خطر نزاع درون خاندان سلطنتی سعودی در حال افزایش است. سناریوی جنگ علنی میان اعضای این خاندان، که قبل از ژانویه 2015 و روی کار آمدن ملک سلمان غیرقابلتصور بود، در حال حاضر بسیار محتمل است و در عین حال در بعد سیاست خارجی نیز آغاز یک جنگ واقعی توسط سعودیها علیه ایران امکان پذیر است.
پایگاه بصیرت: انزوای بینالمللی رو به رشد عربستان و نفوذ فزاینده ایران در منطقه و جهان، سعودیها را در سال 2016 وادار خواهد کرد تا برای حفاظت از منافع خود دست به اقدامات غیرقابلپیشبینی بزنند. تصمیم روز یکشنبه ریاض مبنی بر قطع کامل روابط دیپلماتیک با ایران را میتوان بخشی از همین اقدامات تلقی کرد. سعودیها یک روز بعد، تمام روابط تجاری با ایران را هم قطع و شهروندان خود را از سفر به این کشور منع کردند. بهانه عربستان برای قطع روابط با ایران، هجوم معترضان ایرانی به سفارت سعودی در تهران بود که در واکنش به اعدام شیخ نمر، روحانی شیعه برجسته عربستانی انجام شد. این در حالی است که آلسعود به دلیل شرایط نامطلوب اقتصادی از جمله افزایش 40 درصدی قیمت بنزین به دنبال مدیریت افکار عمومی کشور خود است.
«ایان برمر» رئیس سازمان تحلیلی «گروه اوراسیا» (Eurasia Group) که بزرگترین گروه مشاورهای سیاسی جهان در این خصوص میگوید: «عربستان گرفتار دردسر بزرگی شده و خودش هم این را میداند.» گروه اوراسیا در گزارش پیشبینی «ریسکهای سیاسی» سال 2016 خود، معضلاتی را که عربستان در آینده نزدیک با آنها مواجه میشود، دقیقتر بررسی کرده است:
عربستان سعودی در سال جدید میلادی شاهد افزایش اختلافات بیثباتکننده در خاندان سلطنتی خود خواهد بود و روز به روز بیشتر در فضای بینالمللی منزوی میشود. به این ترتیب، حاکمان سعودی مجبور میشوند نسبت به همسایگان نزدیک خود شدت عمل بیشتری به خرج دهند و غرب آسیا (خاورمیانه) را بیش از پیش بیثبات میکنند.
خطر نزاع درون خاندان سلطنتی سعودی در حال افزایش است. سناریوی جنگ علنی میان اعضای این خاندان، که قبل از ژانویه 2015 و روی کار آمدن ملک سلمان غیرقابلتصور بود، در حال حاضر بسیار محتمل است. مشکل اصلی این است که سلمان گستاخانه قدرت زیادی را به محمد بن سلمان پسر 30 ساله خود داده است و تقریباً هیچ شکی نیست که هدفش از این کار، آماده کردن او برای به ارث بردن سلطنت است. این کار سلمان، رقبای محمد بن سلمان در خاندان سلطنتی را بسیار عصبانی کرده است. این رقابت، بعید است در کوتاهمدت منجر به فروپاشی عربستان شود، اما احتمال وقوع این سناریو و به طور کلی روند افزایش بیثباتی در کشوری که برای اقتصاد جهان حیاتی است، این مسئله را نگرانکننده کرده است.
اقدامات رادیکال سلمان در تغییر ساختار قدرت درون خاندان آلسعود، زمانی اتفاق میافتد که عربستان با نفت 40 دلاری، بحران جمعیتی، و اقتصاد تکمحصولی دست به گریبان است. دوران تقسیم و اشتراک قدرت میان تعداد محدودی برادر، جای خود را به دورانی داده که در آن، قدرتی محدود باید میان صدها عموزاده تقسیم شود. مسئله خطرناک این است که گروهی از شاهزادگان ممکن است در واکنش به تحولات اخیر، درصدد سرنگونی بن سلمان از مقام جانشینی ولیعهد و یا حتی مخالفت علنی با پادشاه بربیایند. بیثباتی سیاسی در کشوری که تقریباً 10.5 درصد از نفت جهان را تولید میکند، خطر قابلتوجهی برای همه اعضا در بازار نفت در برخواهد داشت.
در همین حال، عربستان امروز بیش از هر زمان دیگری در چند دهه گذشته از نظر ژئوپلتیک منزوی شده است. اعلام یک «اتحاد نظامی اسلامی» سنی هم صرفاً سرخ نگه داشتن صورت با سیلی است. اعضای پراکنده این اتحاد نه اراده سیاسی تشکیل یک بازوی نظامی با هدف مقابله با داعش را دارند و نه حتی اعتماد متقابل به یکدیگر برای انجام این کار. حتی ظاهراً برخی از این اعضا، از جمله پاکستان، وقتی خبر تشکیل این اتحاد اعلام شد، خودشان هم نمیدانستند که به آن پیوستهاند. همه اینها به کنار، حتی اگر همه دنیا هم خبر همکاری سیاسی عربستان با کشورهای عرب دیگر را بشنود، باز هم این واقعیت انکارناپذیر است که سعودیها نفوذ تاریخی خود بر متحدان سنیشان را از دست دادهاند.
شرکای مصری و پاکستانی ریاض از زیر درخواستها برای پشتیبانی از مداخله نظامی عربستان در یمن شانه خالی کردند. کشورهای مهم عضو شورای همکاری خلیج [فارس] (و متحدان ظاهری عربستان) امروزه در قبال ایرانی که نفوذش [در منطقه] روز به روز بیشتر میشود، با احتیاط موضع میگیرند. اُپک به قربانگاه رفته است. مصر از مداخله مسکو به سود اسد در سوریه حمایت کرده است، که مخالفت مستقیم با عربستان تلقی میشود. ترکیه موضعی نزدیکتر به ریاض دارد، اما از آنطرف، رقیبی برای عربستان در رهبری جهان سنی به شمار میرود که هر روز آلسعود را عصبانیتر میکند. همچنین توافق هستهای ایران و واکنش آمریکا به بهار عربی (بیداری اسلامی)، رهبران عربستان را درباره عمق تعهد واشنگتن به امنیت آنها به فکر فرو برده است.
با همه اینها، دلیل اصلی اضطراب عربستان، ایران است. معضل کنونی در آینده هم از آنجایی تشدید خواهد شد که اقتصاد ایران به زودی از تحریمها رها میشود و بنابراین دولت این کشور پول بیشتری برای حمایت از متحدان منطقهای خود خواهد داشت. ضمناً بر خلاف عربستان، اتحادهای منطقهای تهران رو به تحکیم است: عراق دارد به تهران نزدیکتر میشود، و احتمالاً اسد هم حالا حالاها در سوریه باقی خواهد ماند.
اگر عربستان منزویتر شود، برای حفاظت از منافع خود دست به اقدامات وخیمتری خواهد زد و به شدت وسوسه میشود که در سال 2016 بر اساس قاعده «بهترین دفاع، حمله است» عمل کند. ریاض به حمایت از شورشیان (تروریستهای) ضداسد در سوریه ادامه میدهد و حتی این کمکها را تشدید خواهد کرد، با وجود اینکه مخالفان نمیتوانند به طور مؤثر رئیسجمهور سوریه را به چالش بکشند. در بدترین شرایط، آغاز یک جنگ واقعی توسط سعودیها علیه ایران هم امکانپذیر است. آلسعود هر جا احساس کند که تهران دارد از ریاض جلو میزند، به ایران فشار خواهد آورد. به طور کلی، در سال جدید میلادی باید از عربستانی که در صحنه بینالمللی منزوی و در داخل ضعیف شده است، انتظار داشته باشیم تا از راههای جدیدی به این مشکلات واکنش نشان دهد.
مرکز مطالعاتی امنیتی و استراتژیک «گروه صوفان» نیز در گزارش روزانه خود به این مطلب پرداخته و اشاره میکند: «اگر اعدام شیخ نمر با هدف دور کردن افکار عمومی سنی در عربستان از افزایش 40 درصدی قیمت بنزین و متوجه کردن آنها به یک دشمن خارجی به عنوان عامل مشکلات اقتصادی کنونی انجام شده باشد، این کار احتمالاً کافی نخواهد بود. اگر میخواهند خودشان را تبرئه کنند، باید جنگ لفظی و اقدام علیه ایران را همچنان ادامه بدهند.»
این گزار شمیافزاید: «عربستان و ایران الآن درگیر یک جنگ نیابتی در سوریه هستند، جایی که شبهنظامیان شیعه تحت حمایت ایران در حال مبارزه با شورشیان سنی مورد حمایت عربستان هستند. از سوی دیگر، دو کشور در یمن هم مقابل هم قرار گرفتهاند، جایی که عربستان از ماه مارس سال گذشته تا کنون علیه حوثیهای متحد با ایران، حملات هوایی انجام میدهند».
هرگونه اقدام عربستان سعودی علیه ایران و بالعکس، به احتمال زیاد، غیرمستقیم خواهد بود. «عباس کاظم» عضو ارشد امور سیاست خارجی در دانشکده مطالعات بینالمللی پیشرفته دانشگاه «جانز هاپکینز» معتقد است: «هیچیک از دو طرف نمیخواهد وارد یک درگیری مستقیم شود. این کشورها به یکدیگر اعتماد ندارند و از هر اتفاقی برای افزایش تنش استفاده میکنند. هر دو تلاش خواهند کرد تا نیروهای نیابتی خود و عملیاتهای آنها را تقویت کنند، که این مسئله به ایجاد مشکل بیشتر منجر میشود.»
سال آینده میلادی با توجه به اجرا شدن برجام، تحولات سوریه و عراق و نزاعهای داخلی سلطنت رژیم آلسعود به طور قطع باید شاهد واکنشهای مختلفی از این رژیم باشیم.
منبع: مشرق