یکی از برنامه های دشمن برای کدخدا پذیری تسلیم کشورمان پیاده کردن مدل توسعه وابسته است. در واقع، دشمن با جهانی و در نتیجه آمریکایی فرض کردن پارادایم توسعه بر آن است تا کشورمان را در دام توسعه وابسته محبوس کند. نکته مهم تر در این زمینه، وجود زمینه های لازم در برخی نخبگان داخلی کشور برای پذیرش این مدل از توسعه است. بر این اساس، کشورهای جهان سه گروهاند؛ مرکز،ا پیرامون و شبه پیرامون. بنابر این مدل، کشورهای مرکز یا به اصطلاح توسعه یافته مرکز تکنولوژی و سرمایه و سرمایه هستند و اگر کشوری بخواهد به توسعه برسد باید باید تکنولوژی، سرمایه، متدلوژی و... را فقط از کشورهای مرکز دریافت کند. البته مسلم است که این انتقال تکنولوژی، سرمایه و... در مدل توسعه وابسته از کشورهای مرکز به کشورهای پیرامون مشروط است. به بیان دیگر، کشوری می تواند هدف سرمایه و تکنولوژی کشورهای مرکز باشد که:
1- با نظام سلطه چالش نداشته باشد. به قولی، تابع نظام سلطه باشد تا خطری متوجه نظام سلطه نشود.
2- بستر توسعه را داشته باشد؛ یعنی از لحاظ زیرساخت ها، موقعیت ژئوپلتیک، صنعتی و... غنی باشد؛ (تا بتوانند از ذخایر مثلا نفت این کشورها استفاده کنند)
3-بازار مصرف در داخل و پیرامون داشته باشد (تا کشورهای مرکز بتوانند محصولات واجد شرایط جهت فروش خود را صادر کنند)
به عبارتی کاملتر در حقیقت شرط توسعه در این مدل، تابعیت و تبعیت کشورهای پیرامون از کشورهای مرکز است. از این رو، ناگفته پیداست که اتخاذ این مدل توسعه ای تبعاتی در پی خواهد داشت که مهمترین آنها عبارت اند از:
1- مدل توسعه وابسته شکاف طبقاتی را به ارمغان می آورد که این امر می تواند عاملی برای ناامنی، شورش و کودتا و مداخله خارجی باشد.
2- طبق این مدل باید دانشگاه ها و خروجی دانشگاه ها مهار شود؛ زیرا فناوری فقط باید از مرکز به پیرامون منتقل شود لذا بخش فنی مهندسی کشور بشدت آسیب خواهد دید و ما در صورت اجرای این مدل با گروه کثیری از مهندس بیکار مواجه خواهیم شد؛ لذا دیگر خبری از صنعت دانش بنیان و اختراع نخواهد بود.
3- در این مدل، تکنولوژی ها و صنایع بالادستی مانند انرژی هسته ای، شبیه سازی، لیزر، هوافضا، تسلیحات نظامی و... به کشور هدف به هیچ وجه منتقل نمی شود و تکنولوژی های فرسوده و قدیمی خود را صادر می کنند؛ بطور مثال در سفرهای اخیر و هجوم کشورهای مرکز به بهانه توسعه اقتصادی بعد از قضایای برجام، فرانسه قول آن را داد که خط تولید خودروی 307 را در ایران ایجاد کند، درحالی که خودروی 307 در حال حاضر در فرانسه به عنوان تاکسی استفاده می شود. در سفرهای هیئت های اروپایی سخنی از انتقال تکنولوژی و دانش فنی به میان نیامده و عمده آنها خواهان سرمایه گذاری در حمل و نقل، نفت و گاز و... کشورمان بودند؛ یعنی عملاً خواهان توسعه فعالیت هایی در ایران هستند که به تقویت ساخت درونی کشورمان چندان کمک نمی کند و مزیت آفرینی، که در شرایط کنونی اقتصاد بین الملل عامل اصلی تولید قدرت است و در حوزه دانش های فنی خود را نشان می دهد، برای کشورمان ایجاد نمی کند.
4- از اهداف دیگر این مدل مصرف گرایی است که علاوه بر بالا بردن هزینه های زندگی، تبعات فرهنگی مخربی به بار می آورد.
5- رواج اشرافیگری، تجملگرایی و تبدیل ویترین مغازه ها به اتاق بازرگانی از دیگر آسیب های این استراتژی غلط است.
6- طبق این مدل کشاورزی کشور هدف بر فنا می رود. لذا کشوری که مدل توسعه وابسته را بپذیرد حتی برای میوه سفره خود محتاج بیرون است، لذاست که با روستاهای خالی از سکنه مواجه خواهیم شد.
6- با پایه گذاشتن توسعه وابسته، تولید ملی و حمایت از سرمایه داخلی امری نشدنی خواهد شد.
7- در توسعه وابسته کشوری که از لحاظ اقتصادی تحریم شود باید تسلیم شود؛ در حقیقت نظام های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، علمی کشور فلج می شود و باید زیر نظر نظام اقتصادی عمل کنند.
این موارد تنها تعدادی از تبعات است. کافی است به کشورهای مختلف جهان نگاهی بکنیم، مشکلات اقتصادی در برخی کشورهای اروپایی مانند یونان که مبنای آنها مبتنی بر توسعه وابسته است شواهدی بر این مدعا هستند.