صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

حماسه و جهاد >>  حماسه وجهاد >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۲ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۷  ، 
شناسه خبر : ۲۹۴۷۹۶
فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح می‌گوید: در بحبوحه عملیات خیبر، تعدادی از شخصیت‌های دولتی وغیره که به طور متعارف برای روحیه دادن به رزمندگان سری به جبهه‌ها می‌زدند، در قرارگاه جمع بودند، ناگهان برادر پاسداری وارد سنگر شد.
حماسه و جهاد / اول شهریور، سالروز شهادت «سید اسدالله لاجوردی»، دیده‌بان بصیر انقلاب اسلامی است. شهید سید اسدالله لاجوردی از جمله کسانی بود که در نهضت انقلابی ایران نقش داشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی‌ نیز وظایف مهمی ‌را در جهت استحکام نظام جمهوری اسلامی ‌بر عهده گرفت. در جریان مبارزات فداییان اسلام و آیت‌الله کاشانی قرار گرفته و به فعالیت‌های سیاسی کشیده می‌شود. در سال‌های تبعید امام(ره) به دلیل فعالیت‌های مبارزاتی سه بار دستگیر و به زندان محکوم شده و مورد شکنجه قرار می‌گیرد.

یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد او مقاومت در برابر شکنجه‌های سنگین ساواک بود که هیچ‌گاه نتوانستند از وی اعتراف بگیرند؛ به طوری که وی را «مرد پولادین زندان‌ها» لقب دادند. لاجوردی در معیت بزرگ‌مردانی چون شهید صادق امانی و شهید مهدی عراقی به تشکیل جمعیتی مبارز با عنوان «هیئت‌های مؤتلفه‌ اسلامی» اقدام کرد که‌ یکی از تشکل‌های مؤثر در تبلیغ و ترویج پیام امام و پیشبرد نهضت انقلابی ایشان به شمار می‌رفت و تا کنون نیز پابرجاست.

خاطره سردار سید محمد باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح از شهید اسدالله لاجوردی به مناسبت سالروز شهادت این شهید والامقام در ادامه می‌آید: «در بحبوحه عملیات خیبر، تعدادی از شخصیت‌های دولتی وغیره که به طور متعارف برای روحیه دادن به رزمندگان سری به جبهه ها می‌زدند، در قرارگاه جمع بودند،
ناگهان برادر پاسداری وارد سنگر شد و جمع را برانداز کرد. هنوز تصمیم به بازگشت نگرفته بود که یکی از مسئولین خطاب به او گفت: "اگر کاری، چیزی هست، بگویید تا انجام بدهیم. درخدمتیم." هنوز تعارف این مسئول تمام نشده بود که این برادر پاسدار بدون رو دربایستی گفت: "یک تریلی سیمان آمده، بیایید خالی کنید!" و بعد سکوتی که بر جلسه حاکم شد. کسی از جایش تکان نخورد مگر شهید لاجوردی و یکی دو تا از محافظانش که به تبع او حرکت کردند و تا آخرین پاکت سیمان را خالی کردند.»

انتهای پیام/

نام:
ایمیل:
نظر: