پایگاه بصیرت/گروه بین الملل/محمدباقر عباسی/ گسترش نا امنی ها در شمال افغانستان و توسعه نفوذ طالبان، اوضاع این کشور را بار دیگر در وضعیت بحرانی قرار داده است. این وضعیت در شرایطی است که یک سال از پیمان امنیتی کابل-واشنگتن می گذرد و بیهودگی آن در تأمین امنیت افغانستان تا جایی عیان شده است که «حامد کرزی» رئیس جمهور پیشین کشور در مصاحبه با راشا تودی، خواستار لغو هر چه سریعتر توافقنامه امنیتی کابل-واشنگتن شد. کرزای در همین زمینه تأکید کرد که قندوز با نقشه آمریکا سقوط کرده است.
وضعیت این روزهای افغانستان، دروغین بودن داستان 14 سال تبلیغات غرب درباره مبارزه با تروریسم در این کشور و دیگر کشورهای منطقه را به خوبی نشان می دهد و ثابت می کند که حضور آمریکائی ها در افغانستان تا چه اندازه نه برای مبارزه با تروریسم، بلکه برای اهداف خاص خود در رقابت با قدرت های جهانی است. در این زمینه یک کاشناس سیاسی و نظامی افغانستانی می گوید: تداوم حضور نظامی آمریکا که در حقیقت حضور جاسوسی در افغانستان است به منظور تداوم جنگ، پیشبرد رقابت با روسیه و پیروز جلوه دادن دولت اوباما در موضوع افغانستان نزد آمریکاییها است.
افغانستان در سال ۱۹۱۹ از انگلستان مستقل شد. از این تاریخ به بعد و به خصوص از سال ۱۹۳۶ به بعد، آمریکاییها به افغانستان با عینک انگلیسیها نگاه میکردند. تنها در این تاریخ بود که موافقت نامۀ برقراری روابط سیاسی دو کشور به امضاء رسید. بعد از شکلگیری دولت پاکستان در سال ۱۹۴۷ نیز محوریت توجه آمریکاییها به افغانستان با در نظر گرفتن ملاحظات همسایۀ جنوبی بود، اما از دورۀ جنگ سرد، آمریکاییها افغانستان را جزء یاران شوروی و در بلوک شرق تعریف کردند و این نوع نگاه بعد از جنگ سرد نیز ادامه داشت تا حادثۀ ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ اتفاق افتاد. بعد از این اتفاق بود که ائتلافی چندجانبه به رهبری آمریکاییها و با ماشین جنگی ناتو در چنین روزی وارد این کشور شد. همان روزها رهبر معظم انقلاب، نسبت به حملۀ آمریکا به افغانستان واکنش نشان دادند و آن را چهرۀ اصلی نظام بزک کردۀ «لیبرال دموکراسی» معرفی کردند:
«امروز بزرگترین ضربهای که به اعتبار لیبرال دمکراسی رایج در دنیای غرب وارد میشود، این دنیای آغشته از کشته و خون و جسد و ظلم است که بر اساس لیبرال دمکراسی در دنیا به وجود آمده است. مرکز و اطراف هر دو جنگ جهانی، اروپا بود؛ یعنی مرکز لیبرال دمکراسی. استعمار، دخالت در کشورها، قضایای کشورهای آمریکای لاتین، از همه مهمتر قضایای فلسطین و حال قضیۀ افغانستان، در همین ارتباط به وجود آمد. در مقابل این حوادث، نظریۀ لیبرال دمکراسی پاسخی ندارد. به بحث نظری و فلسفی و نشستن پشت میز مناظره احتیاجی نیست؛ مردم دنیا وقتی نگاه میکنند، میبینند این نظریۀ سیاسی نتیجهاش این است و کارایی ندارد.» 20/08/1380
هزینههای جنگ افغانستان
از آن تاریخ به بعد که رژیم ایالات متحده، به بهانۀ مبارزه با تروریسم وارد افغانستان شد، ثمرهای جز خسارت و ویرانی و کشتار به دنبال نداشته است. پژوهش «هزینههای جنگ» که توسط مؤسسۀ مطالعات بینالمللی واتسون دانشگاه براون ایالات متحدۀ آمریکا انجام شده و به تلفات مرتبط با جنگ در افغانستان از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴ پرداخته است، نشان میدهد که کشتهشدگان جنگ در افغانستان به نزدیک صدهزار نفر میرسد. نیتاکراوفورد، پژوهشگر این پژوهش، مینویسد که تعداد مجموع کشتههای نظامی و غیرنظامی پاکستان و افغانستان در این دورۀ تاریخی ۱۴۹ هزار نفر و تعداد مصدومان این جنگ ۱۶۲هزار تن بوده است. کراوفورد برآن است که آمار بیانگر این است که جنگ افغانستان رو به پایان نبوده، بلکه بدتر هم خواهد شد.[1] همچنین هزینۀ این جنگ و جنگ عراق برای آمریکا ۳/۱ تریلیون دلار بوده است.[2]
دولت اوباما و موضوع افغانستان
موضوع افغانستان برای دولتهای متفاوت ایالاتمتحده با رویکردی
متمایز مواجه نبوده است؛ بهگونهای که حجم تلفات و آوارگیها در دولت اوباما نیز
رو به تزاید است.
اوباما در بازنگری استراتژی خود در دسامبر۲۰۱۰ که بر اساس گزارش بررسی سالانۀ استراتژی آمریکا در افغانستان منعقد شد، بر آن بود که «شبکۀ القاعده در ضعیفترین حالت خود از سال ۲۰۰۹ تا کنون قرار گرفته است.» این در حالی بود که سال ۲۰۱۰ مرگبارترین سال برای نیروهای خارجی حاضر در افغانستان بوده است.
اوباما افزایش نیرو را از اصول استراتژی خود در افغانستان دانست؛ بهگونهای که در چارچوب راهبرد جدید خود در افغانستان اعلام نمود «برای پیشبرد امنیّت، فرصت و عدالت نهتنها در کابل، بلکه در گوشه و کنار این کشور و دیگر ولایتها، ما به متخصصان کشاورزی، مربیان، مهندسان و وکلا نیاز داریم و این گونه است که ما میتوانیم به دولت افغانستان کمک کنیم تا خدمترسانی به مردم و توسعۀ اقتصاد را که بهدلیل نفوذ و تسلط قاچاق مواد مخدر آسیب دیده است، انجام دهد.»[3]بر این اساس، اعزام هفده هزار نیروی نظامی و چهار هزار نیروی مستشار را به افغانستان اعلام کرد و در مرحلۀ بعد و متعاقب فشار فرماندهان نظامی، موضوع افزایش سی هزار نیروی نظامی دیگر را مطرح ساخت و از سایر اعضای ناتو تقاضای ده هزار نیروی نظامی برای پیوستن به جمع نیروهای نظامی حاضر در افغانستان را نمود.[4]
زمانی که ژنرال دیوید پترائوس به فرماندهی نیروهای ائتلاف برای افغانستان در سال ۲۰۱۰ رسید، در ۴ آگوست ۲۰۱۰ اظهار داشت: «برای برنده شدن به افغانستان آمده است.» [5]وی اظهار داشت تلاش میکند تا افغانستان را به کشوری تبدیل کند که مردم آن هراسی از طالبان و القاعده نداشته باشند، اما آیا این اتفاق افتاد؟ سوای از آمار کشتهشدگان، ناامنی، تروریسم، مبارزات سازمانیافته و موادمخدر بعد از روی کار آمدن اوباما به هیچ وجه کاهش نیافته است و علاوه بر آن، افغانستان با پدیدهای به نام مهاجرت فزاینده نیز مواجه شده که خود نشاندهندۀ آن است که کیفیت زندگی در این کشور با حضور نیروهای آمریکایی بدتر شده است. ریچارد دنسیگر، رئیس سازمان بینالمللی مهاجرت (آیاوام)، در مصاحبه با روزنامۀ آلمانی «ولتامزونتاگ» اظهار داشته است که «در سال جاری تاکنون حدود هفتاد هزار افغان به اروپا رسیدهاند.»[6]طبق گزارش این روزنامه و بر اساس تحلیل کارشناسان، شمار پناهجویان افغان بیشتر از این افزایش خواهد یافت؛ بهگونهای که تخمین زده شده است هر ماه تا صد هزار شهروند افغان کشورشان را ترک میکنند.[7]
آیا آمریکا برای افغانستان دموکراسی آورد؟
در سال ۲۰۱۰ برخی از اسناد امنیّت ملّی ایالات متحدۀ آمریکا منتشر شد که حکایت از این داشت که دولت آمریکا تمامی مکالمات تلفنی افغانها را شنود میکند.[8] اسناد یاد شده از ژانویۀ ۲۰۰۴ تا دسامبر ۲۰۰۹ را در بر میگیرد و شامل گزارشهای منتشر نشده از کشته شدن غیرنظامیان و نیز عملیات پنهان «بگیر یا بکش» کماندوهای آمریکایی علیه رهبران طالبان است.[9]
فارین پالیسی در یادداشتی میگوید: «شرایط به ابتدای دوران جنگ در افغانستان بازگشته. بهگفتۀ نمایندگی سازمان ملل در افغانستان، تعداد غیرنظامیان کشته یا زخمیشده در اثر حملات شش ماهۀ اوّل سال، ۷۸ درصد بیشتر شده است. در شرایط جدید، جنگ به پایتخت افغانستان نیز بازگشته است. در سه ماه گذشته در کابل، انفجار بمبهای کنار جادهای چهل درصد و حملات پر سروصدا شش درصد افزایش یافتهاند.» این گزارش میافزاید: «شاید ابرهای سیاه افق یا همان ظهور داعش در افغانستان و چشمانداز نامطمئن صلح با طالبان باعث شود که نیروهای ویژۀ ارتش آمریکا حتی بعد از سال ۲۰۱۷ هم در افغانستان باقی بمانند.»[10]
در هفته های قبل نیز شهر قندوز، مرکز ولایت قندوز در شمال شرق افغانستان، مورد هجوم طالبان قرار گرفت و چنان که گفته شد طالبان همچنان در شمال افغانستان جولان می دهند. این در حالی است که آمریکا در طول 14 سال گذشته، همواره بهانۀ مبارزه با طالبان را محور اصلی حضور خود در این کشور مطرح کرده است. حالا امّا بعد از 14سال، و پس از سقوط قندوز توسط طالبان، مشخص شده که حتی توانایی انجام چنین کاری را هم نداشته است. در آن زمان عطا محمّد نور، سرپرست ولایت بلخ افغانستان در این زمینه هشدار داده است که ولایتهای شمالی این کشور، به سرعت در حال تبدیل به میدان مبارزۀ مخالفان است. او با انتقاد از امضاء پیمان امنیّتی با ایالات متحدۀ آمریکا و متحدانش گفت: «این پیمان هیچ سودی برای مردم افغانستان نداشته است.» اکنون ولایات شمالی افغانستان صحنه تاخت و تاز طالبان واقع شده و در آخرین تحولات، ولایت غورماچ نیز به دست طالبان افتاده است.
عبدالغفارگردیزی، تحلیلگر مسائل نظامی، معتقد است: «نیروهای بینالمللی در هشت سال گذشته در جنگ علیه تروریسم دستاورد قابل توجهی نداشتهاند. من فکر میکنم فرماندهانی که تاکنون فعالیت کردهاند، دستاورد قابل توجهی نداشتهاند و نتیجۀ فعالیت نیروهای خارجی این است که اینها تاکنون موفقیتی را به دست نیاوردهاند.»[11]
مولوی عبدالرحمان رحمانی، عضو مجلس نمایندگان افغانستان میگوید: «دستهای بیرونی که پشت پرده وجود دارد، یکی از شاخصههای نظامهای استکباری در جهان است. اروپا و غرب امروز در اینجا برای چه آمدهاند؟ پیمان امنیتی را برای چه امضاءکردهاند؟ حالا چرا به آن عمل نمیکنند؟»[12]
حتی رابرت گیتس، وزیر دفاع اسبق آمریکا که در دولتهای جورج بوش و باراک اوباما به عنوان وزیر دفاع خدمت کرده، در کتابش می آورد: «رئیس دموکرات دولت آمریکا باورش را به استراتژی نظامی خود در افغانستان از دست داده بود.»[13]
مؤسسۀ تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم سوئد در خصوص وضعیت افغانستان بر آن است که «متأسفانه به نظر میرسد سرنوشت افغانستان طی چند سال آینده در گرو توازنی ظریف قرار داشته باشد. پیشرفت همچنان کند، محدود و شکننده خواهد بود. از سوی دیگر، عواملی نظیر ترورهای سیاسی، کشتار وسیع (چه از جانب نیروهای کمکی امنیّتی بینالمللی و چه از سوی افغانها) یا چرخش جهتگیری جنگسالاران میتواند بهتنهایی یا در ترکیب با یکدیگر، امید به هرگونه پیشرفت را نقش بر آب سازد.»[14]
حالا بعد از گذشت ۱۴ سال از حمله آمریکا به افغانستان، سخنان رهبر انقلاب در آن روزها را مرور می کنیم: «جوانان عزیز! آخرین محصول لیبرال دمکراسی غرب، جهانگشایی و سلطهگری است که در مقابل چشم مردم دنیاست. میبینید؛ زورگویی و قانون جنگل. در ظرف یک سال و نیم دو ملت مسلمان افغانستان و عراق را تار و مار کردند؛ به خاک و خون غلتاندند. قلّۀ لیبرال دمکراسی با همۀ آن ادعاها و علیرغم همۀ آن دعویهای باطل، این شد. به هیچ یک از مخالفتهای جهانی هم کمترین اعتنایی نکردند؛ یعنی مردم و انسانیت و خواست انسانها از نظر آنها هیچ ارزشی ندارد. هیچ مرجع جهانی هم وجود ندارد و آنهایی که دلشان را به مجامع جهانی خوش میکنند، خودشان را فریب میدهند. 04/10/1382
[1]. http://watson.brown.edu/research/projects/costs_of_war
[2]. http://www.ft.com/cms/s/۲/۱۴be۰e۰c-۸۲۵۵-۱۱e۴-ace۷-۰۰۱۴۴feabdc۰.html#slide۰
[3].http://www.heratpaper.com/?p=۲۴۰۱
[4].http://www.kherad.info/index.php/۳/۱۹۱
[5]. http://www.dw.com/fa-af/a-۵۷۶۰۱۵۳
[6]. http://www.dw.com/fa-af/a-۱۸۷۴۴۱۰۰
[7].http://www.dw.com/fa-af/a-۱۸۷۴۴۱۰۰
[8].http://www.taftannews.com/news/۱۳۹۳_۰۳/۰۰۱۰۸۰.php
[9].http://www.bbc.com/persian/afghanistan/۲۰۱۰/۰۷/۱۰۰۷۲۵_u۰۴-afghan-war-details-wikileaks.shtml
[10].http://foreignpolicy.com/۲۰۱۵/۰۸/۱۴/easing-off-the-taliban/
[11].http://www.dw.com/fa-af/a-۵۷۶۰۱۵۳
[12]. http://www.afghanpaper.com/nbody.php?id=۹۵۳۶۴
[13].http://www.dailyafghanistan.com/national_detail.php?post_id=۱۲۹۵۸۷
[14].http://www.sipri.org/yearbook/۲۰۰۹/farsi/۰۴
عرض ادب و احترام خستخ نباشید مطالب بسیار مفید و باعث به جنجال کشیدن افکار مخاطب خواننده میشود از تمامی مسئولین و دست اندرکاران سایت پرمحتوای بصیرت تشکر میکنم.
یک همکار در سپاه/ یاعلی خسته نباشید
سلام
ما شاگرد شما هستیم.
ان شاءالله حسینی باشیم و حسینی بمانیم
التماس دعا