(روزنامه شرق ـ 1394/06/16 ـ شماره 2391 ـ صفحه 19)
واكنش افخم به سخنان عادل الجبیر
مقدمه: سخنگوی وزارت امور خارجه در واکنش به اظهارات اخیر وزیر خارجه سعودی گفت: همسایگان ما بهجای اینگونه سخنان باید به سیاستهای کمک به گروههای افراطی و تروریست و ایجاد امواج آوارگان در سوریه و عراق و کشتار بیحساب مردم بیگناه یمن پایان دهند.عادل الجبیر، وزیر خارجه سعودی، در کنفرانسی مطبوعاتی بعد از ديدار ملك سلمان و اوباما، گفته بود: ما اکنون یک مشکل کمتر در مقابله با این کشور داریم. او مدعي شده كه عربستان از اکنون میتواند «بیشتر بر فعالیتهای شرورانه ایران در منطقه خاورمیانه» تمرکز کند. سخنگوی وزارت امور خارجه ايران در واكنش به اين سخنان گفت: «پافشاری بر موضوعات نادرست که به مبانی تحلیلی آن نیز ایراد و ابهام جدی وارد است، جز هدررفتن فرصتهای پیشروی کشورهای منطقه و بهتأخیرانداختن حل بحرانهای ناگوار جاری نتیجهای ندارد». او با تکرار آمادگی ایران برای گفتوگو و همکاری به ايرنا گفت: ایران همواره سیاست حسنهمجواری و گسترش مناسبات با تمامی کشورهای همسایه را اولویت مناسبات خارجی خود دانسته و برای تعمیق روابط دوستانه با همسایگان هیچگونه شرط و محدودیتی قائل نبوده است.افخم تأکید کرد: جمهوری اسلامی ایران برای حل بحرانهای منطقه، گفتوگو و راهحل سیاسی را بهترین روش میداند و مخالف حذف دیگران و سیاستهای تحمیلی است و به کشور همسایه خود نیز توصیه میکنیم بهجای بازیهای خطرناک نظامی، به گفتوگو روی آورد.
** در یکی، دو سال اخیر و شاید هم بیشتر، عربستان از سیاستهای آمریکا در منطقه راضی نبوده است. این موضوع هم به بحرانی که با بهار عربی و جنبشهای ضددیکتاتوری و نهضتهای کشورهای عربی شروع شده بود، بازمیگردد و هم به موضوعاتي بعد از آن مرتبط است. اما در مقطع بهار عربی، عربستان بههیچوجه از اقدامات آمریکا، بهویژه در ارتباط با مصر راضی نبود. عربستان بسیار علاقهمند بود که آمریکا بهصورت جدی از مبارک حمایت کند و در مقابل تظاهرات آزادیخواهانه مردم مصر بایستد. البته آمریکا هم در ابتدا همین نظر و استراتژی را داشت و میخواست «حسنی مبارک» در قدرت باقي بماند، اما برای راضیکردن مردم مصر میخواست که در همانحال، اصلاحات هم انجام شود. خانم کلینتون زماني كه وزیر خارجه بود، در مصاحبهای گفت ما اصلاحات را در مصر به دست «مبارک» انجام میدهیم.
بعد از مدتی، آمریکا متوجه شد که حرکت آزادیخواهانه مصر، جدی است و جوانان ششم آوریل در میدان تحریر تحصن كردند. آمریکا هم به اين نتيجه رسيد كه نمیتواند در مقابل خواسته مردم مصر بایستد، بالاخره حمایت خود را از مبارک برداشت و با ارتش مصر توافق کرد كه مبارک کنار برود و جنبش آزادیخواهانه ادامه پیدا کند؛ مثلا انتخابات آزاد دموکراتیک برگزار شود. تا همینجا، عربستان سعودی به اين نتيجه رسيد كه آمریکا آنطور که باید و شاید، از دوستانش در منطقه حمایت نمیکند. این نقطه آغاز نگرانی عربستان از آمریکا بود. در مرحله دوم که روند دموکراتیک در مصر آغاز شد و انتخابات آزاد برگزار شد پیروزی اخوانالمسلمین و رئیسجمهور «مرسی» را بهدنبال داشت، طبیعی بود که آمریکا از این روند هم حمایت کند. اما از آنجا كه عربستان معتقد است، اخوانالمسلمین شيطان بزرگ است، از این اقدام آمریکا بیشتر نگران شد. به دنبال اين اتفاقات دلخوریهای عربستان از آمریکا افزایش پیدا کرد. عربستان دوست نداشت که آمریکا از رویکارآمدن اخوانالمسلمین در مصر حمایت کند.
* علاوه بر اختلاف موضع بر سر مصر، در مورد ايران چه اختلافاتي وجود دارد؟
** مسئله سوم بين آمريكا و عربستان، مذاکرات هستهای ايران و ١+٥ بهويژه نقش آمريكا در اين مذاكرات بود. عربستان و اسرائیل میدانستند که اگر مذاکرات با ایران به نتیجه برسد، موقعیت ایران در جامعه بینالملل ارتقا پیدا میکند. عربستان که ایران را رقیب خودش میداند و اسرائیل که ایران را دشمن خودش میداند، هیچگاه نمیخواستند موقعیت رقیب یا دشمنشان در جامعه بینالملل بالا رود. دلخوری چهارم، به موضوع عراق برمیگردد که با سقوط صدام، دوستان ایران در این کشور، روی کار آمدند. آنها در اين مورد ميگويند آمریکا، عراق را دودستی به ایران تقدیم کرد. آخرین مسئله هم، سوریه است. آمریکا و عربستان در مورد کنارگذاشتن بشار اسد، در ابتدا مواضع مشترکی با همدیگر داشتند. به مرور زمان که داعش در سوریه و بخشی از عراق، قدرت گرفت و جنایات وحشتناکی مرتکب شد، این استراتژی واحد هم کنار رفت. برای آمریکا، کنارزدن بشار اسد از اولویت سیاستخارجی، خارج شد و مبارزه با تروریسم و داعش اولویت پيدا كرد. عربستان كه در مقطعی از حامیان داعش بود- اگرچه الان ديگر حامي نیست- همچنان فکر میکند که بشار اسد باید کنار گذاشته شود. در حالیکه اولويت آمریکا، مبارزه با تروریسم است. مجموعه این عوامل، باعث شد بین عربستان و آمریکا که بیش از ٦٠سال است متحد يكديگر هستند، مشکلاتی پیش بیاید که به نظر میرسد، دو طرف سعی میکنند در سفر اخیر تا حدی بر این نگرانیها فائق آیند.
* بعد از ديدار ملك سلمان و اوباما، طرف سعودي در مورد توافق هستهای، اعلام رضایت كرده است. بنا بر مواضع پيشين عربستان، اين موضعگيري عجیب نیست؟ آیا نشانه اين است که اختلافات بین ایران و عربستان در حال کمشدن است؟
** در سیاست خارجی بحثی با عنوان
«مواضع واقعی» و «مواضع اعلامی» داریم. مواضع اعلامی عربستان در شرایط فعلی این
است که از توافق هستهاي اظهار رضایت میکند، اما آیا مواضع واقعیاش هم همین است؟
باید با تردید نگاه کرد. در واقع نوعی اجبار هم برای هماهنگشدن با جامعه بینالملل،
برای عربستان و بقیه دوستان آن وجود دارد. وقتی همه دنیا این توافقنامه را یک
گام مثبت بینالمللی میدانند و کشورهای مهم دنیا و سازمان ملل پشت این قضیه
هستند، یعنی در واقع همه دنیا از این توافق حمایت کردهاند. این به نوعی موضعگیری
اجباری برای عربستان است که برای اعلام موضع انجام داده است. ولی اینکه آیا واقعا
خوشحال هستند یا نه؟ باید منتظر بود و در آینده دید. اما اینکه، این قضیه میتواند
در روابط دو کشور ایران و عربستان در آینده تأثیرگذار باشد، به طرف سعودی بستگی
دارد.
جمهوری اسلامی ایران، دولت آقای روحانی، شخص ایشان، و وزارت امور خارجه، همه
در دولت جدید به دنبال بهبود روابط با کشورهای عربی و اسلامی مخصوصا کشورهای خلیج
فارس و عربستان سعودی بودهاند. آقای دکتر روحانی قبل از انتخابشدن بهعنوان رئیسجمهور
و قبل از ورود به دفتر ریاست جمهوری، در مصاحبه مطبوعاتی خود، از تنها کشوری که
اسم برد، عربستان بود و گفت که میخواهیم با عربستان، رابطه خوبی داشته باشیم.
متأسفانه عربستان آنطورکه باید و شاید ظاهر نشده و در واقع در جو دولت قبلی ایران
سیر میکند. عربستان در رابطه با ایران نیاز به تغییر و تحول در سياست خارجي
دارد.
* یکی از مشکلاتی که بین ایران و عربستان در چندین ماه گذشته رخ نمود، بحث قیمت نفت است که مشکلی استراتژیک هم برای ایران و هم برای عربستان است. از سوی دیگر آمریکا هم در اين مورد موضع خود را دارد. سمت و سوی بازار نفت را چگونه ارزیابی میکنید؟
** نکته مهمی در اینجا وجود دارد. تا قبل از امضای برجام، دو دولت برای اینکه برجام به نتیجه نرسد، فعال بودند؛ اسرائیل و عربستان. اسرائیل از امکاناتی که در آمریکا داشت، چه کنگره، چه آیپک و چه لابی صهیونیستی استفاده میکرد و هنوز به دنبال این است که توافق هستهای در کنگره به تصویب نرسد. اما عربستان از طریق پایین نگهداشتن قیمت نفت سعی داشت ایران را بهگونهای در فشار قرار دهد که بیشتر شرایط طرف مقابل، یعنی ١+٥، را بپذیرد.
* مشابه ملاقات سعود الفيصل، وزير خارجه عربستان، با جان كري در فرودگاه وين كه هنگام مذاكرات هستهاي انجام شد.
** گفته میشود که سعود الفیصل در آن دیدار به کری گفته بود که شما جريان توافق را پیش نبرید؛ ما آنقدر قیمت نفت را پایین میآوریم و درآمدهای نفتی ایران را کاهش میدهیم که ایران از طریق مشکلاتی که با كاهش قيمت نفت برایش ایجاد میشود، مجبور شود هر پیشنهاد شما را بپذیرد و امضا کند. گفته میشود که آقای کری به این پیشنهاد پاسخ مثبت نداد. البته این خبر به طور قطعی تأييد يا تكذيب نشد. اما نشانههايي هست مبني بر اينكه این استراتژی عربستان تا قبل از برجام بود. حالا که توافق هستهاي به دست آمده و روند آن پیش میرود، طبیعی است که پایین بودن قیمت نفت خیلی برای عربستان مفید نیست. برخي نظرات كه معتقد است پایینبودن قیمت نفت بهخاطر عوامل اقتصادی و جهتگیری خریداران و خارجکردن رقیب از صحنه است، بهنظر خیلی درست نمیآید. بعید است که عربستان وارد یک رقابت اقتصادی با آمریکا شود و بخواهد آنقدر قیمت نفت را پایین بیاورد که تولید نفت در آمریکا بهصرفه نباشد و از سطح رقابت خارج شود. اما در شرايط فعلي اگر سعودیها واقعا دنبال منافع خود و کشورهای صادرکننده نفت هستند، باید استراتژیشان را تغییر دهند.
ش.د9402498