام زنان و کودکان بیگناه چه میشود آقای اشتاین مایر؟ یا اینکه؛ آقای مایر! صهیونیستها آنقدر نجس و متعفن هستند که حاضر نیستید یک ایالت خود را به آنها بسپارید. یا حداقل اینکه، آقای مایر اگر آلمان پس از سرشکستگی جنگ جهانی دوم، گروگان صهیونیستهاست، چرا تاوان این گروکشی را باید ملتها در لبنان و فلسطین بپردازند ؟! این سکوتها سوالبرانگیز میشود مبنی بر اینکه آیا دشمن به بهانه برجام، منفذی به برخی مراکز تصمیمگیری و تصمیمسازی سیاست خارجی گشوده تا دفعتا به عنوان نشست مقدماتی کنفرانس امنیتی وین بدون حضور نمایندگانی از سوریه و روسیه و حزبالله در حالی که مثلا از کردستان عراق نمایندهای آمده) سوریه را به بحث بگذارند و طرف غربی اجازه پیدا کند که مدعی ضرورت برکناری بشاراسد - رئیسجمهور منتخب مردم سوریه در آخرین انتخابات دموکراتیک - شود!
این کجراهه، صراط مستقیم ملت ما نیست. این بار کجی است که به مقصد نخواهد رسید. برجام حتی اگر فاقد عیب و ایرادهای بزرگ هم بود، با این اجرا و کارگزاری عاقبت به خیر نمیشود مگر اینکه دولت و وزارت خارجه یقین کنند با شیطان بدعهد و ذاتا خبیث طرف حسابند. آخرین بار سردار همدانی اسفند گذشته با صدای بلند گفت «بزرگترین دستاورد انقلاب، عزت است. برخیها با آمریکاییها قدم میزنند و انتظار شفاعت شهدا را هم دارند. اگر ما یک قدم عقبنشینی کنیم، دشمن ده قدم جلوتر میآید. امروز ابهت ابرقدرتی دشمن شکسته است اما با یکسری کارها دشمن را برمیگردانند. باید ببینیم امروز چرا دشمن در منطقه چرا اینقدر به هم ریخته است؟امروز خون شهدای ما در منطقه به ثمر نشسته است.» اجرای بد برجام و بدتر از آن، مجال دادن به دشمن برای افزودن بر طلبکاری خود، مقدمه فشار و تهدید بیشتر علیه ملت ماست و نه تشویق غرب به شراکت و کاستن از دشمنی.
اما نیروهای حزباللهی و انقلابی که متن مردم ما هستند باید عنایت داشته باشند که جهاد و مجاهدت، خطی و مستقیم نیست، پستی و بلندی و کامیابی و ناکامی دارد. اگر اهل بصیرت باید بود، که باید بود، اهل صبر هم باید بود. الا و لایحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصّبر. در عرصههای سخت و پیچیده، الفت و حسن ظن و تقویت انسجام و ارتباطات سازمانی دوچندان ضرورت دارد. بسیج بدنه اجتماعی در برابر مصاف جدید استکبار، یک ضرورت است که لوازم خود را میخواهد. با تکروی و رفتار فرقهای یا بخشنامهای طیفهای مختلف نسبت به هم، نمیتوان به مصاف جنگ هوشمند رفت. همنشینی، همدلی، همفکری و همپوشانی با اولویت حرکت- و نه توقف- یک ضرورت است. غیرت انقلابی را باید با تدبیر و تأنی و مآلاندیشی پای کار آورد؛ نه ساکت کرد و نه با هیجان به هدر داد. ماجرای هفتههای اخیر به مثابه یک تمرین جدی، درسهای مهمی برای آسیبشناسی دارد.
***************************************
روزنامه قدس **
کرانه غربی صحنه نبرد جدی ملت فلسطین با صهیونیستها می شود/ حسن هانی زاده
با توجه به سرنوشت ساز بودن انتفاضه جدید، بزودی شاهد نبرد جدی میان ملت فلسطین و رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی بویژه کرانه غربی خواهیم بود.
با توجه به شکست روند سازش میان تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی در طول سه سال گذشته، ناامیدی از تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی به پایتختی بیت المقدس در میان مردم فلسطین افزایش پیدا کرده است. مردم فلسطین به این نتیجه رسیده اند که نه جامعه جهانی و نه مذاکرات میان تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی به خواسته ها و آرزوهای ملت فلسطین برای آزادی بیت المقدس کمک نخواهند کرد. مردم فلسطین اعم از ساکنان بیت المقدس شرقی، شهرهای مختلف کرانه غربی و غزه دست به انتفاضه جدید زدند که این انتفاضه به طور قطع با انتفاضه های گذشته ملت فلسطین به لحاظ کمی و کیفی تفاوت اساسی خواهد داشت و این انتفاضه سرنوشت آینده فلسطین را رقم خواهد زد. با توجه به سرنوشت ساز بودن این انتفاضه، نتانیاهو به ارتش دستور داد که بشدت با تظاهرکنندگان برخورد داشته باشند؛ بنابراین در آینده شاهد خواهیم بود جنگ میان مردم فلسطین و رژیم صهیونیستی گسترش و ادامه خواهد یافت. رژیم صهیونیستی با سوءاستفاده از سکوت جامعه جهانی و بی تحرکی اتحادیه عرب و همچنین سازمان کنفرانس اسلامی خشونتها را تشدید خواهد کرد. متأسفانه سازمان ملل و به طور مشخص شورای امنیت در مورد ملت فلسطین هیچ گونه واکنش مناسبی از خود نشان نداده و این امر نشان می دهد شورای امنیت تابعی از اراده لابی صهیونیستی و آمریکاست.
***************************************
روزنامه جمهوری اسلامی**
روز تثبیت دستاورد ملی
بسمالله الرحمن الرحیم
آْمریکا و اتحادیه اروپا دیروز، که «روز تصویب» نام گرفت، در کشورهای ایران و 1+5 بیانیه لغو تحریمها علیه ایران را صادر کردند. بدین ترتیب، از امروز اقدامات برای عملیاتی ساختن برجام شروع میشود.
باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا نیز دیروز دستور رفع تحریمهای ایران را برای اجرای برجام صادر کرد. وی در پیامی به دولتش دستور برداشتن قدمهای لازم برای برداشتن لغو سریع و مناسب برای اجرای برجام براساس قوانین آمریکا را صادر کرد. باراک اوباما به وزارتخانههای خزانهداری، امور خارجه، تجارت و انرژی دستور داد اقداماتی را برای رفع تحریمهای ایران به عنوان بخشی از توافق هستهای که در تیر ماه به دست آمده است به عمل آورند.
علاوه بر اینها، فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان هم در بیانیهای مشترک اعلام کردند که هر دو طرف به تعهدات خود جهت اجرای برجام متعهد هستند. این بیانیه میافزاید: کمیسیون مشترک ایران و گروه 1+5، امروز براساس توافق قبلی تشکیل جلسه خواهد داد تا اقدامات لازم را در این چارچوب انجام دهد و آژانس تدابیر لازم را برای نظارت بر راستیآزمایی در نظر میگیرد.
عبور از موانع متعددی که بر سر راه «برجام» وجود داشت و رسیدن به لحظه اجرائی شدن آن، موفقیت بزرگی است که نظام جمهوری اسلامی آن را در پرتو صبوری و مقاومت مردم در برابر فشارها، تدابیر رهبری نظام و هوشمند عمل کردن مسئولان اجرائی کشور به ویژه دستگاه سیاست خارجی به دست آورده است.
آنچه این موفقیت بزرگ را با اهمیتتر جلوه میدهد و به عنوان یک رویداد تاریخی مثبت در پرونده عملکرد نظام جمهوری اسلامی به ثبت میرساند اینست که اولاً مسئولان سیاست خارجی ایران این واقعیت را به اثبات رساندند که با منطق مذاکره میتوان بر مشکلات فائق آمد و حقوق ضایع شده ملت را پس گرفت بدون آنکه نیازی به توسل به سلاح و وارد شدن به عرصه جنگ و نظامیگری باشد و ثانیاً نظام جمهوری اسلامی توانست حق خود در زمینه فعالیتهای هستهای و غنیسازی را در بالاترین مرجع بینالمللی یعنی شورای امنیت سازمان ملل به رسمیت بشناساند و قدرتهای جهانی معارض با این حق، با عقب نشینی تاریخی در این زمینه آن را امضا نمایند.
علاوه بر اینها آنچه مسئولان ارشد آمریکا و سایر اعضاء گروه 1+5 به عنوان امتیاز بزرگی که از ایران گرفتهاند مطرح میکنند در واقع یک امر خیالی است و امتیازی برای آنها محسوب نمیشود. آنها میگویند ما توانستهایم ایران را وادار کنیم دست از ساختن سلاح اتمی بردارد و متعهد شود که به طرف ساختن چنین سلاحی نخواهد رفت. خیالی بودن این امر به این جهت است که اصولاً ایران طبق فتوای رهبر انقلاب، ساختن سلاح اتمی را حرام و ممنوع میداند و درصدد ساختن آن نبوده و نخواهد بود. بنابر این، حتی اگر توافق هستهای با 1+5 هم صورت نمیگرفت، ایران به طرف ساختن سلاح اتمی نمیرفت و به همین دلیل است که میگوئیم متعهد شدن به عدم ساختن آن، امتیازی برای گروه 1+5 از ناحیه ایران محسوب نمیشود.
اکنون که مرحله اجرای برجام آغاز شده و اتحادیه اروپا تحریمها علیه ایران را لغو کرده و رئیسجمهور آمریکا نیز دستور آمادهسازی راهکارهای لغو تحریمها را صادر نموده، آنچه تا چند هفته و حتی چند روز قبل فقط یک رویا به نظر میرسید، به مرحله عمل رسیده است. درست در همین مرحله است که باید به گروه مذاکره کننده ایرانی خسته نباشید بگوئیم و به مخالفین برجام که تلاش زیادی برای جلوگیری از اجرائی شدن آن کردند توصیه کنیم از این پس با دولت و مردم همراه شوند، خود را از توهمات و تحلیلهای غلط گذشته رها سازند و اگر قصد همکاری با دولت را ندارند از ایجاد مزاحمت و کارشکنی در راه برجام خودداری نمایند.
همه باید به این نکته مهم توجه نمائیم که اگر روش غلط دولتهای نهم و دهم ادامه پیدا میکرد، امروز ما یا زیر فصل هفتم منشور ملل قرار داشتیم و یا درگیر عوارض سخت آن بودیم. اینکه اعضاء گروه مذاکره کننده ایرانی توانستند کشور را بدون آنکه حتی یک لحظه دچار عوارض خطرناک فصل هفتم منشور ملل شود از زیر این فصل خارج سازند، کاری بس بزرگ انجام دادهاند و همه باید قدردان آنها باشیم و آنها را قهرمانان ملی بدانیم. آنها توانستند کشور را از عوارض خطرناک سیاست غلط دولتهای نهم و دهم در زمینه مسائل هستهای برهانند و در سختترین شرایط موجود، حداکثر امتیازات ممکن را برای کشور به دست بیاورند.
این واقعیت را هم میدانیم که اجرای دقیق «برجام» برای کشور اهمیت فراوانی دارد. در این مرحله آنچه به دولت و مسئولین اجرائی برجام برای انجام موفقیت آمیز آن کمک میکند، وحدت نظر و همدلی و همزبانی آحاد مردم و دولت است. گروههای فعال سیاسی در تحکیم این وحدت میتوانند نقش مهمی ایفا کنند. برجام، یک دستاورد ملی است و پایبندی همگان به اجرای هرچه بهتر آن، حراست از منافع ملی و مصالح عمومی است و به همین دلیل همه باید به دولت و مسئولین اجرائی برجام در انجام هرچه بهتر مسئولیت خطیری که برعهده دارند کمک نمائیم.
***************************************
روزنامه ایران**
سپاه پیشگام مقابله با تروریسم/ سیدرضا صالحی امیری
پافشاری غرب بر نگاه و تحلیل غلط خود مبنی بر به رسمیت نشناختن قدرت جمهوری اسلامی و نقش مؤثری که ایران میتواند در حل منازعات منطقهای ایفا کند، موضوعی است که از ابتدای انقلاب و شکلگیری نظام جمهوری اسلامی به انحای مختلف از سوی غربیها اعمال شده و تحریمهای ظالمانه و غیر منصفانه علیه کشورمان در دهه اخیر در امتداد همین تحلیل غلط بوده است. هجمه رسانهای و تبلیغات سوء و وارد کردن اتهامات بیپایه و اساس در راستای پیشبرد پروژه ایران هراسی نزد افکار عمومی جهانی هم اقدام بیهودهای است که تلاش میکند ایران را به عنوان عامل ناامنی منطقه و تهدید جهانی معرفی کند. اما بر خلاف اتهاماتی که غرب به جمهوری اسلامی وارد میکند، مردم آزاداندیش در همه ملتها به این جمعبندی رسیدهاند که فعالیتهای ایران در مبارزه با افراطی گری، در راستای برقراری امنیت منطقهای است و بر خلاف گروههای مدعی که متأسفانه زیر پرچم اسلام دست به سخیفترین اعمال ضد بشری میزنند، این جمهوری اسلامی ایران است که پیشقراول مبارزه با تحرکات و اعمال تروریستی به حساب میآید.
در واقع گروهکهایی مانند «داعش»، «النصره»، «القاعده» و... پرچمدار دروغین و جعلی آموزههای اسلامی هستند و جمهوری اسلامی ایران سردمدار مبارزه با تروریسم و معرفی چهره حقیقی اسلام رحمانی است. همچنانکه در جنگ 8 ساله ایران با رژیم صدام نیز همین جوسازیها به قصد تخطئه افکار عمومی جهانیان علیه کشورمان و مخدوش جلوه دادن چهره زیبای اسلام راستین وجود داشت، اما ایران هرگز فریب هوچیگریهای غرب را نخورد و از ابتدا نسبت به خطر گروههای افراطی هشدار داده و با اتخاذ استراتژی هوشمندانه و دقیق، مبارزه و مقابله با تروریسم را در دستور کار خود قرار داده است. به بیان دیگر جمهوری اسلامی در قلب مبارزه با تروریزم حضور دارد و تلاش خود را برای رهایی مردم مظلوم خاورمیانه از لبنان و سوریه و یمن تا عراق و افغانستان و پاکستان و... از باتلاق تروریسم کور، خشن و بیمنطق به کار گرفته و با مظاهر سلطه به مقابله و مبارزه همه جانبه برخاسته و در خط مبارزه با تروریسم و خشونت، تفکیکی میان مردم مظلوم شیعه و سنی و فرقههای مسلمان قائل نیست. چرا که اصل دفاع از منافع ملی و کیان اسلام راستین و تقابل با گروههای تکفیری را وظیفه خود میداند.
از سوی دیگر موج مهاجرت مردم مظلوم این کشورها و پناهنده شدن به کشور همسایه و دیگر کشورها و تخریب اماکن و سرپناه مردم، امت اسلامی را دچار یک خلأ حمایتی راهبری و معنوی کرده است. به همین جهت ظرفیتهای قابل توجه اطلاعاتی و لجستیک ایران به کار گرفته شده تا در این شرایط دشوار به فریاد مظلومیت جامعه اسلامی برسد. با وجود سری بودن اخبار نظامی و نبود اطلاع عمومی از جزئیات فعالیتهای امنیتی ایران، اخباری از جنس شهادت سردار همدانی بیانگر این واقعیت است که ظرفیت نظامی و امنیتی ایران بویژه نیروی مجرب و پرتوان «سپاه» برای زدودن چهره خشن تروریسم از سیمای خاورمیانه به کار گرفته شده و هر هزینهای را در پیشبرد این استراتژی دقیق و هوشمندانه با جان و دل میپذیرد. اگرچه میزان نقشآفرینی و اهمیت مبارزه ایران در مقابله با تروریسم بر کسی پوشیده نیست، اما به دلیل همان تحلیل غلط قدرتهای غربی و چشم پوشی بر واقعیت ایران اسلامی به عنوان عامل امنیت منطقه نه تهدید آن، متأسفانه سهم و جایگاه مناسب ایران در قبال فعالیتهای مبارزاتی علیه تروریسم و افراطی گری از سوی قدرتهای غربی نادیده انگاشته میشود. غرب نه تنها سهم نقش آفرینی ایران را نادیده میگیرد، بلکه با فضاسازی رسانهای دروغین تلاش میکند خدمات ایران را وارونه جلوه دهد. واقعیت آن است که جمهوری اسلامی ایران همواره درکنار ملتهای مظلوم و بیدفاع قرار گرفته و در مقابل ظلمی که به آنان روا داشته شده سکوت نکرده است و منافع خود را در حمایت آشکار از مظلوم و ایستادگی در مقابل ظالم تعریف کرده است. از اینرو همواره پیشقراول مبارزه با دولتهای متخاصم بوده است که نمونه بارز آن در تقابل با اسرائیل به عنوان یک رژیم اشغالگر و خطر بزرگ برای جهان اسلام مشهود است. طبیعتاً قدرتهایی که این رویکرد جمهوری اسلامی را در تقابل با منافع و مداخلهگریهای خود میبینند، از هیچ ترفندی برای کاهش نقش ایران و جلوگیری از نفوذ آن در میان ملتهای آزاده بویژه کشورهای مسلمان فروگذار نمیکنند.
خطر افراطیگری و گسترش تروریسم سالهاست که از یک بحران منطقهای به تهدید جهانی تبدیل شده است. افزایش تحرکات گروههای تروریستی که دیرزمانی است چهره زیبای خاورمیانه را پشت هالهای از کشتار مردم بیدفاع و ریختن خونهای بیگناه پنهان کرده است، امروز به دغدغه اصلی همه کشورها در اقصی نقاط جهان مبدل شده و هیچ دولتی خود را ایمن از تبعات و پس لرزههای این اقدامات شوم نمیبیند. جمهوری اسلامی ایران که فلسفه تشکیل خود را رهایی از بند قدرتهای مداخلهگر و حفظ استقلال و عدم وابستگی میداند از بدو تأسیس تا به امروز همواره در معرض تهدید گروههای تروریستی و افراطی بوده و هزینههای سنگینی را هم در این راه پرداخته است.
مبارزه با ترورهای کور سالهای نخست انقلاب و مقابله با سازمانها و گروهکهای تروریستی، دفاع جانانه 8 ساله از تمامیت ارضی کشور در مقابل حمله نظامی عراق به سرکردگی صدام و حامیان غربی اش، مبارزه با گروههای افراطی منطقه از القاعده دیروز تا داعش امروز و نمونه هایی از این دست، همگی برگ هایی از تاریخ مبارزاتی عزتمندانه ایران در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که با خون فرزندان پاک این ملت نگاشته شده است. در واقع مقابله با افراطیگری و تلاش برای محدود و بیاثر کردن نقشهها و اهداف شوم تروریستها و جلوگیری از گسترش نفوذ آنان یکی از استراتژیهای اصلی و خدشه ناپذیر نظام است که به ایران نقشی فعال و کنشگرانه در منطقه خاورمیانه بخشیده است. هرچند عدهای این استراتژی را برنتابند و ایران را به عنوان یک قدرت تأثیرگذار منطقهای به رسمیت نشناخته و چشم خود را بر این حقیقت آشکار ببندند. در این میان نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران بویژه نیروی سپاه همان طور که در عرصههای جنگ تحمیلی و دفاع از این مرزوبوم نقش بیبدیل داشت، امروز هم در مبارزه با تروریزم و برقراری امنیت در منطقه نقش مؤثر دارد. بیسبب نیست که نقش آفرینی سردار رشید اسلام قاسم سلیمانی و امثال او در همکاریهای اطلاعاتی، مستشاری و انتقال تجارب مقابله با تروریسم، مورد اقبال و استقبال مردم بیپناه مسلمان و همچنین مورد تأیید نظریه پردازان و تحلیلگران و نیز بخشهایی از روشنفکران قرار میگیرد. پیام روشن شهادت سردار همدانی، درک واقعی و دقیق سپاه از وضعیت کنونی جهان اسلام و منطقه خاورمیانه است و ضرورت مبارزه با گروههای تروریستی، تشخیص بموقع باوری است که نسبت به وضعیت بینالمللی ما وجود دارد. معادله امنیت منطقهای بدون حضور ایران اشتباه بزرگ غربیهاست و باید هرچه زودتر با تغییر این رویکرد از ظرفیت بینظیر ایران برای برقراری امنیت استفاده کنند. این یک واقعیت غیر قابل کتمان است که اگر حضور ایران در منطقه نبود امروز شعله تروریسم خاورمیانه به آتشی فراگیر تبدیل شده بود، از اینرو فرزندان شایسته سپاه ایران در صف مقدم جهاد امروزشان که یادآور جانفشانیهای دفاع دیروز است، شایسته قدردانی هستند.
***************************************
روزنامه جام جم **
ضرورت هوشیاری نسبت به چالشهای اجرای برجام / دکتر حشمتالله فلاحتپیشه
هرچند بخش اعظم تحریمها شاید تا دو ماه دیگر البته پس از گزارش راستیآزمایی آژانس در قبال انجام و پذیرش تکالیف نظارتی ایران لغو خواهد شد اما اجرای توافق در برداشته شدن تحریمها از این منظر مهم است که اتحادیه اروپا در شرایط کنونی و جدای از توافق برجام، به ناکارآمدی و ناعالادنه بودن تحریمها پی برده است. اقبال گسترده شرکتها، کارخانجات و سرمایهگذاران اروپایی به برداشته شدن تحریمها، عامل شتابزا در مقابل برداشته شدن دو دسته از محدودیتها یعنی تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل در قالب قطعنامههای موجود و تحریمهای ایالات متحده آمریکا از سوی دیگر است.
علاوه بر این نباید از یاد برد که با اجرایی شدن برجام هنوز نوعی فضای جنگ سرد، حتی در حوزه اجرای برجام بین طرفین ایرانی و آمریکایی وجود دارد و بهطور خاص طرف آمریکایی سعی خواهد کرد مزایای شکست تحریمها را بهصورت قطرهچکانی وارد اقتصاد ایران کند تا این موضوع به جهش در اقتصاد ایران منجر نشود، زیرا بر اساس پیشبینی اکونومیست، توافق هستهای باعث میشود ایران بزرگترین جهش توسعهای در میان کشورهای جهان سوم را تجربه کرده و با فائق شدن بر بسیاری از مشکلات راه پیشرفت را به سرعت پیش گیرد. هرچند دولت آمریکا در تصویب برجام با نئومحافظهکاران دچار چالش شد اما این شکاف در آینده به نوعی تبانی بین گروههای سیاسی تبدیل خواهد شد تا بر سر قطرهچکانی کردن بازگشت مزایای تحریم به ایران همصدا باشند. قطعا دولت اوباما با نئومحافظهکاران به این نقطهنظر مشترک دست خواهد یافت که بهتدریج تحریمها شکسته شود و همین اقدام، زمینهساز کارشکنیهای متعدد خواهد بود، از این رو بهنظر میرسد بهترین واکنش، تاکید بر رابطه با کشورهای اروپایی و پایان دادن به فضای روانی شکل گرفته در قالب دیپلماسی عمومی باشد. نباید از یاد برد که در آینده، بازیگران مخالف برجام از جمله کشورهای مرتجع عرب منطقه سعی خواهند کرد با بحرانهای مصنوعی شرایطی را ایجاد کنند که امکان بازی نرم را از ایران بگیرند. بر این اساس رژیم صهیونیستی یا دولت عربستان با دامن زدن به جنگهای منطقهای از هماکنون تلاش جدی را از آغاز کردهاند. بنابراین جمهوری اسلامی ایران باید تلاش کند تا افراطیون منطقهای اعم از ارتجاع عرب و صهیونیستها با مشکلات درونی ناشی از افراطیگری و فشارهای درونی و بیرونی در حاشیه قرار گیرند.
نباید از یاد برد که برجام حد مقدوری برای جمهوری اسلامی ایران و نه یک آرمان برای کشورمان بود اما با همه چالشهای موجود، اجرای آن، بخشی از سیاست کشور بود که به وقوع پیوست.
***************************************
روزنامه وطن امروز **
گزارههایی که با هم معنا میشود
تغییر ذهنیت نخبگان علمی، نفوذ/ امیرعلی جهاندار
1- اوباما در گفتوگو با توماس فریدمن، ستوننویس معروف روزنامه نیویورکتایمز: «یکی از سیاستهای کلان و اصلی آمریکا در این مذاکرات، «تغییر ذهنیت» ایرانیها نسبت به آمریکا [و به عبارت روشنتر و به تعبیر نگارنده «استکبارزدایی ذهنی» از ایرانیان نسبت به چهره این رژیم] است».
2- رهبر انقلاب در دیدار مسؤولان صدا و سیما: «در چارچوب اهداف جنگ نرم دشمن، باقی ماندن نام «جمهوری اسلامی» و حتی حضور یک معمم در رأس آن مهم نیست، مهم آن است که ایران تأمینکننده اهداف آمریکا، صهیونیسم و شبکه قدرت جهانی باشد. مسؤولان و مردم آماج اصلی چنین جنگ نرمی هستند. در مورد برنامهریزیای که در جنگ نرم برای مسؤولان وجود دارد با آنان صحبت کرده و خواهم کرد اما مخاطبان اصلی جنگ نرم مردم بویژه نخبگان، دانشگاهیان، دانشجویان، جوانان و عناصر فعال هستند. آنها بهدنبال تأثیرگذاری بر مردم و تغییر طیف وسیعی از باورهای آنان بویژه جوانان و نخبگان هستند که باورهای اعتقادی دینی، سیاسی و فرهنگی مردم از جمله این باورهاست».
رهبر انقلاب در دیدار فرماندهان نظام: «بیگانگان به دنبال نفوذ در مراکز تصمیمگیری و اگر نشد، نفوذ در مراکز تصمیمسازی هستند که در صورت تحقق این توطئه، جهتگیریها، تصمیمات و حرکت عمومی کشور، براساس خواست و اراده بیگانگان، تنظیم و اجرایی خواهد شد».
رهبر انقلاب در دیدار نخبگان: «شناسایی نخبهها برای عوامل بیرونی؛ این هم هست؛ از این هم بنده گزارشهایی دارم، خبرهایی دارم؛ بررسی میکنند، جستوجو میکنند، نخبهها را پیدا میکنند؛ نه برای اینکه در داخل تشویق بشوند، تربیت بشوند؛ [بلکه] برای عوامل بیرونی، که به آنها معرفی کنند، حلقه واسطی بشوند برای مهاجرت نخبگان و به تعبیر رایج «فرار مغزها». این هم خیانت است؛ این خیانت است؛ این ولو ممکن است در پوشش دلسوزی برای این دانشجو انجام بگیرد اما این دلسوزی نیست».
«با اینکه من هشدار دادهام، بعضیها اردو درست میکنند که بفرستند اروپا؛ اردوی دانشجویی به اروپا! یکی از غلطترین کارها این است».
3- اشتان مایر در دانشگاه تهران: «پس از مذاکرات سیاسی به یک تفاهم رسیدیم. کوهها را شاید جابهجا نکردیم اما این مساله را مبنایی قرار دادیم تا 2 کشور بیشتر با یکدیگر صحبت و کار کنند. روند سختی را پشت سرگذاشتیم که هرگز نباید آن را فراموش کنیم البته هنوز کارهای زیادی سر راه ماست که باید این مسیر را طی کنیم تا اینکه انسانها به یکدیگر برسند. لازم است یک جامعه مدنی و قوی ایجاد و رابطه بین فرهنگ و علم را تقویت کرد تا زمینهای برای اعتماد سیاسی ایجاد کند. باید از شبکه علمی علمای بین 2 کشور بهره گرفت تا در آینده بتوانیم از آن بهره گیریم. اگر امروز به ظرفیتها نگاه کنیم میتوانیم به این نتیجه برسیم که در آینده چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم و چگونه میتوان با منابع اندک به توسعه شرق و غرب همت کرد. 6 هزار دانشجوی ایرانی در آلمان تحصیل میکنند و شاید شرایطی فراهم شود تا دانشجویان ایرانی با بورسیههای بیشتری در آلمان حضور یابند».
***
این گزارهها در نگاه اول و بهصورت تکتک شاید بیارتباط به نظر آیند اما وقتی در کنار یکدیگر قرار بگیرند و چند نکتهای درباره آنها گفته شود معنای «نفوذ» را به درستی القا میکنند. وقتی سند امنیت ملی آمریکا 2015 تورق میشود این پازل کاملتر میشود؛ سندی که در آن به این گزاره خواهیم رسید: «از روند دیپلماتیک انتقال قدرت حمایت میکنیم، در عین حال به گردانندگان تغییر در قرن حاضر نزدیک خواهیم شد که جوانان و کارآفرینان هستند. ما در حال سرمایهگذاری روی رهبران فردا، کارآفرینان جوان، مبتکران، رهبران مدنی و خدمتگزاران دولتی هستیم، زیرا این افراد، آینده را شکل خواهند داد. ما در حال بهدست گرفتن ابتکار عمل برای ایجاد روابط جهانی و شناسایی رهبران آینده در دولت، کسب و کار و اتصال آنها به یکدیگر و جامعه مدنی و مهارتهای مورد نیاز برای رشد آنها هستیم. ما برنامههای جدید تبادلات میان جوانان آمریکایی از آفریقا گرفته تا جنوب شرق آسیا را پیگیری میکنیم».
آمریکا از طریق تمرکز بر حوزههای علم و فناوری و ارتباط با نخبگان علمی کشور تلاش دارد شبکهای بینالمللی بسازد که در آینده مدیریتهای کلان کشورها را در اختیار بگیرند و اینها همگرایان آمریکا در کشورهای مختلف باشند. چند ماهی است موضوع YGL یا «شبکه رهبران جوان جهان» مطرح شده است که آمریکا تلاش دارد از طریق آن به استحاله از درون بپردازد و نیروهای مولد و محرک کشورهای مختلف را به خدمت بگیرد.
این گزارهها امروز توجه به کنفرانس پل 2015 در آلمان را بیشتر میکند که در آن بیش از 300 نخبه ایرانی حضور داشتند و حامیان این کنفرانس از اعضای شورای روابط خارجه آمریکا هستند. کنفرانسی که تحت حمایت آمریکا اما در آلمان برگزار شد و باید بیشتر مورد واکاوی و تحلیل قرار بگیرد. آمریکاییها دیگر تلاش نمیکنند براندازی کنند؛ آمریکاییها بیشتر تلاش دارند از داخل تغییرات خود را لحاظ کنند. اینکه مذاکره با آمریکا یعنی نفوذ اینجا بدین معناست که هر چه پل تعامل مستحکمتر شود مسیر برای دسترسی به نخبگان ما و سوءاستفاده از آنها بیشتر میشود و میشود آنچه «نه تنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضررهای بیشماری نیز دارد».
وزیر خارجه آلمان با بیان موضوع بالا بردن ارتباطات نخبگان علمی 2 کشور و باز کردن دروازه ورود آنها به آلمان قدم دیگری در این پروژه برداشت تا بتواند نیروهای نخبه ایرانی را بدون هیچ زحمتی از کارایی و کارآمدی برای ایران بیندازد و در نظم نخبگانی مد نظر آنها قرار دهد. اینها پازلهایی است در پروژه کلان دیپلماسی عمومی که از ارتباط نخبگان فرهنگی، علمی، اقتصادی و سیاسی بهره میجوید و قابل پیشبینی خواهد بود بعد از این، رفت و آمدهای نخبگان حوزههای یادشده از کشورهای اروپایی و آمریکایی به ایران بیشتر شود؛ چنانکه وزیر خارجه آلمان هم در ابتدای صحبت خود با اشاره به این موضوع گفته بود: «خوشحالم که در این سفر نمایندگانی از پارلمان آلمان در بخش فرهنگی و علمی من را همراهی میکنند». رهبر انقلاب در دیدار اخیر دیگر صحبتی از براندازی نظام نکردند بلکه از فحوای کلام ایشان نیز موضوع «استحاله» یا تغییر از درون به چشم میخورد؛ آنچه از طریق نخبگان با میل و رغبت البته در غفلت صورت میگیرد و اگر هوشیاریهای لازم صورت نگیرد دیری نخواهد بود که این اتفاق خواهد افتاد.
***************************************