سیاست خارجی کشور همان سیاست خارجی نظام در قانون اساسی است.
این سیاست خارجی متخذ از اسلام و منبعث از اهداف و آرمانهای انقلاب است.
مسئولان وزارت خارجه و سفرا و کارداران در حقیقت «نمایندگان، سربازان و خدمتگزاران این اصول و آرمانها» هستند.
سیاست خارجی کشور مانند همه کشورهای جهان بر منافع بلند مدت و اصول و ارزشها استواراست.
و با رفت و آمد دولتها با سلایق سیاسی گوناگون، تغییر نمی کند.
دولتها فقط در تاکتیکها و ابتکارات اجراییِ راهبردهای سیاست خارجی تأثیرگذار و دخیلند.
همه تاکتیکهای دیپلماسی در دولتهای مختلف باید در خدمت پیشبرد اصول سیاست خارجی در قانون اساسی باشد.
نمایندگان سیاسی ایران در خارج، خود را نماینده و مدافع جدی و منطقی سیاستهای نظام بدانند.
«تغییر اجباری یا خود خواسته» در سیاست خارجی جمهوری اسلامی این تحلیل خوش خیالانه غربی ها، در حقیقت ناشی از فشار این واقعیت است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی، لااقل در سطح منطقه همچون سدّی مستحکم و صخره ای استوار، مانع از یکه تازیهای قدرتهای سلطه گر بویژه امریکا شده است و آنها، همیشه در آرزوی تغییر این سیاستها هستند.
سیاستهای امریکایی ها در منطقه بسیار حساس غرب آسیا، علت اصلی اوضاع نابسامان منطقه است
برخلاف نظر برخی افراد، امریکا بخش عمده مشکلات منطقه است نه بخشی از راه حل مشکلات
در قانون اساسی، اسلام معیار سیاست خارجی است بنابراین موضع گیری در مقابل کشورها و مسائل مختلف، باید مختصات دینی داشته باشد
اصول سیاست خارجی در قانون اساسی از جمله تعهدات برادرانه به همه مسلمانان جهان، حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان، طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب در همه زمینه ها، حفظ استقلال همه جانبه، دفاع از حقوق همه مسلمانان، عدم تعهد به قدرتهای سلطه گر، روابط صلح آمیز متقابل با دولتهای غیر محارب، خودداری از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتها و حمایت از مبارزات حق طلبانه مستضعفان در مقابل مستکبران در هر نقطه از جهان است
اجرای سیاستهای انقلابی در هر زمینه، از جمله عرصه دیپلماسی باعث افزایش اقتدار و تأثیرگذاری، ارتقای جایگاه کشور و عزت و اعتبار ایرانیان در میان ملتها می شود
ادعا نمی کنیم به همه اهداف خود رسیده ایم یا حتی نزدیک شده ایم چون اجرای «سیاست خارجی انقلابی» در عمل با برخی غفلتها، کم کاریها، ناهوشمندیها و موانع خارجی همراه بوده است
جایگاه عزتمند فعلی کشور، مدیون همین سیاستهای حکیمانه است و اگر به این اصول عمل نکرده بودیم، خدا می داند در داخل مرزها، با چه مشکلات و ضربات عجیبی، دست به گریبان می شدیم
رهبر انقلاب خطاب خطاب به مسئولین وزارت خارجه و سفرا و کارداران تأکید کردند: با «استحکام و اقتدار و افتخار»، ادامه اصول انقلابی و راهبردهای ثابت سیاست خارجی را تکرار کنید تا بیگانگان و دنباله های داخلی آنان، به تغییر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی دلخوش نکنند.
تاکتیکهای سیاست خارجی باید در خدمت مبانی راهبردی باشد نه اینکه به اسم تاکتیک، بر ضد اصول عمل شود.
«اعتماد به نفس، صراحت و استحکام در مواجهه با عوامل مخالف و موانع» از دیگر الزامات سیاست خارجی است.
هنر دیپلماسی این است که ایده ها و موانع را طوری بیان کند که تأثیرگذار باشد.
منطق جمهوری اسلامی در مسائل منطقه دنیاپسند و محکم است.
در مسئله فلسطین ما ضمن نفی رژیم غاصب و جعلی و محکومیت شدید فجایع و جنایات روزانه این رژیم، برگزاری انتخابات با حضور همه فلسطینی ها را پیشنهاد کرده ایم که با موازین جاری دنیا نیز کاملاً منطبق است.
معنی ندارد کشورهای دیگر دور هم جمع شوند و راجع به یک نظام حکومتی و رئیس آن حکومت تصمیم بگیرند.
این بدعتی خطرناک است که هیچ حکومتی در جهان اجرای آن را درباره خود نمی پذیرد.
راه حل مسئله سوریه، انتخابات است.
باید با قطع کمکهای نظامی و مالی به معارضین، ابتدا جنگ و ناآرامی پایان پذیرد تا مردم سوریه در محیطی امن و آرام، هرکس را می خواهند انتخاب کنند.
تقسیم عراق به مناطق عرب شیعه، عرب سنی و کُرد، کاملاً مخالف منافع مردم، عملی نشدنی، بی معنا و غیرقابل قبول است.
وحدت سرزمینی، تمامیت ارضی عراق و مرجع بودن آرای مردم، اصول راه حل ایران درباره عراق است.
قطع فوری جنایات سعودی و آغاز گفتگوهای یمنی – یمنی، می تواند پایان بخش درگیریهای این کشور باشد.
رفتار سعودی ها در یمن و سوریه، یک بام و دو هواست.
مردم بحرین هیچ چیزی جز حق رأی و حق انتخاب نمی خواهند و ما این درخواست آنها را منطقی می دانیم.
عامل اصلی ناامنی های منطقه، حمایت امریکا از رژیم صهیونیستی و گروههای تروریستی است و این سیاستها با سیاستهای جمهوری اسلامی صد و هشتاد درجه متفاوت است.
امریکایی ها، دنبال تحمیل منافع خود هستند نه حل مسائل، آنها می خواهند 60، 70 درصد خواسته هایشان را در مذاکره تحمیل کنند و بقیه اهدافشان را هم بطور غیرقانونی، عملاً اجرا و تحمیل کنند پس مذاکره چه معنایی دارد؟
رهبر انقلاب توسعه مستمر روابط با همسایگان، کشورهای اسلامی و کشورهای افریقایی را از دیگر الزامات سیاست خارجی دانستند.
تعبیر رزمندگان و جنگآوران خطوط مقدم در عرصه بینالملل شایسته شغل و شأن مسئولان و کارکنان وزارت خارجه است.
وزارت خارجه با توجه به اهداف و وظایف خود بخوبی فعال است و بهخصوص در تجربه اخیر مذاکرات هستهای، آقای دکتر ظریف و همکارانشان آزمون خوبی، از سر گذراندند.
احساس قدرت و نشستن در مقابل 6 قدرت جهانی، دفاع از اهداف و تثبیت حضور و وجود خود به طرفهای مقابل، از جمله نقاط قوت مذاکره کنندگان کشورمان در مذاکرات هسته ای بود.
تدین مهمترین نقطه قوت آقای ظریف است و بنده مکرر برای شما عزیزان دعا میکنم.
در اجرای برجام نیز باید نکات مهم و مورد نظر را دنبال کنید که تحقق این موارد هم امکانپذیر است.