با آغاز هفته ی جمعیت و بازخوانی بیانات رهبر حکیم انقلاب از سال 91 برای توجه دادن جامعه به طولانی شدن سیاست تحدید نسل در کشور و نگاه های متفاوتی که تا کنون به این موضوع مهم شده است، میتوان پی برد که زیر ذره بین رفتن مسئله جمعیت مانند دیگر مسائل مهم کشور، از جمله اقتصاد و فرهنگ، که دست دشمنان داخلی و خارجی در آن مشاهده میشود، نیاز به موشکافی دقیق و شناسایی و خنثی کردن اقدامات دشمنانه در مسیر تحقق سیاستهای نظام اسلامی دارد و نباید از کنار این موضوع به آسانی عبور کرد.
با بررسی سیاستهای جهانی و اصطلاحات به کار رفته در حوزه جمعیت، به یقین می رسیم که طرح های کاهش جمعیت، توسط امریکا کاملاً برنامه ریزی شده و پشت عناوین ظاهراً حقوق بشرانه مشغول فعالیت است. عمده فعالیت های کنترلی امریکا بر کشورها از طریق صندوق بین المللی پول و آژانس های سازمان ملل از جمله یونیسف ، صندوق جمعیت، سازمان بهداشت جهانی، یونسکو و سازمان کشاورزی و تغذیه بین المللی صورت می گیرد.
اولین قرارداد پژوهشی بین ارتش امریکا و دانشگاه هاپکینز در سال 1948 منجر به استخراج پایه های تئوریک جنگ روانی گردید و در دهه هفتاد، نتیجه ی این تحقیقات، تأسیس یک رشته ی دانشگاهی با عنوان (ارتباطات سلامت عمومی) با هدف اجرای یک برنامه ی مدون برای کنترل و کاهش جمعیت کشورهای کمتر توسعه یافته گردید.
در طرح مخفی کاهش جمعیت، برای هر کشور توسعه نیافته و یا در حال توسعه ای، برنامه ای مشخص و مرتبط با آن حوزه ی سرزمینی در نظر گرفته شد و با پوشش تنظیم خانواده و به بهانه ی معضل و خطرناک بودن افزایش جمعیت و همینطور افزایش معضلات بهداشتی در کشورهای در حال توسعه بر اثر تداوم روند رو به رشد جمعیت، بستر لازم برای کنترل جمعیت و در ادامه تحدید نسل فراهم شد.
نظریه پرداز این سیاست خاموش، پائول ارلیش با نگارش کتاب بمب جمعیت به این روند، رشد سریع تری بخشید و بنیادهای یهودی همچون راکفلر، فورد و میلبنک، طرح جمعیت را با دلارهای خود مورد حمایت قرار دادند و نخستین جامعه ی هدف، سرخپوست های بومی امریکا بودند که بدون اطلاع و رضایت افراد، برنامه ی گسترده ی عقیم سازی در مورد آنها صورت گرفت و پس از آن، این سیاه پوستان بودند که از نظر سردمداران امریکایی، ارزش اقتصادی منفی داشتند و باید نسلشان تحدید می شد اداره ی فرصتهای اقتصادی امریکا، مسئولیت این طرح را به عهده گرفت و سیاه پوستان فقیری که به کلینیک های مربوط به خودشان مراجعه می کردند، در این مراکز بدون اینکه متوجه شوند، عقیم می شدند و بدین ترتیب هولوکاست جمعیتی در مورد آنها اجرا شد.
اما با این روش ها جمعیت از زیر ذره بین خارج نشد و با ورود مک نامارا به بانک جهانی، پروژه های تولید و انتشار عوامل بیماری زایی مانند ویروس ایدز توسط امریکا آغاز گردید و این بار کشتار خاموش مردم جهان سوم، از طریق ویروس در دستور کار برنامه ریزان کنترل جمعیت قرار گرفت
صهیونیست، اصلی ترین حامی کنترل جمعیت
ردّ پایی که از شرکت ها و بنیادهای صهیونیستی در این قضیه برجا ماند، دست های پشت پرده ی صهیونیستها را بار دیگر رو کرد. این بنیادها با صرف بودجه ی فراوان در این زمینه و در سالهای اخیر و با فن آوری های جدید، نقش تسریع کننده ای در اجرای طرح به عهده گرفته اند و با شعارهای انسان دوستانه ی (سلامت مادر و واکسیناسیون) واکسن هایی چون کزاز و دیفتری را برای عقیم سازی دائمی مورد استفاده قرار می دهند.
پروژه Nssm200
پروژه ی مطالعاتی است که روند فزاینده ی رشد جمعیت جهانی را برخلاف امنیت ملی امریکا دانست و راهکارهایی برای اقناع رهبران کشورهای هدف، مطرح کرد. در این پژوهش، ضریب بالا رفتن جمعیت کشورهای در حال توسعه، مساوی با انتظارات عمومی دانسته شد که به ناپایداری های اجتماعی منجر خواهد شد و این موضوع زمانی تهدید بزرگی است که " منابع غنی این کشورها صرف جمعیت آن کشور شده و دست امریکا را از تصاحب و غارت خالی خواهد گذاشت" و از طرفی هم افزایش جمعیت این کشورها مصادف است با برآوردن انتظارات رفاهی و معیشتی مردم توسط دولتمردان آن کشورها که این موضوع باعث افزایش قیمت نفت شده و برای اقتصاد امریکا زیانبار است.
درست در همان زمانی که امریکا و رژیم صهیونیستی برای تحدید نسل کشورهای جهان سوم و در حال توسعه برنامه ریزی می کردند، سیاست های جدی تشویق زاد و ولد را در کشورهایی چون عربستان و سرزمین های اشغالی، پیاده می کردند و در این میان با توجه به آمارهای منتشر شده، رژیم صهیونیستییها در این زمینه گوی سبقت را ربوده و از دیگران پیشی گرفته اند. طراحان اصلی افزایش یهودیان، خانوادهی ایده ال صهیونیست را دارای 4 فرزند می داند و حق اولاد بالایی برای این نوع خانوادهها در نظر گرفته شده است.
ماکسول تیلور عضو شورای روابط خارجی رژیم اشغالگر قدس، طی مصاحبه ای درباره ی ازدیاد جمعیت گفته بود: من پیشاپیش به مردن بیش از یک میلیارد انسان فکر کرده ام. اینها در افریقا، آسیا و امریکای لاتین زندگی می کنند. بحران جمعیت و مسأله ی تأمین و عرضه ی غذا حکم می کند که حتی برای نجات جان این اشخاص تلاش نکنیم.
سیاست های تشویقی افزایش جمعیت در کشورهای پیشرفته و طرفدار رژیم صهیونیستی با 81 نوع مشوق، به کار گرفته شد که شامل کشورهای اروپایی و امریکا می شد و حتی در برخی کشورهای مذکور اقداماتی علاوه بر افزایش جمعیت، برای جبران کاهش جمعیت صورت گرفت به نحوی که نرخ فرزند آوری در کشورهایی مانند سوئد و نروژ، که به نوعی حیات خلوت رژیم صهیونیستی هستند، تا سال گذشته به ازای هر زن، یک فرزند رسیده است.
پروژه های مسلحانه ی تحدید جمعیت
ایجاد جنگ در غرب آسیا یکی دیگر از برنامه های امریکا ورژیم صهیونیستی و هم پیمانانشان برای کاهش جمعیت مخالف است. اولاً جمعیت جهان بسیار زیاد شده و جنگ می تواند به عنوان یک قوه ی محرکه از جمعیت جهان بکاهد و در ثانی کاهش جمعیت مخالف و عقبمانده نگه داشتن آن ها با این شیوه و حتی با رواج اعتیاد و ویروسهای کشتار جمعی و روشهای دیگر غیر بشری از اهداف دولتهای امریکا و رژیم صهیونیستی در دهههای گذشته بوده است و شاهد مثال آن راه انداختن جنگهای خونین بعد از جنگ جهانی دوم توسط امریکاو رژیم اشغالگر قدس در بوسنی، لبنان، افغانستان، عراق، سوریه، یمن، لیبی، بحرین و ... و کشتار روزانه فلسطینیان در نوار غزه و کرانه باختری میباشد.
چه باید کرد؟
توجه به برنامه ریزیهای چندین ساله ی دشمنان برای تحدید نسل در کشور اسلامی ایران، اهمیت دغدغه ی مهم رهبری حکیم انقلاب، امام خامنه ای(حفظه الله) را روشن تر می سازد. چرا که افزایش جمعیت جوان در ایران، افزایش اقتدار سیاسی جمهوری اسلامی را در پی دارد و از این جهت خطر بزرگی برای استعمارگران محسوب می شود. مسئولین نظام مقدس ج.ا.ا باید با درک صحیح برنامهریزی دشمن در پیشبرد این برنامه شوم، سیاستهای ضد این برنامهها را در جهت افزایش نسل سالم اتخاذ کنند. طبیعی است خوابزدگی و بیتوجهی مسئولین امر در این زمینه موجب میشود تا در کمتر یک دهه شاهد عملی شدن نقشه دشمن در کشور و کاهش بیسابقه جوانان و نیروی کار در کشور باشیم. لذا اجرای دغدغههای رهبری ایران نیاز به برنامهریزی دقیق و همت والای مسئولین و ملت شریف ایران دارد تا انشاءالله شاهد شکست برنامههای دشمن در این زمینه نیز باشیم.