روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی در مورد گسترش افراطگرایی در اروپا، دلیل این امر را به حاشیه رانده شدن مهاجرین در اروپا و آزادی عمل مبلغین وهابیت، دانسته است.
روزنامه «نیویورکتایمز» در یادداشتی به قلم «راجر کوهن» ریشه تروریسم در اروپا را نه از خاورمیانه و شمال آفریقا که از قلب اتحادیه اروپا، بلژیک و بروکسل میداند.
در این گزارش آمده است: خودروهای نظامی در مولنبیک پارک شده و سربازان با اسلحههای دستی در حالی در خیابانهای این محله بروکسل گشتزنی میکنند که اینجا در ماههای اخیر مرکز تروریسم در اروپا بوده است. این محله همان جایی است که حملات پاریس و بروکسل با 162 کشته را رقم زده است.
صلاح عبدالسلام تنها عضو باقیمانده تیم اجرایی حملات تروریستی پاریس پیش از دستگیری در 18 مارس در مولنبیک پنهان شده بود. عبدالحمید اباعود مغز متفکر حملات پاریس نیز در این محله زندگی میکرد. در مجموع دستکم 14 فرد مرتبط با هر دو حمله (پاریس و بروکسل) یا بلژیکی هستند یا در بروکسل زندگی میکنند. یکی دیگر از افراد «محمد عبرینی» بلژیکی مراکشیالاصل است که در مولنبیک بزرگ شده و روز جمعه در بروکسل بازداشت شد. وی در بازجوییهایش به پلیس گفته که همان مردی است که در فیلم ضبطشده توسط دوربینهای مداربسته فرودگاه بروکسل کلاه بر سر داشته است. وی پس از آنکه دو همدستش در تاریخ 22 مارس خود را منفجر کردند، در حال ترک بروکسل بوده است. تصاویر دوربینها حاکی از حضور وی در میان عوامل حملات پاریس در نوامبر سال گذشته نیز هست.
خداحافظی با بروکسل آرام: امروز همچنان برخی بروکسل را شهری آرام با ساکنین فلاندریزبانش میدانند؛ مردمانی با تفاوتهای زبانی و اداری که ناشی از اصالت آنهاست، خانهای برای جمعیت مهاجر عموما مراکشی و ترکتبار (41 درصد جمعیت مولنبیک مسلمان هستند) و محل استقرار نهادهای بزرگ وابسته به اتحادیه اروپایی رو به زوال. مقاومت در برابر نماد داعش که در حال ایجاد پایگاهی برای طرحهای مرگبار خود در پایتخت به اصطلاح اروپایی خود بوده، دشوار است؛ آنهم درست در زمانی که ایده اروپاییان در پایینترین حد خود از سال 1950 تاکنون قرار دارد.
افراط گرایان عاشق خلاء هستند؛ همانند خلائی که سوریه از خود نشان داد. بلژیک بعنوان یک کشور و قلب اتحادیه اروپا این روزها به این خلاء که در سراسر اروپا نیز دیده میشود، نزدیک شده است. بلژیک _ ادغامی از سه منطقه (فلاندرز، بروکسل و والونیای فرانسویزبان)، سه جامعه زبانی (فلمیش، فرانسوی و آلمانی) و یک دولت فدرالی ضعیف_ کشوری ناکارآمد است. این ناکارآمدی ظهور بیشتری در پایتخت کشور داشته؛ آنجا که جغرافیای فلمیش و فرهنگ فرانسوی با یکدیگر همتراز نشده است. در این میان مولنبیک سهم بزرگی از بیکفایتی دولتی داشته، دومین منطقه فقیر در سراسر کشور با 36 درصد بیکاری جوانان کمتر از 25 سال.
واشنگتنپست در گزارش اخیر خود به قلم «جولیا لینچ» افراطگرایی در مولنبیک را مساله جدیدی نمیداند: "مولنبیک محل زندگی یکی از مهاجمان حمله به قطار مسافربری در مادرید در سال 2004 و اقامتگاه فرانسویای است که در اوت 2014 در موزه یهودیان در بروکسل به چهار نفر تیراندازی کرد. عامل تیراندازی به قطار بروکسل_پاریس در اوت 2015 نیز با خواهرش در همین محله زندگی میکند."
این ظهور خشم است؛ بلژیک از هم پاشیده کنترل مولنبیک را از دست داده است. این منطقه از بروکسل با جمعیت اکثرا مسلمان در واقع دورافتاده شده است. اما مشکل تنها در همین حد نیست؛ مولنبیک حادترین شکل شکست اروپاست. مهاجرت گسترده از ترکیه و شمال آفریقا که از حدود نیم قرن پیش و همزمان با رونق اقتصادی (اروپا) آغاز شده منجر به تشکیل محلههایی تقریبا اقلیتنشین در داخل یا حومه بسیاری از شهرهای اروپایی شد؛ محلههایی که جوانان بیکار مهاجر در آن توسط روحانیون وهابی به افراطگرایی سوق داده میشوند.
مانوئل والس نخست وزیر فرانسه اخیرا هشدار داد که: «اقلیتی افراطگرا در حال پیروزی در رقابت فرهنگی و ایدئولوژیک موجود در جامعه اسلامی فرانسه است.»
واقعیت این است که حتی دانستن اینکه جهادیها (در اروپا) که غالبا در سوریه آموزش دیدهاند جمعیتی اقلیتی بوده و بسیاری از مسلمانانی که به اروپا مهاجرت کرده زندگی موفق و آرامی دارند، مساله چندان خوشحالکنندهای نیست.
پس از قتلعام در پاریس و بروکسل، رویکرد آزادانهای که به گروهی از روحانیون اجازه تبلیغ دینی (افراطگرایی) را داده تا در مدارس خصوصی مسلمانان، دانشآموزان آن را در فرانسه پراکنده کرده، زندانیان را به سربازان جهادی بدل کند، جوانان را برای پیوستن به داعش در سوریه تحریک و اکنون از این سرزمین بازگشتهاند و مناطقی مانند مولنبیک یا اسکاربیک را به مناطقی فراموششده تبدیل کرده، باید متوقف شود.
در این خصوص تنها اقدامات پیشرفته اطلاعاتی کافی نیست. نبردی ایدئولوژیک در جریان است و مبارزهای در همین سطح باید راهاندازی شود و جوامع میانهروی مسلمان در اروپا باید فعالانهتر اقدام نمایند. اروپا که بروکسل نمادی از آن به شمار میآید امروز تصویر هشداردهندهای از خود نشان میدهد. هلندیها که شاید تحت تبلیغات روسی قرار گرفتهاند، در همهپرسی علیه توافق تجاری با کییف رای دادند چراکه در ناآرامیهای سال 2014 بیش از 100 اوکراینی کشته شدند. انگلیسیها قرار است در ماه ژوئن پای صندوقهای رای آمده و به ترک یا عدمترک کشورشان از اتحادیهاروپا رای بدهند. یورو بعنوان یک ارز مشترک به اندازه کافی اقتصاد این کشور را تضعیف کرده است.
جریان عظیم پناهجویان بسوی اروپا ابهاماتی را در خصوص وضعیت مرزهای این قاره بوجود آورده است. ولادیمیر پوتین رییسجمهور روسیه نیز روزانه برای اجرای بدترین تصمیمات خود در قبال اتحادیه اروپا برنامهریزی میکند. در این وضعیت خلاء وجود دارد و خلاءها خطرناکند. پاسخ به این شرایط یک اروپای قوی، تقویتشده و اصلاحشده است البته نه از نوع تقسیمی که مولن بیک را ایجاد نمود.
نویسنده در انتها نوشت: دو فرزند بزرگ من در اسکاربیک متولد شدند. دخترم هماکنون در نیومکزیکو پزشک است و برای نخستین بار به فرودگاه بروکسل آمده بود. این اروپایی نیست که من تصور میکردم.
منبع: فارس