اقتصاد مقاومتی نسخهای همیشگی و شفابخشی مطمئن برای اقتصاد خوابزده کشورمان است و اتفاقاً برجام و رفع تحریمها نه تنها نمیتواند سبب خارج شدن آن از دستور کار شود؛ بلکه بر ضرورت آن میافزاید. مهمترین دلایل ضرورت اقتصاد مقاومتی در دوره پسابرجام- پساتحریم عبارتند از:
1- اقتصاد کشورمان با مشکلات ساختاری عمیقی مواجه است که رفع آنها جز با اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی ممکن نیست. به عبارتی، اگرچه رفع تحریمها احتمالاً گشایشهایی را در وضعیت اقتصادی کشور در پی خواهد داشت؛ اما این وضعیت، مشکلات اقتصاد کشور را به طور اساسی حل نمیکند. کما اینکه همه مشکلات کشورمان نیز در اثر تحریمها نبوده است؛ یعنی تحریمها علتالعلل مشکلات اقتصادی کشور نیست که حال با برداشتهشدن آنها همه مسائل حل شود. بنابراین، برای حل مشکلات اقتصادی باید به نسخهای علاوه بر رفع تحریمها اندیشید و آن، اقتصاد مقاومتی است.
2- با رفع تحریمها، دو راه برای رفع مشکلات اقتصادی کشور وجود دارد؛ نسخهبرداری از بیرون، که اغلب ناموفق بوده و پیامدهای احتمالی غیرقابل مدیریتی در پی خواهد داشت و نگاه به درون، آن هم با اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی و محور قراردادن آنها که نه تنها از پیامدهای احتمالی رویکرد نگاه به بیرون مصون است؛ زیرا مبتنی بر درونزایی است، بلکه با اعتقاد به بروننگری و تلاش برای جذب امکانات خارجی، بهمنظور تقویت استعدادها و ظرفیتهای درونی کشور تلاش میکند. بنابراین، اقتصاد مقاومتی نسخهای است که حتی در دوران پسابرجام نیز میتواند ضامن پیشرفت کشور باشد.
3- همانگونه که اشاره شد، تلاش برای پیشرفت اقتصاد کشور با نگاه به بیرون، میتواند پیامدهایی داشته باشد که با محور قراردادن اقتصاد مقاومتی میتوان از این پیامدها مصون و محفوظ بود. به بیان دیگر، دشمن که در دوره پسابرجام از «تقابل» به «تعامل» روی آورده است، درصدد نفوذ به جمهوری اسلامی است و یکی از مهمترین بسترها و روزنههای نفوذ به دست گرفتن طرحها و پروژههای اقتصادی کشور، نفوذ به تاروپود اقتصاد کشور و... است که با اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی میتوان مانع نفوذ دشمن به اقتصاد کشور شد.
4- از این نظر هم که هیچ اطمینانی نسبت به طرف مقابل وجود ندارد تا باز به بهانههای مختلف تحریمها را برنگرداند، تنها راه مقابله با این حربه و مصون ماندن از این ترفند احتمالی، تقویت درون و اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی است.
5- از آنجا که اقتصاد مقاومتی سبب تولید قدرت درونزا در کشور میشود، وزن و قدرت بینالمللی کشورمان را نیز افزون میکند و از این جهت میتواند سبب افزایش اقتدار بینالمللی و قدرت چانهزنی نظام اسلامی در موضوعات دیگر شود.
گفتنی است، اقتصاد مقاومتی با انزواگرایی اقتصادی مترادف نیست و با ارتباطات اقتصادی و فناورانه با دیگر کشورها منافاتی ندارد؛ بلکه اتفاقاً بر اساس ایده اقتصاد مقاومتی، از امکانات دیگر کشورها باید برای تقویت ظرفیتهای درونی کشور استفاده کرد؛ اما نه اینکه اولویت و محوریت با امکانات خارجی باشد. خلاصه اینکه، رفع تحریمها در دوره پسابرجام نه تنها از اهمیت و ضرورت اقتصاد مقاومتی نمیکاهد؛ بلکه اهمیت مضاعف آن را گوشزد میکند.