صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> پرسمان
تاریخ انتشار : ۰۳ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۰:۳۲  ، 
شناسه خبر : ۲۸۷۸۲۶
در میان جریان‌های تروریستی مدعی خلافت اسلامی گفتمان مشترک و دشمن مشترک حلقه اتصال محکمی منظور می‌شود که در کانون آن جمهوری اسلامی ایران و مذهب شیعه قرار دارد.جامعه هدف نظریه جهادی آنها در مرتبه اول، جامعه مظلوم شیعه و جریان‌های معتدل به‌مثابه جریان‌های انحرافی و کفرآمیز اسلامی است. در این میان جمهوری اسلامی ایران در جایگاه نماینده اصلی جریان شیعی دشمنی نابخشودنی است که بقا و حضور و نفوذ آن با گفتمان آنها متباین است؛ بنابراین در شرایط ممکن باید از چرخه قدرت و مدیریت و حتی گفتمان و فرهنگ جهان اسلام خارج شود.در منظومه فکری این جریان، جامعه شیعی، به‌ویژه کشور ایران جزء جامعه جاهلیت به شمار می‌آید که در سایه جهاد و نبرد یا باید به مرحله توبه برسد، یا باید از عرصه مدیریت سیاسی و مدنی حذف شود. این جریان علاوه بر رسوباتی که در جامعه اهل سنت بر جا گذاشته است، مورد عنایت و حمایت جبهه ضدمقاومت است. در چند دهه آینده چالشی پایدار و فعال در رویارویی با نظام اسلامی و جریان مقاومت در عرصه‌های قدرت، سیاست و حاکمیت در شکل نرم و سخت به وجود خواهد آمد که سیاست نهضتی و دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی را در سیکل معیوب جدل و منازعه مذهبی فرسایشی دچار مشکل راهبردی خواهد کرد و مخاطب مؤمن به گفتمان انقلاب اسلامی در جهان عرب و جهان اسلامی را به گیجی سیاسی و انحراف در تعیین مسیر مبتلا خواهد کرد. همچنان که یکی از دلایل عمده انحراف بخشی از مقاومت فلسطین به این ویروس، سرگیجه در دوران التهاب و آنارشیست حاکم بر منطقه بود و در شرایط محتمل آنارشیست آینده شاهد تکرار این مسئله، نه‌تنها در جامعه عربی، بلکه در جامعه اهل سنت ایران به دلیل غرق‌شدن در رقابت‌های سیاسی و مذهبی که شکل رقابت نرم به خود خواهد گرفت، خواهیم بود. ضرورت ایجاب می‌کند که در یک اقدام پیشگیرانه با لحاظ زیست در مجاورت چنین تفسیر برآمده از جامعه آرمانی جریان تکفیری، سناریوها و احتمالاتی، برای پس از بحران تدبیر شود تا پس از مهار و مدیریت نظامی بحران‌های کنونی، گفتمان تکفیر در ظل دوران بازسازی و گرفتاری‌های کشورهای بحران‌زده در فرایند سیاسی و انتخاباتی از خلأ سیاست و برنامه‌ای جبهه مقاومت، به منظور ورود به ساختار قدرت و تثبیت گفتمان عاری از عقل، منطق و عدالت خود بهره‌برداری نکنند. اقتضائات ایجاب می‌کند در اثنای تدابیر معقول و منطقی نظامی فعلی، سازمان‌ها و نهاد‌های مرتبط و انقلابی به موازات عملیات رسانه‌ای هدفمند و مستمر، بخشی از توان فکری و سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی سازمانی را روی آینده‌ای متمرکز کنند که رقابت‌ها و منازعات فعلی در چهره‌ای سیاسی و انتخاباتی رخ خواهد نمود. شرایطی که ممکن است خبری از خشونت و ترور با این وسعت و شدت در آن وجود نداشته باشد. در چنین وضعیتی باید طرحی جدید برای مدیریت صحنه خسته و درمانده جامعه مخاطب مدنظر داشت. جامعه‌ای که پس از تجربه یک دوره بحران و رنج و فارغ از مرجعیت‌های فکری و گفتمانی دنبال ترمیم آلام و بازسازی وضعیت زندگی آرام و بی‌دردسر است، ممکن است به هر قدرت و جریانی متوسل شود تا به سامان برسد.
برچسب اخبار
نام:
ایمیل:
نظر: