صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۲۳ دی ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۴  ، 
شناسه خبر : ۲۸۵۹۹۸
پایگاه بصیرت / Mortmer B. Zukerman

(ماهنامه آمريكا از نگاهي ديگر - 1382/03/26 - شماره 104 - صفحه 14)

جا دارد آمريكا نگران وضعيت اقتصادي خود باشد. آمار و ارقام براي توجه به وضعيت بالقوه و جنيني كنوني است: 2/7 ميليون شغل در بخش خصوصي كمتر از دو سال قبل به طولاني‌ترين كاهش (32 ماه) در بكارگيري صنعت از آغاز ركود عظيم اقتصادي، طولاني‌ترين كاهش مداوم شغلي در بيش از 50 سال، تقريبا دو برابر شدن دوره بيكاري. اوضاع بازار بورس ظرف سه سال متوالي با ارقام دوتايي بدتر شده است كه اين مسئله بر وخامت اوضاع مي‌افزايد. اين وضع از دهه 1930 اولين باري است كه رخ داده است.

سقوط ناگهاني بازار چيزي به ارزش بيش از 5 تريليون دلار شامل اندواخته‌هاي بازنشستگي ميليون‌ها آمريكايي را از بين برده است گويي كه همه اينها كافي نبود، مبلغ مازاد دولت مركزي معادل 5/6 تريليون دلاري كه ما در دهه 1990 شاهد آن بوديم به چيزي حدود 4 تريلبوندلار كسري تبديل شد. فعاليت تجاري به آن اندازه ضعيف است كه از دوره ركود خارج شده است و نمي‌دانيم كه اين موضع شروع دوره ركود اقتصادي ديگر را علامت مي‌دهد با خير همه خبرهاي بد به واسطه عراق، 11 سپتامبر، يا فشار ضد تورم ذخيره فدرال نيست چرا كه هيچگونه تورمي وجود نداشته است كه آن را بتوان تحت فشار قرار داد.

گرفتاري ما با ضربه‌اي در پوياترين بخش يعني سرمايه‌گذاري آغاز شد. صرف سرمايه در پنج سال گذشته رشد سريع اقتصادي در دهه 1990 تا 10 درصد رشد داشت و در همين دهه ظرف يك سال 5/5 درصد كاهش داشت. همين يك واقعيت توجيهي براي كاهش كل توليد ناخالص داخلي ظرف نه ماه ركود در سال 2001 بود، دور و تسلسل حباب سرمايه‌گذاري تركيد چرا كه قيمت‌هاي بسيار بالاي بورس در دهه 1990 باعث مصرف سرمايه‌ها گرديد. اين امر باعث افزايش ظرفيت گرديد كه پي آمد آن رقابت بيشتر بود. اين امر سود را كاهش داد كه منجر به پائين آمدن قيمت‌هاي بورس شد و ما را وارد دور صرف سرمايه كرد. در حال حاضر 27 درصد از ظرفيت صنعتي ما بلافاصله استفاده است.

اين بالاترين درصد ظرفيت 20 سال است. بخش شركتي را وادار كرده است تا هزينه‌ها را كاهش داده و كاركنان را كار بيكار كند. جريان و سود نقدينگي در حال بهبودي است اما افزايش در سرمايه‌ها ديده نمي‌شود چرا كه تقاضا بيش از حد كم است. اينكه شركت‌ها مي‌توانند سرمايه‌گذاري كنند بدين معني نيست

كه اين كار را انجام خواهند داد. بلاتكليفي اقتصادي قرار بود يا پايان جنگ عراق برداشته شود، اما به گزارشات ويژه براي بالا بردن صرف سرمايه و بكارگيري آن كمكي نكرده است. ما به تنهايي در ماه‌هاي مارس و فوريه تقريبا 500 /000 شغل از دست داده‌ايم. نيمي از آن در صنايعي مانند مسافرت، آسيب‌پذير در مقابل ترس و اضطراب‌هاي قبل از جنگ و ترس از تروريسم است. اما نيم ديگر آن در صنايعي است كه با مشكلاتي دست و پنجه نرم مي‌كنند كه كاري با جنگ ندارند. مطالبات بيكاري بدشگون و تهديد‌آميز است. هفته گذشته تعداد آنها از 450/000 نفر فراتر رفت، ظرف 4 هفته اين رقم 430/000 هزار نفر بود كه بالاترين سطوح بيش از يك سال بود. اين ارقام شامل آن 900/ 000 هزار نفري كه بازار كاري را در سال گذشته ترك كردند و 500/000 نفري كه خود را خويش فرما مي‌نامند نمي‌شود.

چنانچه وضعيت سرمايه‌گذاري بهبود نيابد و صادرات به افت خود ادامه دهد. رشد اقتصادي فقط مي‌تواند از جانب مصرف‌كننده و دولت بدست آيد. ارقام مخارج ماه مارس ترقي كوچكي را نشان مي‌دهد چرا كه آمريكائيان هنوز مشتاقنه علاقه‌مند به خريد خانه هستند و گرفتن وام‌هاي وثيقه‌اي در حال افزايش است كه باعث نقدينگي اضافي براي خريد لوازم خانگي نو، تغيير مسكن و خودرو مي‌شود. اعتماد به نفس در ماه آوريل پس از پايان بلاتكليفي در مورد جنگ بيشتر بود. اما هر چه كه شور و شعف ما در مورد پيروزيمان در جنگ عراق بيشتر باشد، همه مي‌دانيم مصرف‌كننده‌هاي ما هنگامي كه در مورد شغل‌ خود نامطئمن بوده و هنوز چك‌هاي حقوق ماهيانه آنها مورد تهديداست در مصرف پول محدوديت دارند.

رشد در آمد قابل مصرف واقعي تا 50 درصد كاهش دارد. معمولا مصرف‌كنندگان بيشتر پس‌‌انداز و كمتر خرج مي‌كنند و نرخ پس‌انداز به 4 درصد درآمدشان افزايش داشته است. و با رشد ميانه قيمت‌هاي بورس مصرف‌كنندگان بويژه آنهائيكه پس از جنگ متولد شده و به بازنشستگي نزديك مي‌شوند حتي با احتمال بيشتري اندواخته‌هايشان را افزايش داده و از هزينه‌ها مي‌كاهند. اين لحظه بسيار خطرناكي است. لحظه حفظ تقاضاست اما جمهوري‌خواهان و دموكرات‌ها را داريم كه با هم توافق ندارند. رئيس‌جمهور اختيارات رهبري و حمايت قابل ملاحظه خود را صرف حذف ماليات‌ها تا حدود 725 ميليارد دلار كه هسته آن بخشي از كاهش مالياتي است و همچنين سرعت در حذف مالياتهاي قبلي كه در سال قبل به تصويب رسيد مي‌كند.

اين اقدامات به نتيجه مطلوب نخواهد رسيد. نه شتاب ماليات بردرآمد مرحله‌اي و نا كاهش ماليات در زماني كه به آن نياز داريم اكنون يا نسبتا ديروز – به اندازه كافي براي آحاد مردم كارآمد خواهد بود. جاي تعجب نيست كه دولت براي برنامه‌هايش مي‌جنگد. در آخرين نظرسنجي فاكس نيوز دريافتند كه دو سوم از افرادي كه به نظرسنجي پاسخ دادند گفتند كه ديدگاه كانديدا در مورد اقتصاد و ماليات در تصميم‌گيري براي اينكه به چه كسي راي داده شود از اهميت بيشتري برخوردار است در حاليكه فقط ده درصد از اين افراد گفتند كه ديدگاه كانديدا در مورد جنگ مهمتر است. آنها بايد انگيزه‌هاي قوي‌تري براي هر دو حزب بوجود آورند كه تا به دنبال تلفيق رويكرد‌هاي بسيار متفاوتشان براي فعال كردن اقتصاد و ريسك كردن در كسر بودجه بلند مدت باشند. اكنون زمان آزمايش خواست‌ها و تمايلات نيست. زمان به نتيجه رساندن برنامه‌هاي دو حزب است چرا كه اكنون زمان دشمن همه است.

ش.د820376ف

نام:
ایمیل:
نظر: