هزار میلیارد اعتبار خلق شده بانکها کجا رفت؟!
روزنامه جوان ضمن بررسی این مسئله نوشت: گفته میشود بانک مرکزی با لحاظ کردن انضباط و مکانیزمی منطقی(!) در تلاش است نرخ سود بانکی را کاهش دهد و برای این منظور سیاست خاص تسهیل مقداری را در نظر گرفته و با تبدیل اضافه برداشت بانکها به خط اعتباری و کاهش سود آنها از 34 درصد به حدود 20 درصد بار زیادی را از دوش بانکها برداشته است.
این سیاست که به نوعی سیاست انبساطی در اقتصادهای با گرایش بازار آزاد است، درحقیقت سیاستی تشویقی برای سرعت بخشیدن به گردش پول در بازارهای مختلف است. این در حالی است که تصمیم اتخاذ شده اگرچه تحت القای حلقه نیاوران به عنوان یک سیاست انبساطی خروج از رکود به شمار میرود، اما در عمل بیشتر شبیه بسته حمایتی از صنعت خودرو برای بانکهاست و این شائبه را ایجاد کرده که ممکن است این تصمیم به جای کاهش نرخ سود بانکی حاصل تبانی یا همکاری نانوشته و نامیمونی بین این حلقه مشاورهای نزدیک به رئیسجمهوری و شبکه ناکارآمد بانکی است.
این حلقه با این استدلال که خروج سرمایه از بانکها منجر به سونامی افزایش قیمتها میشود و اکنون بانکها دچار «تنگنای مالی و اعتباری» هستند به دنبال کسب منابع ارزان قیمت و سود زیاد هستند، غافل از اینکه وقتی دلارهای نفت اعتبار بخش به پولهای خلق شده بانکها وجود نداشته باشد یا وقتی پولهای خلق شده از راه تولید و خدمات واقعی نباشد، این پولها بالاخره زمانی یقه بانکها را خواهد گرفت.
به عبارت بهتر با این تصمیم خاص بانک مرکزی که به نام کمبود اعتبار برای تخصیص تسهیلات به تولید اتخاذ شده، قرار بود گردش جریان پول سرعت گرفته و تولید و تقاضای تضعیف شده را تقویت کند، اما به رغم گذشت زمان هنوز منابع به سایر بازارهای مصرف یا تولید نرسیده است و تنها جریان تسهیلاتدهی بین بانکی و تسریع و جرایم اضافه برداشتهای بانکی را تخفیف داده است.
اقدامی شبیه طرح خروج از رکود خودروسازان که ناشی از نفوذ و قدرت بدنه خودروسازی به بخش تصمیمسازی بود در حوزه بانکی و بانک مرکزی در حال وقوع است بیآنکه سیاست اتخاذ شده تأثیر مثبتی بر بخش واقعی اقتصاد داشته باشد، بنابراین به نظر میرسد بانک مرکزی باید در مرحله اول از خود و در مرحله بعد از بانکها بپرسد که این حجم عظیم خط اعتباری که به اسم طرح خروج از رکود (2) به اقتصاد تزریق شده و نرخ 34 درصدی را عملا 14 درصد کم کرده، چرا چسبندگی رکود را نشکسته؟! باید پرسید که اگر مشکل ما تنگنای اعتباری است باید این خطوط اعتباری این تنگنا را فرو میریخت. رئیس کل بانک مرکزی پیش از آنکه جامعه و تولیدکنندگان از وی بپرسند باید از خود بپرسد که چند درصد تولیدکنندگان حتی در لیبرالترین کشورهای جهان قادرند با این نرخ سودهای بالا به تولید ادامه بدهند؟ و سؤال آخر اینکه آیا بانکها با این حجم از پول وارد «ترفند پانزی» نشدهاند؟
ترفند پانزی یک عملیات سرمایهگذاری کلاهبردارانه است. در این ترفند به سرمایهگذاران سودهایی برگردانده میشود که از بهرههای متعارف به طرزی غیرعادی بالاترند. البته این سود از پول سرمایهگذاران بعدی تأمین میشود و شرکت یا فرد دریافتکننده سرمایه نیازی به انجام کار اقتصادی با پول دریافتی ندارد. نام این ترفند از نام چارلز پانزی گرفته شده است. از شرکتهایی که در ایران از این ترفند استفاده میکنند میتوان سوئیس کش را نام برد. در سال 1386 خورشیدی 160 نفر از عوامل اصلی و فعالان این گونه شرکتها در تهران دستگیر شدند.
منبع: کیهان