صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

فرهنگی >>  فیلم وسریال >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۷:۳۳  ، 
شناسه خبر : ۲۹۵۰۰۱
آنچه امکان مینا به تصویر می کشد!
امکان مینا در کنار پیرنگ داستانی پرکشش، منطق روایی کارآمد و موسیقی متن متناسب با فراز و فرودهای فیلم، توانسته است همراه با ایجاد یک تجربه عاطفی عمیق، فضای سیاسی دهه شصت و جنایات منافقین را در ذهن مخاطب بازسازی کند، هرچند منتقدین کاستی هایی را نیز در این فیلم مشاهده می کنند
پایگاه بصیرت / گروه فرهنگی/بهرام زاهدی
شاید هیچ چیز مانند یک فیلم سینمایی نتواند، جنایات و خیانات منافقین در دهه های گذشته را در اذهان مخاطبین تداعی کند؛ فیلمی که هم از لحاظ محتوا دارای غنای کافی باشد و هم بتواند در بیان روایت تاریخی خود، قصه پرداز و هنرمندِ قابلی باشد.
فیلم سینمایی امکان مینا به کارگردانی کمال تبریزی فیلمی است که توانسته است گامی استوار در این مسیر بردارد و با رعایت دو اصل یادشده، ذهن مخاطب را عمیقا با موضوعی مهم از تاریخ سیاسی ایران درگیر سازد و از این مسیر تلنگری به حافظه تاریخی مردم ایران بزند؛ حافظه ای که عده ای همواره سعی دارند با هجمه ای وسیع از تبلیغات، آن را مخدوش سازند تا با گل آلود کردن تصویر دیروز این مردم، ماهی های خود را در امروز و فردا صید کنند.
فیلم با تصویری از بمباران شهر تهران و شلیک های متقابل ضدهوایی و صوت آژیر قرمز شروع می شود و سپس مخاطب با یک خانواده کوچک دو نفره، اهل گیلان و ساکن تهران آشنا می شود. مهران و مینا، دو جوان سرزنده و شاد که به ظاهر زندگی آرام و بی حاشیه ای را سپری می کنند، دیری نمی پاید که در اولین تعلیق، این پندار فرو می ریزد. در خلاصه این فیلم آمده است: تردید، شک و سر انجام خیانت، زندگی عاشقانه مهران و مینا را به مسیر تازه‌ای می‌کشاند. ...
در جریان فیلم، که فضای سال های اولیه دفاع مقدس را به تصویر می کشد، شعار نویسی های روی در و دیوار شهر و عکس های قرار گرفته بر اتاق ها، وضعیت سیاسی جامعه و صف بندی های موجود را نمایش می دهد و همزمان فعالیت های منافقین در کشور از جلو چشم مخاطب می گذرد. این همه در کنار پیرنگ داستانی پرکشش، منطق روایی کارآمد و موسیقی متن متناسب با فراز و فرودهای فیلم، توانسته است همراه با ایجاد یک تجربه عاطفی عمیق، فضای سیاسی دهه شصت را در ذهن مخاطب فیلم بازسازی کند. البته منتقدین به لحاظ فنی، آن را فیلم ضعیفی ارزیابی می کنند و برخی از آنها  ادبیات تندی را به کار برده و ساخته اخیر کمال تبریزی را «آشفته و سطحی و شعاری ترین فیلم» وی توصیف کرده اند. این ادبیات بسیار تهاجمی، اما یک چیز را نادیده می گیرد و آن شهامت تبریزی در تصویرکشیدن جنایات تروریست های مطرود، یعنی منافقین، بنابراین امکان مینا، دست کم به لحاظ محتوا و معنا، جای تأمل و توجه درخور دارد.
در این زمینه، چند نکته مهم قابل گفتن است:
1- بازی و چهره پردازی وحید و مژگان دو منافقی که در ادامه داستان وارد صحنه می شوند از نکات مثبت این فیلم است. در واقع آنچه باعث می شود که عبارت مثبت را به کار ببرم چشمان و نگاه این دو شخصیت است که کاملا منطبق با شخصیتشان در فیلم پردازش شده است؛ چشمانی کاملا تهی و نگاهی بی اندازه سرد. شاید بتوان گفت این ظرافت خاصی که تبریزی در بازی گرفتن از عواملش به کار برده است، قابل مقایسه است با یکی از بهترین نمونه های بین المللی  این نوع شخصیت پردازی. نگاه سرد و چشمان تهی وحید و مژده یادآور چشمان شخصیت منفی فیلم عروج  (The Ascent ,Russian: Восхождение) به کارگردانی لاریسا شپیتکو (محصول 1977 شوروی سابق) است که شاید کمتر فیلمی توانسته است به این کیفیت چشمان انسان های تهی شده از انسانیت را به تصویر بکشد.
2- وقتی مهران با عصبانیت از مینا می پرسد که چرا او عضو این تشکیلات جهنمی شده است، یکی از دلایل مینا این است که «رژیم با بچه های سازمان چی کار کرد؟ شش تا گلوله تو تن دوستم زدند. فقط نوزده سالش بود. اون آدم نبود؟ اون جزو مردم نبود؟...» این سوال و پاسخ درستی که مهران به پرسش او می دهد به همراه ترسیم سایر ابعاد فعالیت های منافقین که در واقع خود پاسخی هستند به پرسش یادشده، از مهم ترین ویژگی های مثبت فیلم امکان میناست. 
3- صداگذاری ها به ویژه به هنگام درگیری های مسلحانه بسیار استادانه انجام پذیرفته است.
4- و کلام آخر این که فیلم امکان مینا، یقینا دارای نقات ضعف و قوتی است، اما بی شک در شرایط فعلی و در سال جاری یکی از بهترین آثار تولید شده در عرصه هنر این سرزمین است و جای بسی افسوس باقی است که چرا چنین کاری بدون تبلیغ کافی و بدون این که در بسیاری از شهرستانهای کشور به نمایش درآید، آهسته آهسته در حال برداشته شدن از روی پرده سینماهاست؟ 
آیا بهتر نیست مسئولان حوزه سینما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر نهادهای مسئول با تدبیر درست، موجبات بیشتر دیده شدن این فیلم توسط مردم کشورمان را فراهم سازند و از این راه، تبلیغات جدید منافقین را که این روزها با حمایت برخی سران عرب همراه است، مانع شوند؟

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
زینب السادات
Iran, Islamic Republic of
۰۱:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۱
این مقاله عنوان بسیار زیبا و پرمحتوایی دارد و متن آن نیز با روشنگری ودقت خواننده را با فضای سالهای دهه شصت و تاریخ و تحولات کشور آشنا میکند
نام:
ایمیل:
نظر: