صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۸  ، 
شناسه خبر : ۲۸۴۶۰۴
یک همکار سابق نشریات اصلاح‌طلب معتقد است مدعیان اصلاح‌طلبی «موجودی»یی ندارند که بتوانند براساس آن «موجودیت» خود را تعریف کنند.
داریوش سجادی در یادداشتی خاطر نشان کرد: مصاحبه مطوّل محمدرضا تاجیک با روزنامه اعتماد که همچون سعید حجاریان اشتهار به استراتژیست اصلاح‌طلبان دارد هر چند واجد جهد بلیغ ایشان به منظور تبارشناسی و آفت‌شناسی و راهکاریابی برای ابتلائات جنبش اصلاحات در ایران بود، اما بدون مجامله در کلیت‌اش عاری از هر حرفی نو و بدیع بود و ایشان صرفا همان چیزهایی را که سال گذشته تحت عنوان «نواصلاح‌طلبی» مطرح کرده بودند را بار دیگر در مصاحبه با اعتماد تکرار کردند.
ظاهرا «تکرار در خود» مبدل به سنت مالوف استراتژیست‌های اصلاحات شده و دقیقا حجاریان نیز مانند تاجیک هر ۶ ماه یا یک سال همان حرف‌ها و راهکارهای پیشین و بلاوجه خود را تکرار می‌کند بدون آنکه آبی از این آتش برای اصلاحات داغ شود.
سجادی می‌افزاید: معتقدم علت «دور در جا» و «تکرار در خود» اصلاح‌طلبان بازگشت به همین اصل دارد که «اصلاح‌طلبان به خوبی می‌دانند چه نمی‌خواهند اما دریابش آنچه که می‌خواهند عاجزند» چنین عجزی نیز بازگشت به این ضایعه می‌تواند داشته باشد که ایشان نمی‌توانند و نتوانسته اند خود را تعریف کنند. تاجیک در اعتماد گفته: «چیزی که ما خلأ آن را داریم اینکه مانیفست یا گفتمان اصلاح‌طلبی تعریف شده نیست؛ چیزی که خیلی ابهام و ایهام دارد و تعریف و تصویب نشده است. ما از گفتمان اصلاح‌طلبی سخن می‌گوییم اما هر کدام از مفاهیم آن برداشتی داریم. مفهوم اصلاحات با هم یگانه نشده» این اعتراف میمون همان چیزی است که اینجانب نیز به نوعی آن را یک ماه جلوتر در مصاحبه با «تسنیم» ابرام کردم دال بر آنکه؛ «اصلاح‌طلبی موجود در صحنه‌ آنی نیست که زمانی با مختصات انقلاب اسلامی و امام و نظام هم‌پوشانی داشت. اینکه چی هستند؟ من نمی‌دانم اما می‌دانم چی نیستند! لذا بر ایشان فرض است تا قبل از آنکه دیگران تعریف‌شان کنند، خودشان و از منظری واقع‌بینانه خود را و نسبت‌شان یا عدم نسبت‌شان با انقلاب اسلامی و مولود انقلاب اسلامی و مختصات و متعلقات و ملحقات انقلاب اسلامی و نظام برآمده از انقلاب اسلامی را تعریف کنند». اما نکته مغفول آنجاست که اصلاح‌‌طلبان بی‌التفات به این ضرورت مانده‌اند که در تعریف خود مکلف‌اند قبل از تعریف «موجودیت خود» ابتدا «موجودی‌های خود» را تعریف کنند.

منبع : کیهان
نام:
ایمیل:
نظر: