صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۳۰ مهر ۱۳۹۴ - ۰۶:۲۹  ، 
شناسه خبر : ۲۸۳۱۴۰
سرانجام بعد از چند ماه بحث و بررسی درباره برجام که نظرات متفاوت و در برخی از موارد «متضاد» را به دنبال داشت، دیروز رهبرمعظم انقلاب طی نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهور محترم که «نقشه راه» واژه مناسب‌تری برای آن است، «باید»ها و «نباید»های پیش روی در اجرای برجام را برشمردند. مروری - هر چند گذرا- بر توصیه‌های اکید حضرت آقا به وضوح نشان می‌دهد که این توصیه‌ها ترجمان همان خط قرمز‌هایی است که حضرت ایشان پیش از این و بارها بر ضرورت رعایت آن در توافق هسته‌ای تاکید ورزیده بودند.

روزنامه کیهان **

عصای موسی(ع) باطل‌السحر برجام ! / حسین شریعتمداری

سرانجام بعد از چند ماه بحث و بررسی درباره برجام که نظرات متفاوت و در برخی از موارد «متضاد» را به دنبال داشت، دیروز رهبرمعظم انقلاب طی نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهور محترم که «نقشه راه» واژه مناسب‌تری برای آن است، «باید»ها و «نباید»های پیش روی در اجرای برجام را برشمردند. مروری - هر چند گذرا- بر توصیه‌های اکید حضرت آقا به وضوح نشان می‌دهد که این توصیه‌ها ترجمان همان خط قرمز‌هایی است که حضرت ایشان پیش از این و بارها بر ضرورت رعایت آن در توافق هسته‌ای تاکید ورزیده بودند. خطوط قرمزی که باید از سوی متولیان امر در برجام که سند نهایی توافق وین است، گنجانده می‌شد که نشد و برخی از دوستان، آن را آنگونه که باید جدی نگرفته بودند. دیروز اما، رهبرمعظم انقلاب به همه تفاوت سلیقه‌ها و تضاد دیدگاه‌ها پایان دادند و از آنجا که نظر ایشان از سه خاستگاه دینی، قانونی و کارشناسی، فصل‌الخطاب است، انتظار آن است که مفاد نامه حضرتش به عنوان «نقشه راه» و «دستورالعمل غیرقابل تخطی» از سوی همه دست‌اندرکاران به کار گرفته شود و تمامی سلیقه‌ها و دیدگاه‌های متفاوتی که تاکنون در عرصه مطرح بوده است، به یک نگاه واحد تبدیل شده و در خدمت اجرای دقیق این نقشه راه و دیده‌بانی چگونگی انجام آن بسیج شود و دراین‌باره گفتنی‌هایی هست؛

1- برجام همانگونه که رهبر معظم انقلاب در نامه خود به رئیس‌جمهور بر آن تاکید ورزیده‌اند دارای «نقاط ابهام و ضعف‌های ساختاری و موارد متعددی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه به لحظه می‌تواند به خسارت‌های بزرگی برای حال و آینده کشور منتهی شود».

بایدها و نبایدهایی که در دستورالعمل حضرت آقا آمده است برای مسدود کردن راه نفوذ و سوءاستفاده دشمن از این «نقاط ابهام» و تصحیح «ضعف‌های‌ساختاری» برجام است. بنابراین چنانچه از بایدها و نبایدهای یاد‌شده در اجرای برجام با دقت مراقبت نشده و نظارت بر درستی انجام آن لحظه به لحظه دنبال نشود به یقین آینده کشور را با «خسارت‌های بزرگی» روبرو خواهد کرد. از این روی موارد مورد اشاره را نمی‌توان و نباید از جایگاه «قاعده اصلی» به «تبصره‌»های پیرامونی تنزل داده و کمرنگ تلقی کرد!

2- وجود نقاط ابهام و ضعف‌های ساختاری و خسارت‌آفرین برجام باعث شده بود که درباره تصویب آن به صورت «آری» یا «نه» دو دیدگاه متفاوت مطرح شود. طیف اول که دولت محترم و برخی از نمایندگان مجلس در آن جای داشتند، نقاط ضعف و خطر‌آفرین برجام را جدی تلقی نمی‌کردند و از این روی طرفدار تصویب بی‌کم و کاست آن در مجلس و ترجیحا در شورای عالی امنیت ملی بودند و طیف دوم که منتقدان جدی برجام را شامل می‌شد با استناد به همین نقاط خطرآفرین خواستار «رد» برجام در مجاری قانونی -‌مجلس یا شورای عالی امنیت ملی - بودند. حضرت آقا راه سوم را برگزیدند و با قید و شرط‌هایی که برای چگونگی اجرای برجام در نظر گرفته و ابلاغ کردند ضمن حذف نقاط خطرآفرین از فرمول دوگانه «آری» یا «نه» به گونه‌ای عزتمندانه عبور کردند.

همین جا، اشاره به این نکته نیز ضروری است که ورود حضرت آقا به ماجرا و ارائه نقشه راه، پیام خالی از ابهامی برای طرف مقابل و مخصوصا آمریکا و متحدانش در پی دارد و به آنان می‌فهماند که در این سو با حریف قدرتمند و پرصلابتی روبرو هستند. و به قول روزنامه آمریکایی یو.اس.ای.تودی، بزرگترین مشکل آمریکا در ایران، حضور یک ابرحریف - SUPER OPPONENT - است که نقشه راه آمریکا را می‌شناسد و در میان مردم خود از اعتماد آمیخته به اعتقاد برخوردار است.

3- دستورالعمل رهبرمعظم انقلاب، آمریکا را که این روزها، یک جریان خاص، اصرار داشت از جایگاه «دشمن متخاصم» به «رقیب سیاسی» و سپس «شریک منطقه‌ای» تبدیل کند، بیرون آورده و شیطان بزرگ را با نشان دادن چهره بی‌رتوش و بدون بزک آن، به جایگاه واقعی که دشمنی بی‌وقفه با اسلام و انقلاب اسلامی و مردم این مرز و بوم است بازگرداند. آنجا که با استناد به دو نامه اوباما و سپس عهدشکنی و فریبکاری وی می‌فرمایند «صاحبنظران سیاسی عالم و افکارعمومی بسیاری از ملت‌ها به وضوح تشخیص می‌دهند که عامل این خصومت تمام نشدنی، ماهیت و هویت جمهوری اسلامی ایران است».

تأکید رهبرمعظم انقلاب بر این واقعیت، غبارزدایی از جغرافیای سیاسی مذاکرات هسته‌ای است و از «دوست‌پنداری» ساده‌لوحانه دشمن که می‌تواند برای مردم این مرز و بوم و جهان اسلام فاجعه‌آفرین باشد پیشگیری خواهد کرد.

4- اوباما در نشست سالانه «سابان» وابسته به صهیونیست‌های آمریکا، توافق هسته‌ای را مقدمه‌ای برای برچیدن کامل و اوراق کردن تأسیسات اتمی ایران - DISMANTLE- دانسته بود و در کنگره قول داده بود که سامانه تحریم‌های ایران باقی می‌ماند و جان کری علاوه بر کنگره در نشست آیپک نیز تاکید کرده بود، آن بخشی از تحریم‌های ایران که در توافق وین تعلیق - و نه لغو - می‌شود، با تحریم‌های دیگر از نوع حقوق بشری جایگزین و جبران خواهد شد! و متاسفانه باید گفت که در برجام هیچ مانعی برای پیشگیری از پروژه مورد اشاره آمریکایی‌ها جاسازی و تعبیه نشده بود.

حضرت آقا در بند دوم دستورالعمل خویش تاکید می‌فرمایند «در سراسر دوره 8 ساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانه‌ای از جمله بهانه‌های تکراری و خودساخته تروریسم و حقوق بشر توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد». در مفاد این بند دقت کنید، براساس آن، چنانچه آمریکا یا هر یک از دیگر اعضای 5+1 به بهانه‌های واهی نقض حقوق بشر، حمایت از تروریسم و... دست به تحریم‌هایی علیه ایران بزنند، نتیجه آن، نقض برجام بوده و دولت موظف به توقف اجرای آن خواهد بود. این بند، ضمن آن که توطئه از قبل تدارک شده دشمن را ناکام می‌گذارد، یک ویژگی‌ برجسته و بسیار با اهمیت دیگر نیز دارد و آن، این که، راه‌کارهای به ظاهر بیرون از برجام حریف را هم نشانه رفته است، چرا که دشمن اصرار داشت برجام را صرفا هسته‌ای معرفی کند و برای اتهامات بی‌اساسی نظیر حقوق بشر و تروریسم، پرونده جداگانه‌ای باز کرده بود که رهبر معظم انقلاب این پروژه پیرامونی را هم با صلابت و هوشمندی از کار انداخته‌اند.

5- یکی از نگرانی‌های جدی منتقدان که با توجه به غیرقابل اعتماد بودن آمریکا مطرح می‌شد، همزمان نبودن اجرای تعهدات کشورمان با وعده‌های حریف بود که رهبر معظم انقلاب در نقشه راه ارائه شده، راه سوءاستفاده دشمن را با تاکید بر چند شرط مسدود فرموده و آورده‌اند تعهدات کشورمان فقط هنگامی به اجرا گذارده می‌شود که «آژانس پایان پرونده موضوعات حال و گذشته -PMD - را اعلام کند» و یا درباره لغو تحریم‌ها بر «اعلام کتبی رئیس‌جمهور آمریکا و اتحادیه اروپا مبنی بر لغو تحریم‌ها» تاکید کرده و فرموده‌اند «در اعلام اتحادیه اروپا و رئیس‌جمهور آمریکا باید تصریح شود که این تحریم‌ها به کلی برداشته شده است.»

6- باقی ماندن سامانه تحریم‌ها که بارها در اظهارنظر مقامات رسمی و بلندپایه آمریکا و اروپا آمده است، از جمله نگرانی‌های جدی دیگر بود، که چاره‌اندیشی و شرط‌گذاری حضرت آقا در این زمینه بسیار فراتر از انتظار حریف است، حضرت ایشان در بند سوم از دستورالعمل خویش نه فقط خواستار برچیدن عملی سامانه تحریم‌ها شده‌اند، بلکه حتی اظهارنظر مقامات حریف مبنی بر باقی ماندن این سامانه را نیز «به منزله نقض برجام» دانسته‌اند.

7- رهبر معظم انقلاب، مسئولیت نظارت دقیق و لحظه به لحظه بر اجرای برجام را- با شرایطی که برای آن برشمرده‌اند - برعهده هیئتی قوی و آگاه و هوشمند گذاشته و فرموده‌اند «وجود پیچیدگی‌ها و ابهام‌ها در متن برجام و نیز گمان نقض عهد و تخلفات و فریبکاری در طرف مقابل به ویژه آمریکا، ایجاب می‌کند که یک هیئت قوی و آگاه و هوشمند برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا بدان تصریح شده است، تشکیل گردد». که لازم است این توصیه با دعوت دولت محترم از صاحبنظران و استقبال صاحبنظران و کارشناسان از این دعوت دولت جامه عمل بپوشد.

8- یکی دیگر از دقیق‌ترین ابتکارات رهبر معظم انقلاب، قرار دادن حریف بر سر یک دو راهی است، چرا که اگر شرایط ابلاغ شده از سوی حضرت آقا را نپذیرد، از آنجا که این شرایط فنی و حقوقی است، با رد آن به اهداف فراهسته‌ای خود علیه ایران اسلامی اعتراف کرده است و در صورت پذیرش آن، توطئه‌ای که در متن برجام تدارک دیده بود، نقش بر آب خواهد شد.

۹- در این باره گفتنی‌های افتخارآفرین دیگری نیز هست که بیرون از محدوده این نوشته است و در یک کلمه باید گفت؛ «رهبر انقلاب انشای آمریکا را پاره کرده و برای حریف دیکته نوشته‌اند» و چنین است که عصای موسی‌(ع) باطل‌السحر ساحران می‌شود.

***************************************

روزنامه قدس **

کربلای جبهه مقاومت/ محمد حسین زاده

آنچه در عاشورای سال ۶۱ و در زمین کربلا اتفاق افتاد یک حادثه مقطعی و محصور در حصار زمان و مکان نبود، ...

گواه این مدعا شکسته شدن این حصار زمانی و مکانی است که امروز بعد از 15 قرن، سال به سال بر شور و حرارت عزاداران حسینی افزوده می‌شود و هر محرمی که می‌گذرد، شعله محبت حضرت اباعبدا...‌ در دل‌های محبانش شعله ورتر می‌شود. راستی که از ماندگاری این عشق و محبت چیست؟

آنچه مشخص است، جدای از محبت حسینی که جان و دل شیعیان را به ترنم الهی‌اش نوازش می‌دهد، سخن از جریانی است که کربلا منشأ آن بوده است و حضرت سیدالشهدا با ذکر این نکته که: «مثلی لایبایع مثله»؛ مثل من با مثل یزید بیعت نمی‌کند؛ عظیم‌ترین صف بندی دو جریان را در تاریخ رقم زدند، صف‌بندی و جبهه‌بندی جریان حسینی در مقابل جریان یزیدی. هر کسی که مرامی حسینی دارد نمی‌تواند با یزیدیان کنار بیاید، مذاکره کند و حتی نمی‌تواند چشم‌هایش را بر انحرافات یزید ببندد و گوشه گیری کند و منزوی شود و کاری به کار جامعه و سیر حرکتش نداشته باشد. ایستادگی در مقابل ظلم و جلوگیری از انحراف جامعه و بیرق اصلاح جامعه را بلند کردن درسی است که از زمین کربلا و مکتب عاشورا برای تمامی دوران تاریخ نوشته شده است که فرمود «اِنّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی امّه جدّی». از این روست که «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» بسط جبهه بندی جریان حسینی است در مقابل جریان یزیدی در طول زمان و در تمام گستره مکانی جهانی. تشخیص درست کربلای امروز و نقش‌آفرینی حسینی در جبهه حق وظیفه‌ای است که عاشورا در پیش روی ما گذاشته و نمی‌توان محبت حسین(ع) را در دل داشت، ولی در مقابل یزید زمان سکوت کرد و یا منزوی شد. نمی‌توان حسینی بود و به جای نهیب حسینی به عمر سعد با او مذاکره کرد و عکس یادگاری انداخت. اگر رهبر معظم انقلاب ملاحظه کاری را قتله گاه انقلاب می‌دانند، از این بابت است که اگر سیدالشهدا با اولین فشار دستگاه اموی به جای قیام انقلابی، محافظه کاری در پیش می‌گرفت و مصالحه با ظالم نه، بلکه برای حفظ جان خود و یاران و اهل بیتش سکوت می‌کرد، امروز دیگر موهبتی به نام اسلام و تشیع وجود نداشت. خون سیدالشهدا بود که خط قرمز جریان حق را در مقابل جریان یزید مشخص کرد. اباعبدا... خود به قتله گاه رفت تا نگذارد حکومت اسلامی جد بزرگوارش به قتله گاه برود. امروز صحنه نبرد جریان حق و باطل در منطقه از یمن تا سوریه و فلسطین گسترده شده است. آنچه به عنوان رویارویی جبهه مقاومت با جریان صهیونیستی- تکفیری در منطقه ، رخ داده، در پارادایم مکتب عاشورا، کربلای جبهه مقاومت است. مدافعان حرم آل ا... در عراق و سوریه با هر رنگ و ملیتی زیر بیرق هیهات منا الذله گرد هم جمع شده‌اند و کربلای دیگری در ادامه راه نهضت عاشورا رقم زدند. اگر چه تحلیل تحولات میدانی در جبهه مقاومت و میزان پیشرفت و فتوح رزمندگان اسلام در آوردگاه رزم مهم است، اما قبل از آن تحلیل جریانی صحنه نبرد براساس مکتب عاشورا دارای اهمیت است که اگر این چنین نشود در محاسبات خود دچار خطای راهبردی خواهیم شد. پدیده‌ای که امروز به نام هیات سکولار توسط جریان‌های خارجی با آب و تاب به آن دامن می‌زنند و بعضی نیز در داخل چشم بسته آن را تکرار می‌کنند، از جمله این خطاهای راهبردی و خطرناک است. نمی‌شود مجلس مصیبت امام حسین(ع) برگزار کرد، ولی در کربلای امروز بی‌طرف بود؟ باید به مانند امثال شهید همدانی صف خود را در بین این دو جریان انتخاب کرد و این نقطه عطف حادثه کربلاست در انتخاب بین حسین(ع) و یزید که بی‌طرفی وجود ندارد. کربلای جبهه مقاومت امروز در یمن، عراق، سوریه و فلسطین به عاشورای خود رسیده است و عاشوراییان باید با اقتدا به سالار شهیدان، کاری حسینی کنند. ایران اسلامی در این میان نقش علمدار این جبهه را تاکنون بخوبی و با صلابت و پشتوانه خوبی برای مستضعفین منطقه بوده است که اگر کمی در این مسیر تعللی به خرج داده می‌شد، امروز شاهد سقوط دمشق و بغداد بودیم و باید فکری برای همسایگی با تکفیری‌ها در مرزهای غربی کشورمان می‌کردیم.

***************************************

روزنامه جمهوری اسلامی**

تحلیل سیاسی هفته

بسم‌الله الرحمن الرحیم

محرم، ماه ایثار و فداکاری و ماه پیروزی خون بر شمشیر با رمز و رازهای فراوان، به عاشورا نزدیک می‌شود؛ روزهایی که سید و سالار شهیدان، حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام و خاندان و یاران باوفایش در کربلا، اوج ایثار و بندگی را در پیشگاه حضرت حق به نمایش گذاشتند و عاشورا را معیار حق و باطل و مکتب نجات بخشی کردند که همچون حبل متین الهی در طول تاریخ برای تمسک آزادگان ترسیم شد.

قطب نمای ایام، این روزها در تقویم عالم، حادثه‌ای را نشان می‌دهد که زمین و زمان از واگویی آن شرم دارند و از مرور آن بر خود می‌لرزند که چگونه‌ عده‌ای در لباس خلیفه الهی بر فرزند پیامبر و دودمان پاک و اصحاب بی‌مثالش تاختند و از آنها با شمشیر پذیرائی کردند.

بی اغراق هیچ واقعه‌ای در جهان به جانسوزی و عبرت آموزی حادثه عاشورا نبوده و نیست و هیچ سرزمینی نیز به سرخی کربلا نخواهد بود تا آنجا که تاریخ با شنیدن این واقعه، مجبور است سکوت را در هم بشکند و زمان هم بغض و ناله را از تنگنای حنجره‌ها آزاد کند.

با نزدیک شدن تاسوعا و عاشورای حسینی بار دیگر عم و اندوه، وجدان بشری را فرا می‌گیرد و عاشقان حق و آزادگی، سوگواره عاشورایی خود را براساس سه عنصر، «عقل و معرفت»، «حماسه و عزت» و «شور و عاطفه» آغاز می‌کنند و یاد و پیام امام حسین علیه السلام یکبار دیگر شور پاسداری از دین و دفاع از حق را زنده می‌کند.

امام حسین و اصحاب بی‌مثالش در واقعه عاشورا جسم خود را سپر دفاع ازدین خدا کردند تا شیرازه دین از هم نپاشد و قرآن جاودانه بماند. به همین دلیل خدا در وجود امام حسین علیه السلام گنجینه بی‌بدیلی از نور، معرفت و محبت جاوید و خاموش نشدنی قرار داد که در جریان مستمر تاریخ، سرمشق دائمی آزادگان و رمز جاودانگی حق باشد، چرا که کسانی که با خدا معامله کنند، آنچنان ابدی و ماندگار می‌شوند که همچون کشتی نجات، مردم همه اعصار و زمانه‌ها را به سوی خود فرا می‌خوانند.

سرانجام در این هفته پس از دو سال تلاش طاقت‌فرسا و مذاکرات سیاسی فشرده و سلسله‌وار، برجام درگام آخر به فرجام خود رسید و از آغاز شمارش معکوس برای لغو تحریم‌ها خبر داد. توافق هسته‌ای ایران و 1+5 سرانجام روز یکشنبه 26 مهرماه در پی صدور بیانیه مشترک وزیرخارجه ایران و فدریکا موگرینی هماهنگ‌کننده طرف غربی، از تصویب نهایی گذشت و وارد عرصه اجرا شد. این مرحله در عین حال که یک رویداد مهم در تاریخ کشورمان به شمار می‌آید ولی نتیجه گذر از مسیری پرپیچ و خم و پرفراز و نشیب‌ها است. به هر حال از این هفته، در پی صدور بیانیه‌های مختلف از جمله بیانیه اتحادیه اروپا و رئیس جمهوری آمریکا، برجام تایید شد و آغاز لغو تحریم‌های 10 ساله ظالمانه علیه ایران کلید خورد و بدین‌ترتیب همه باید خود را برای ورود به مرحله پسا تحریم آماده کنند. برهمین اساس، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب دیروز در نامه‌ای به آقای روحانی رئیس‌جمهوری و رئیس شورای عالی امنیت ملی، با اشاره به بررسیهای دقیق و مسئولانه برجام در مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی و عبور این موافقتنامه از مجاری قانونی، دستوراتی در خصوص رعایت و حفظ منافع ملی و مصالح عالیه کشور صادر و با برشمردن تاکیدات و الزامات 9 گانه در اجرای برجام، مصوبه جلسه 634 مورخ 19/5/94 شورای عالی امنیت ملی را با رعایت این موارد و الزامات تایید و از همه دست‌اندرکاران این فرآیند قدردانی کردند.

در هفته جاری همچنین جزئیات سیاست دولت در تسریع رونق اقتصادی برای ششماهه دوم سال اعلام شد. این برنامه که در نشست مشترک رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی ورئیس کل بانک مرکزی تشریح گردید، با اشاره به روند کاهشی نرخ تورم و سیاستهای ضدتورمی دولت تدبیر و امید، سرفصل سیاستهای جدید در نظر گرفته شده برای نیمه دوم سال 94 در زمینه افزایش تولید ملی و تقاضای عمومی و رونق بخشی به طرحهای عمرانی تبیین شد.

در موضوعات خبری خارجی، این هفته تحولات فلسطین، سوریه و یمن در راس رویدادهای خبری بودند. در فلسطین اشغالی، انتفاضه‌ای که پس از تجاوز صهیونیست‌ها به مسجدالاقصی آغاز شده درحال اوجگیری است و در کنار تظاهرات گسترده‌ای که این روزها فلسطینی‌ها بر ضد اشغالگران به راه انداخته‌اند، رزمندگان فلسطینی نیز با هرگونه ابزار دردسترس، علیه اشغالگران اقدام می‌کنند و در طول یک هفته گذشته نیز شماری از صهونیست‌ها را به هلاکت رساندند.

در این راستا عدم دسترسی‌ها به سلاح برای مقابله با اشغالگران، فلسطینی‌ها را مایوس نساخته و مبارزان فلسطینی به روش‌های تازه‌ای از جمله استفاده از سلاح سرد روی آورده‌اند. به تایید ناظران، صهیونیست‌ها از بیم گسترش قیام فلسطینی‌ها کمتر در انظار عمومی ظاهر می‌شوند و خاخام‌ها برای اینکه شناخته نشوند کلاه‌های مخصوص خود را دیگر بر سر نمی‌گذارند.

این هفته، مبارزان یمنی ضربات سهمگینی به اشغالگران سعودی وارد کردند که اوج آن، حمله موشکی به پایگاه‌های نظامی عربستان در اوایل هفته جاری بود که در جریان آن ده‌ها نظامی ارشد عربستانی و اماراتی به هلاکت رسیدند. منابع خبری از هلاکت 66 نظامی، زخمی شدن بیش از 300 نفر و انهدام 26 جنگنده و بالگرد در این حملات خبر داده‌اند.

این ضربه سنگین به دنبال شکست ریاض در حمله به باب المندب صورت گرفت که به یک رسوایی نظامی و سیاسی برای مهاجمان تبدیل و نیروهای عربستان پس از تحمل شکست خوار کننده مجبور به عقب‌نشینی شدند. نتیجه این ضربات کوبنده و خرد کننده، مستولی شدن یاس و ناامیدی بر آل سعود و هم پیمانانش و روی آوردن آنها به گزینه مذاکره بوده است.

در پی این واقعه، سخنگوی «منصور هادی» رئیس‌جمهور مخلوع و فراری یمن از موافقت برای انجام مذاکرات سیاسی بدون پیش شرط با جنبش انصارالله با نظارت سازمان یمن خبر داده که حاکی از عقب‌نشینی در مواضع گذشته است چرا که تا پیش از این، آنها پذیرش گفتگو با انصارالله را منوط به فهرستی طولانی از شروط کرده بودند.

این هفته، در بحران سوریه مقطع مهمی به حساب می‌آید چرا که نیروهای دولتی به پیشرفت‌های چشمگیری در قلع و قمع تروریست‌ها و تسلط دوباره بر مناطق مهم و سوق الجیشی دست یافتند. گزارش‌های رسیده حاکی است که تروریست‌ها دسته دسته از مناطق درگیری فرار می‌کنند و اکثر آنها برای اینکه شناخته شوند به تراشیدن ریش و استفاده از پوشش‌های زنانه متوسل شده‌اند. دولت سوریه اکنون از سیاست تدافعی به روش تهاجمی روی آورده است که نشان از قوت گرفتن ارتش سوریه و مضمحل شدن قوای جبهه تروریسم دارد.

سفر بشار اسد به روسیه که روز سه‌شنبه صورت گرفت و اولین سفر خارجی رئیس‌جمهور سوریه به خارج از پنج سال پیش محسوب می‌شود، نشانه روشنی از قدرت‌نمایی بشار اسد و ثبات یافتن حکومت سوریه می‌باشد. این سفر قطعاً در ادامه عملیات سرکوب تروریست‌ها در سوریه توسط ارتش روسیه موثر خواهد بود و ضربات کاری بیشتری به مخالفان دولت بشار اسد وارد خواهد کرد. اگر مجلس عراق نیز پیمان ورود ارتش روسیه به مبارزه با تروریسم در عراق را تصویب کند، می‌توان امیدوار بود کشورهای عراق و سوریه به زودی از لوث وجود تروریست‌ها پاک شوند.

***************************************

روزنامه ایران**

جناح‌زدایی از تریبون‌های محرم/ حجت‌الاسلام محسن غرویان

با فرا رسیدن ایام سوگواری تاسوعا و عاشورای حسینی(ع)، عزاداری هیأت‌های مذهبی و مداحی‌ها و سخنرانی‌های همراه با این مراسم شور و اوج می‌گیرد. مناسک انسان ساز بزرگی که متأسفانه در سال‌های اخیر؛ در مواردی با اغراض جناحی خدشه‌دار شده و در معرض آفات آن قرار گرفته است. از همین رو به نظر می‌رسد ذکر چند توصیه در پیشگیری از تکرار این نقیصه که امکان بهره‌جویی از آثار و برکات عزاداری سیدالشهدا(ع) را محدود می‌سازد، ضروری است.

نخست آنکه مراسم‌ عزاداری مذهبی مسلمانان در همه ادوار با هدف عزت و شوکت اسلام برگزار شده است. در این زمانه نیز باید هدف ما از برگزاری این مراسم کسب اقتدار، عزت و شوکت برای ایران و نظام و دولت اسلامی باشد و نه تضعیف آن. بنابراین باید سیر عزاداری‌ها به سمتی باشد که این اهداف را تأمین کند. اگر در این مراسم و عزاداری‌ها ما سخنرانان و مداحان از وحدت، انسجام و یکپارچگی و در واقع همان همدلی و همزبانی که رهبر معظم انقلاب فرمودند سخن بگوییم، لاجرم سخن ما سبب وحدت، عزت و اقتدار می‌شود. اما اگر قرار باشد در مراسم عزاداری وارد بحث‌های ریز و جزئی مسائل سیاسی شویم و علیه یکدیگر صحبت کنیم و در مسائل سیاسی از هر هیأت و از هر دسته عزاداری یک صدا شنیده شود؛ قطعاً مجموع این عزاداری‌ها نتیجه‌اش جز تفرقه، چنددستگی، نزاع و کشمکش نخواهد بود و نتیجه نهایی، بالمحال ضعف، فتور و شکاف و افتراق خواهد بود. پس سمت و سوی عزاداری‌ها و آنچه در فرصت سخنرانی‌ها مطرح می‌شود، باید به سمت مشترکات باشد.

نکته دیگر آنکه مسأله «برجام» مسأله‌ای است که راه قانونی خود را طی کرده است. رهبر معظم انقلاب از ابتدا تا انتها آن را هدایت کردند، نمایندگان مجلس شورای اسلامی با اکثریت آرا به آن رأی دادند و شورای نگهبان نیز آن را تأیید کرد. بنابراین برجام راه خودش را طی می‌کند و دوباره برگشتن به مسائل اختلافی و مطرح کردن کشمکش‌ها دور از «بصیرت» و «ذوب بودن در ولایت» است که دلواپس‌ها مطرح می‌کنند. به هر حال باید تسلیم قانون باشیم؛ بگذاریم «برجام» مسیر تعیین شده خود را طی کند و دوباره مسائل اختلافی مطرح نکنیم. عزاداری امام حسین(ع) جای وارد شدن به این کشمکش‌ها نیست، بلکه این مراسم زمینه‌ای را برای موعظه و نصیحت‌پذیری دل‌های مردم فراهم می‌کند. این است که بر بستر چنین موقعیت مساعدی باید مسائل مشترک و مورد وفاق و مسائل اخلاقی، عرفانی و روحی مطرح شود.

در آخر باید به دوستان و بزرگوارانی که مجلس عزای سالار شهیدان را برپا می‌کنند و بر منبر مدح و منقبت عاشورای حسینی می‌نشینند، یادآوری کرد که مجلس عزای امام حسین(ع) باید مصداق کشتی نجات امت باشد. مردم با هر مسلکی و با هر ظاهری که هستند اگر خودشان به مجلس امام حسین(ع) می‌آیند باید در به روی آنها گشوده باشد و با استقبال و گرمی از آنها پذیرایی شود. حال آنکه سخنانی که خدای ناکرده بر مبنای سلایق جناحی ما طرح‌ریزی شده‌اند اگر هم عده‌ای را جذب کند، موجب دفع عده کثیری خواهد شد. مجالس عزای امام حسین(ع) باید مجالسی باشند که آحاد مردم، بویژه جوانان با سلیقه‌های مختلف بتوانند در این مجالس شرکت کنند. مداح و سخنران مجلس نباید با آلودن کلام به اغراض سیاسی و جناحی خود، فرصت اعتلا و تحول را از حاضران در مراسم دریغ کند زیرا چه بسیار جوانانی که در همین مجالس حسینی منقلب می‌شوند و تصمیمات انقلاب‌گونه برای زندگی، اخلاق و معنویات خود می‌گیرند.

***************************************

روزنامه جام جم **

خبرگزاری صدا و سیما و جنگ نرم / سید مهرداد سیدمهدی

بازدید آقای سرافراز رئیس رسانه ملی از خبرگزاری صدا و سیما، آن هم به فاصله چند‌روز بعد از دیدار مدیران صدا و سیما با رهبرمعظم انقلاب اسلامی، حاوی این پیام است که خبرگزاری صدا و سیما یکی از ارکان مهم در قرارگاه اصلی مقابله با جنگ نرم است.

لازمه مقابله با جنگ نرم و جنگ رسانه‌ای گسترده کنونی، ابتدا داشتن تحلیل جامع و دقیق از شرایط درونی و پیرامونی و به‌دست‌آوردن یک تصویر واقعی از کشور و عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی و استفاده مناسب از ابزارهای موجود و بهره‌گیری از ابزارهای رسانه‌ای نوین و در نهایت به کارگیری ابتکارها و خلاقیت‌های درونی است.

بر همین اساس در ساختار جدید خبرگزاری صدا و سیما، چارچوب‌های ورودِ تاثیرگذار در فضای مجازی و شبکه‌های ارتباطاتی و اجتماعی نوین دیده شده است. اگرچه رسانه ملی اکنون در یکی از بحرانی‌ترین شرایط مالی خود به‌سرمی‌برد، اما این وضع مانع از حرکت رو به جلوی خبرگزاری صدا و سیما برای رسیدن به نقطه مطلوب و تبدیل شدن به یک خبرگزاری طراز اول در سطح داخلی و بین‌المللی نخواهد شد.

خبرگزاری صدا و سیما با برنامه‌ریزی دقیق در حال حرکت به سمت شکل دادن یک ساختار متناسب با شرایط جدید و قابلیت انعطاف در شرایط مختلف است. این خبرگزاری با داشتن چند مزیت نسبی از جمله بهره‌مندی از تصاویر و ویدئوهای فراوان و بعضا اختصاصی از رویدادهای داخلی و خارجی، حضور فراگیر و گسترده در استان‌های مختلف کشور، حضور مناسب در قاره‌های مختلف جهان و بهره‌مندی از کارشناسان فنی مجرب و زیر ساخت‌های خوب فنی و فناوری، می‌تواند در آینده نه چندان دور خبرگزاری طراز اولی باشد که علاوه بر تامین نیازهای خبری و تصویری همه رسانه‌های داخلی، خبر و تصویر واقعی و مستقل از امپراتوری رسانه‌ای استکبار، در سطح بین‌المللی ارائه کند؛ ضمن آن که این خبرگزاری در آینده نه چندان دوری حضور تاثیرگذار در فضای مجازی خواهد داشت.

البته ارائه خبر و تصویرهای قابل عرضه در سطح بین‌المللی نیازمند نگاه و کار حرفه‌ای است که قطعا با توانایی‌های رسانه ملی قابل دستیابی است. سربازان قرارگاه اصلی مقابله با جنگ نرم در خبرگزاری صدا و سیما مصمم به رسیدن به این نقطه مطلوب و گشودن پنجره‌ای جدید و مستقل در فضای رسانه‌ای جهان و ارائه حقایقی هستند که رسانه‌های تحت سلطه اجازه انتشار آنها را ندارند.

***************************************

روزنامه وطن امروز **

فرمان فرجامین/مهدی محمدی

اول- مصوبات شورایعالی امنیت ملی در ایران معمولا در بالاترین سطح ممکن طبقه‌بندی می‌شود. نه اصل این مصوبات، نه جزئیات آن و نه حتی شماره آن، در بسیاری موارد نه به اطلاع مردم و نه حتی محرم‌ترین کارگزاران حاکمیت نمی‌رسد. با این حال دولت و بسیاری دیگر از بخش‌های دیگر نظام در ایران، شبانه‌روز، با مصوبات شورایعالی امنیت ملی زندگی می‌کنند و در کلیدی‌ترین و بغرنج‌ترین مسائل، این مصوبات است که گره‌های پیش پای نظام را باز می‌کند و کارها را به پیش می‌برد. شاید برای اولین بار در طول تاریخ نظام جمهوری اسلامی نه فقط یک مصوبه مهم شورایعالی امنیت ملی درباره یکی از حساس‌ترین مسائل کشور علنی می‌شود، بلکه فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی در صدر آن مصوبه نیز تمام و کمال منتشر می‌شود. مهم‌ترین سوال اکنون این است که چرا رهبر معظم انقلاب اسلامی انتشار چنین متن مهمی را ضروری دانسته‌اند؟ قبل از هر چیز مهم‌ترین پیام این اتفاق مهم و تاریخی ـ که شاید پس از انقلاب اسلامی بی‌نظیر است ـ تصحیح یک اشتباه محاسباتی بسیار مهم است که نشانه‌های مهمی از شکل‌گیری آن در سیستم تصمیم‌سازی استراتژیک آمریکا درباره ایران آشکار شده بود. طرف آمریکایی پس از برجام به سمت این دیدگاه متمایل شده بود که موفق شده تحت فشار اجتماعی محاسبات ایران را در یک موضوع مهم مرتبط با امنیت ملی تغییر بدهد. به تعبیر صریح‌تر، آمریکایی‌ها مایل بودند از برجام اینگونه نتیجه‌گیری کنند که تصمیم‌گیرندگان اصلی ایران در حوزه‌های امنیت ملی ضعیف شده‌اند و نوعی انفعال و گسستگی حاکمیتی در ایران رخ داده و لذا می‌توان ایران را در حوزه‌های دیگر هم منفعل کرد. اولین و مهم‌ترین پیام این اتفاق این است که راس هرم تصمیم‌سازی استراتژیک در ایران کاملا قدرتمند، هوشمند و دارای ابتکار عمل است و هرگونه سوءتفاهمی در این باره که ایران ضعیف شده یا شیرازه کار از دست در رفته و راه برای تحمیلات بیشتر باز شده، صرفا یک اشتباه محاسباتی است که اگر آمریکا آن را مبنای تصمیمات خود قرار بدهد، با غافلگیری‌های مهمی مواجه خواهد شد.

دوم- در گام دوم، این ابتکار عمل مهم، یکی از اصلی‌ترین زیرساخت‌های برنامه پسابرجام آمریکا در ایران را منهدم می‌کند. آمریکا برای اینکه بتواند برجام را به زیرساخت براندازی در ایران بدل سازد بیش از هر چیز نیازمند آن است که انسجام درونی ملت ایران بویژه پیوندهای درونی نیروهای انقلابی را از میان برده و آنها را گرفتار سوءتفاهمات، منازعات داخلی و درگیری‌های درونی کند. این مساله اخیرا به نحو فزاینده‌ای موجب نگرانی شده بود که بر اثر برجام آنچه حقیقتا تخریب می‌شود نه زیرساخت برنامه هسته‌ای ایران، بلکه انسجام درونی جریان انقلابی به عنوان هسته سخت مقاوم در مقابل توطئه‌های آتی آمریکاست. فرمان تاریخی رهبر معظم انقلاب اسلامی بی‌شک می‌تواند و باید یک مبنای اجماعی برای وحدت همه نیروهای انقلابی – که اکثریت ملت ایران را در بر می‌گیرد - و پایان دادن به کشمکش‌هایی باشد که تداوم آنها بزرگ‌ترین خدمت به راهبرد براندازانه آمریکا در دوران پس از توافق است.

سوم- فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی مجموعه ضوابط استراتژیکی را معین می‌کند که می‌تواند با کفایت و موفقیت برجام را از پازل آمریکا خارج کرده و به بخشی از برنامه راهبردی- مقاومتی ایران اسلامی بدل کند. این همان ماموریتی است که مجلس موظف به انجام آن بود ولی به دلایلی که دیگر ضرورتی به بحث درباره آن نیست، نتوانست آن را محقق کند. پیش از مجلس، دولت هم وظیفه داشت تفسیری قدرتمند از متن توافق ارائه کند که آن هم به دلیل دلبستگی فراوان برخی دوستان به متن توافق و تلاش برای توجیه همه بخش‌های آن به هر قیمت، میسر نشد. اکنون جمهوری اسلامی ایران یک سلسله شروط روشن و یک تفسیر قدرتمند از متن برجام در دست دارد که اولا اجرای موفق برجام و عمل طرف مقابل به تعهداتش را تضمین می‌کند، ثانیا حین اجرا، مجاری نفوذ تعبیه شده در برجام را مسدود می‌سازد و ثالثا تبعات نقض برجام از سوی هر یک از طرف‌های مقابل را شفاف می‌کند. بدون این فرمان تاریخی، اجرای برجام می‌توانست خسارت‌های متعددی را به کشور وارد کند بی‌آنکه کشور از تنها موهبت ادعایی آن یعنی کاهش واقعی تحریم‌ها بهره‌مند شده باشد. بنابراین مشروط‌سازی حقیقی توافق هسته‌ای که استراتژی نظام جمهوری اسلامی حین اجراست، اکنون به طور کامل رخ داده و ایران می‌تواند مطمئن باشد با این شروط، آمریکا قادر نخواهد بود برجام را بدل به زیرساخت انقلاب‌زدایی از ایران کرده یا آن را برای یک حمله فرجامین تضعیف کند (توجه به این نکته هم لازم است که فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی در این متن، به شروط مندرج در مصوبه شورایعالی امنیت ملی (که علنی نشده) و همچنین شروط درج‌شده در قانون مجلس اضافه شده نه اینکه جایگزین آنها شده باشد).

چهارم- از حیث راهبردی، یکی از مهم‌ترین دلالت‌های اتفاق بسیار مهم روز چهارشنبه این است که از آمریکا می‌خواهد فراتر از توافق هسته‌ای، یک تصمیم استراتژیک درباره ایران بگیرد و معین کند که آیا همچنان می‌خواهد به استراتژی تحریم‌پایه خود علیه ایران (که هدف نهایی آن براندازی است) عمل کند یا اینکه آماده یک چرخش راهبردی در موضع خود درباره ایران است. این موضوعی فوق‌العاده مهم است. فرض طرف آمریکایی تا امروز این بوده که برجام نتیجه راهبرد ایجاد تغییر محاسباتی آن از سال 89 تاکنون و تایید‌کننده آن و همچنین تقویت‌کننده آن در آینده خواهد بود. به تعبیر دقیق‌تر، آمریکایی‌ها برجام را به مثابه اولین و البته یکی از مهم‌ترین فرآورده‌های استراتژی «فشار از بیرون- سازش در درون» در نظر گرفته و ابراز اطمینان می‌کردند که تداوم این استراتژی بزودی دستاوردهای دیگری نیز در سایر حوزه‌های مواجهه راهبردی ایران و غرب تولید خواهد کرد. فرمان تاریخی رهبر معظم انقلاب اسلامی، آمریکا را بر سر یک انتخاب استراتژیک قرار می‌دهد. این فرمان می‌گوید نه فقط استراتژی آمریکا تا اینجا موفق نبوده بلکه از این به بعد اگر آمریکا خواهان حفظ توافق است باید خاتمه استراتژی تحریم‌پایه خود را اعلام و از پیگیری آن در همه حوزه‌ها صرف نظر کند و الا ایران هرنوع تحریم جدید را به عنوان نقض برجام در نظر خواهد گرفت و نه فقط در حوزه‌های دیگر وارد تعامل با آمریکا نخواهد شد بلکه به تعامل نصفه و نیمه شکل گرفته در همین موضوع هسته‌ای هم خاتمه خواهد داد. این امر، از هوشمندی استراتژیک فوق‌العاده صاحب این فرمان حکایت می‌کند که به تغییرات تاکتیکی در رفتار دشمن و وعده‌های فریبکارانه آن اعتماد نکرده و شرط تداوم این مصالحه تاکتیکی را اتخاذ یک تصمیم استراتژیک از سوی طرف مقابل اعلام می‌کند.

پنجم- مساله بعدی درباره فرمان منتشر‌شده از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی این است که بخش‌های مختلف این فرمان به ما می‌گوید نه 2 سال مذاکره هسته‌ای و نه توافق برآمده از آن، ارزیابی ایران را از ماهیت آمریکا تغییر نداده بلکه برعکس ایران را در این ارزیابی که آمریکا اساسا به مذاکرات و توافق هسته‌ای نیز – همانند بسیاری موضوعات دیگر- صرفا به عنوان ابزاری برای تشدید عداوت خود با ملت ایران نگاه می‌کند جازم‌تر کرده است. از این منظر، مطابق این فرمان، نتیجه راهبردی برجام و اولویت برنامه‌ریزی امنیت ملی در دوران پسابرجام نمی‌تواند براساس مفهومی به نام تعامل با آمریکا یا به تعبیر مندرج در گزارش کمیسیون ویژه بررسی برجام تلاش برای رسیدن به «تعریف‌های دوجانبه» درباره کم و کیف سایر موارد اختلاف با آمریکا باشد. معنی دیگر این سخن آن است که اگر کسانی در ایران به گونه‌ای سخن می‌گویند یا احیانا آدرس‌هایی به طرف غربی ارسال کرده‌اند که از آن بوی بدل شدن برجام به مدلی برای نشست و برخاست بیشتر و عمیق‌تر با آمریکا به مشام می‌رسد، همگان باید بدانند که این موضع رسمی نظام جمهوری اسلامی نیست و صرفا هوس‌های سیاسی کسانی است که از ابتدا هم این توافق را سکویی برای پرش به سمت عادی‌سازی روابط با آمریکا می‌دانستند نه ابزاری برای حل مشکلات مردم در حوزه مسائل اقتصادی و تحریم‌ها.

ششم- شکل‌دهی به انتظارات دوران پسابرجام نیز یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این فرمان استراتژیک است. به انحطاط کشاندن اولویت‌های اجتماعی در دوران پسابرجام و متمرکز کردن افکار عمومی روی موضوعات انحرافی یا تولید آدرس‌های غلط درباره گام‌های بعدی، یک برنامه تدوین شده از سوی آمریکا و مذاکره شده با برخی طرف‌ها در داخل ایران است. این فرمان، گزینه‌های پیش روی سناریونویسان برای دوران پسابرجام را به یک سناریو یعنی ایجاد رونق اقتصادی با تمرکز بر اقتصاد مقاومتی تقلیل می‌دهد و به صراحت روشن می‌کند که هر سناریوی دیگری از جمله موکول کردن تلاش برای باز کردن گره‌های معیشتی مردم به تعامل و سازش بیشتر با آمریکا به معنای خدعه با ملتی است که از برخی از مهم‌ترین حقوق خود صرف نظر کرده تا دولت را به مسیر حل مشکلات خود و نه پیگیری بازی‌های سیاسی و رسانه‌ای هدایت کند.

***************************************

برچسب اخبار
نام:
ایمیل:
نظر: