1- اينكه حكم دستگاه قضا را اين خانواده ابتدا يك شوخي تصور ميكردند با رفتارها و تلاشهاي صورت گرفته در حين برگزاري جلسات دادگاه و فشارهاي سنگين اين خانواده روي قاضي پروند و پيش رفتن تا جايي كه قاضي تغيير كند به اميد آنكه حكم سبكتر شود يا حتي تبرئه مهدي از درون آن بيرون آيد، منافات دارد. افكار عمومي كه دادگاه مهدي هاشمي را رصد ميكرد، آشكارا ميديدند كه اين خانواده و شخص آيتالله خودشان را به آب و آتش ميزدند تا شايد مهدي را از معركه محاكمه به سلامت عبور دهند. بنابراين كساني كه تا اين حد تلاش ميكردند، چگونه ميتوانند امروز مدعي شوند كه حكم صادره دستگاه قضايي يك شوخي براي آنها بوده است. از همين منظر بايد گفت خانواده هاشمي به درستي ميدانند كه مهدي چه جرائمي داشته كه اين حكم براي وي صادر شده و ماهيت اين حكم براي افكار عمومي با گوشت و پوست درك شده است.
2- اينكه چرا دادگاه مهدي به صورت علني و با قضاوت مردم پخش نشد، حكايت از همين رفتاري دارد كه امروز خانواده هاشمي شروع كردهاند. جوسازي رسانهاي و موجسواري و تحت تأثير قرار دادن مردم شايد بزرگترين مانع براي انتشار علني جلسات دادگاه مهدي هاشمي بود. كساني كه امروز اين برنامه و توان را دارند كه از يك مجرم در بند، قهرمان پنبه درست كنند، قطعاً در مرحله برگزاري جلسات دادگاه به صورت علني ميتوانستند در روند پرونده و برگزاري جلسات دادگاه خلل ايجاد كرده و از ادامه محاكمه ايشان با فضاسازي رسانهاي مسموم ممانعت به عمل آورند.
3- ميخواهيم باور كنيم كه مهدي هاشمي ريالي پول نگرفته و ناحق متهم شده و حكم زندان دريافت كرده است، اما نميدانيم چرا دم خروس در كمتر از دو هفته نمايان شد و عوامل زندان اوين مهدي را در زندان با 30قطعه سكه آن هم با ابعاد مختلف (نيم، ربع و گرمي) رؤيت كردند. اينكه اين سكهها آن هم در زندان با چه هدفي تهيه شده و در اختيار ايشان بوده است را حتماً خانواده هاشمي بهتر ميدانند!
يك زنداني حداكثر هزينهاي كه در زندان ميتواند بكند با وجه رايج كشور امكانپذير است و در اختيار داشتن هرگونه مسكوكات اعم از طلا و جواهرات يا دلار و پول خارجي نميتواند نياز يك متهم را براي رفع مايحتاج عمومي او در زندان برآورده كند. در اين رابطه يا بايد خبر رسمي انتشار يافته توسط سخنگوي قوه قضائيه را خداي نكرده دروغ فرض كنيم كه با شناختي كه از ايشان داريم چنين چيزي محال است يا با توجه به سوابق اقدامات مهدي هاشمي در سازماندهي عوامل خياباني فتنه 88 و صرف هزينه براي اين اقدام يا موضوع پرونده ايشان يعني دادن و گرفتن رشوه در پرونده «استات اويل» بايد در اختيار داشتن 30 قطعه سكه آن هم در ابعاد ريز و درشت را با هدفهاي ديگر فراتر از رفع مايحتاج معمول يك زنداني در زندان فرض كنيم. اينجا ديگر نميتوان خوشبينانه پذيرفت كه يك متهم ريالي نگرفته ولي ناحق به زندان افتاده است.
4- نكته مهم ديگر اينكه زندان براي يك متهم حكم كوچ از اين دنيا به دنياي ديگر دارد با اين تفاوت كه انسان پس از مرگ، حيات ظاهري دنياي فاني را ترك ميكند و از امتيازات آن برخوردار نيست ولي كسي كه در زندان ميافتد با محدوديتهايي به حيات خود ادامه ميدهد و براي تنبيه نسبت به رفتاري كه داشته است، مدتي را بايد در يك محيط كنترل شده گذران كند.
اما آنچه وجه مشترك زندان در اين دنيا و زندگي در دنياي پس از مرگ است، هم شكل بودن آنهاست. در دنياي پس از مرگ همه داشتههاي اين دنيايي گرفته شده و افراد با يك پوشش خاص بسته به نوع اعمال افراد در جايگاههاي مختلف قرار ميگيرند و در زندان اين دنيايي، همان پوشش به شكل ديگر ولي در سلولهاي مختلف بسته به جرائم نگهداري ميشوند. بنابراين شايد زنداني در بيرون زندان ميلياردها تومان سرمايه داشته باشد ولي نميتواند چندان از آن بهره ببرد چرا كه مجبور است با يك پوشش از يك نوع غذا و... استفاده كند، مگر آنكه حداكثر با داشتن مقداري پول بتواند از بوفه زندان مختصر خوراكي تهيه كند تا ناچار نشود با غذاي زندان روزگار را سپري كنند.
پس آنچه در زندان مورد نياز است صرفاً داشتن مبلغي پول آن هم براي يك آقازاده است كه چندان غذاي زندان برايش سازگار نيست. بنابراين فلسفه در اختيار داشتن سكههاي طلا توسط يك آقازاده در زندان با توجه به محدوديت براي تهيه اقلام مورد نياز در زندان روشن نيست. از اين رو به خانواده هاشمي توصيه ميشود از اين بيشتر به دنبال رفع اتهام مهدي نباشند كه هرگونه توجيه، ياركشي و متهمسازي دستگاه قضا، گرفتار آمدن در باتلاقي است كه بيرون آمدن از آن سخت خواهد بود.