نتايج انتخابات آمريکا معادلات اصلاح طلبان و اعتدال گرایان را به هم زد، چرا که با انتخاب ترامپ نگرانيها نسبت به بر هم خوردن برجام و ادامه روند تعامل با غرب به اوج خود رسیده است. نگرانيهاي جريان اصلاح طلب و اعتدال تنها به ناکام ماندن برجام خلاصه نميشود، بلکه مهمترين دغدغه، تأثیری است که نتیجه انتخابات آمریکا بر سناريوي انتخاباتي اين جريان در سال 1396 خواهد گذاشت.
اعلام نتايج انتخابات آمريکا و پيروزي ترامپ بر نامزد دموکراتها، خبري شگفت انگيز بود که ارزيابيهاي جهاني را به هم زد و بخش عمدهاي از سياستمداران کشورهاي مختلف را در شوکي بزرگ فرو برد. اين ماجرا همانطور که بسياري از پيشبيني ها را در سطح جهاني بر هم ريخت، بخشي از جريانهاي سياسي کشور را نيز به محاق برد و برنامهريزي و بازيهاي آتي آنان را بر هم زد. جريان اصلاح طلب و اعتدال که اين روزها در اردوگاهي واحد تعريف ميشوند، دل به پيروزي هيلاري کلینتون خوش کرده بودند. اين جريان در ماههاي اخير همه تلاش رسانهاي خود را معطوف به اهميت پيروزي کلينتون و خطرات پيروزي ترامپ کرده بود و با اعتماد به آمار و نظرسنجيهايي که حکايت از پيروزي نامزدي دموکراتها داشت، خود را مهياي دوران پس از اوباما و با حضور کلينتون ميکرد.
تيم رسانه اين جريان آنچنان به پيروزي هيلاري علاقمند بود که با بياحتياطي تمام و در حالي که عقل حکم ميکرد تا اعلام نتايج قطعي انتخابات صبر کند، دست به ريسک بزرگي زد و تصوير صفحه اول روزنامه شرق در چهارشنبه 19 آبان را به عکس کلينتون در کنار روحاني اختصاص یافت؛ اقدامي ناشيانه که ملعبه مخالفين قرار گرفت و بستر طنزهاي نيشدار و تمسخرآميز را در فضاي مجازي فراهم آورد و اعتبار حرفهاي تحريريه اين روزنامه را زير سوال برد! رسانههاي ديگري از اصلاحطلبان نيز در اين دام افتادند و اعتبار رسانهاي خود را به سادگي خرج اين آرزوي دست نيافتني کردند!
نتايج انتخابات آمريکا معادلات اصلاح طلبان و اعتدال گرایان را به هم زد، چرا که با انتخاب ترامپ نگرانيها نسبت به بر هم خوردن برجام و ادامه روند تعامل با غرب به اوج خود رسیده است. دکتر ظريف که در اين روزها در سفر به شرق اروپا بسر ميبرد در واکنش به اين خبر اعلام کرد: «هر کس رئيسجمهور آمريکا باشد بايد واقعيات جهان و منطقه ما را به درستي بشناسد و با آن با واقعگرايي مواجه شود. ايران و آمريکا روابط سياسي ندارند؛ اما آنچه آمريکا به عنوان يک تعهد بين المللي چند جانبه در برجام پذيرفته است را بايد اجرا کند.» آقاي روحاني نيز در جلسه هيات دولت گفت که نتيجه انتخابات آمريکا، اثري در سياستهاي جمهوري اسلامي ايران ندارد. وی همچنین تصریح کرد: «نتيجه انتخابات آمريکا، نشان دهنده آن است که التهابات و عدم ثبات داخلي آمريکا مدتها باقي خواهد ماند و زمان زيادي ميبرد که اين اختلافات و مشکلات داخلي حل شود.»
اين تعابير به خوبي نشان ميدهد که دولت نگران چگونگي مواجهه دولت جديد آمریکا با مساله برجام است و فراموش نبايد کرد که ترامپ در برنامه هاي انتخاباتي خود به شدت به روند اين مذاکرات حمله کرده بود. البته اين نکته را نيز نبايد فراموش کرد که بين شعارهاي انتخاباتي و اعلام مواضع در جايگاه تصميمگيري فاصله وجود دارد و بايد منتظر بود تا ببينيم ترامپ در جايگاه رياست جمهوري چه سياستي را در مواجه با برجام اتخاذ خواهد کرد. بدیهی است ایران در برابر نقض برجام دست بسته نیست و کشورهای اروپایی هم به سادگی زیر بار لغو برجام نخواهند رفت.
مسلم است که نقض برجام توسط دولت بعدی آمریکا، مخالفت و اقدام متقابل کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران را به دنبال خواهد داشت، اما در اين ميان نکته اساسي آن است که نگرانيهاي جريان اصلاح طلب و اعتدال نسبت به آینده برجام بیش از سایر جریانات و نهادهای نظام و با هدفی انتخاباتی است! در واقع علت اصلی نگرانی جريان اصلاح طلب و اعتدال این است که این جریان به صورت ویژه به دنبال بهره برداری انتخاباتی از آینده برجام است، لذا مهمترين دغدغه آنها تأثیری است که نتیجه انتخابات آمریکا بر سناريوي انتخاباتي اين جريان در سال 1396 خواهد گذاشت.
واقعيت آن است که اين جريان براي موفقيت در انتخابات آتي و کنار گذاشتن رقباي احتمالي، سناريوي حل "مسائل داخلي با اهرم سياست خارجي" را همچون سال 92 در دستور کار خود قرار داده است. اين جريان معتقد است هرچند دستاوردهاي برجام تا به امروز آنقدر برجسته نبوده است که رضايت عمومي را جلب کرده و موجب افزايش محبوبيت آقاي روحاني باشد، اما انتظارات هم هنوز به سر نرسيده است و ميتوان با وعده بهره برداري از ثمرات برجام در آينده، دولت دوازدهم را به مثابه باغباني دانست که دسترنج و ثمرات تلاشهاي دولت يازدهم را خواهد چيد. اين امر موجب خواهد شد تا مردم همچنان به دولت آقاي روحاني اعتماد کرده و با حضور وي در قدرت براي برداشت ميوه هاي برجام و حل مشکلات اقتصادي موافقت نمايند.
از نگاه جریان مذکور تحقق اين سناريو با حضور هيلاري کلينتون می توانست هموار باشد و اين جريان به سادگي ميتوانست در صورت موفقيت دموکرات ها در انتخابات آمريکا، خود را پيروز انتخابات ارديبهشت 96 قلمداد نمايد. (ضمن آنکه طبق برخي اخبار و شايعات دموکراتها وعده هايي مبني بر آزادي بخشي از اموال ايران و تزريق آن به اقتصاد کشور در آستانه انتخابات با هدف حمايت از اعتداليون در ايران نيز داده بودند!) اما با انتخاب ترامپ همه چيز در آستانه فروپاشي قرار گرفته و نگراني و اضطراب بر اين جريان سايه انداخته است! ترامپ آنقدر کله شق است که به سادگي بازي برجام را بر هم زند و به شکل ناخواسته اجازه ندهد که وعده بهرهبرداري از ميوههاي برجام، رمز موفقيت آقاي روحاني در رقابت انتخاباتي گردد.
اين مساله دست تيم رسانه اصلاح طلب-اعتدال را در آستانه انتخابات خالي کرده و اين جريان را با اين سوال مواجه نموده که تودههاي جامعه با توجه به کدام برنامه تبليغاتي بايد به پاي صندوقهاي راي آمده و مجددا راي خود را به نفع آنها در صندوقها بريزند؟ عملکرد دولت به عنوان نماینده این جریان در عرصه هاي اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي و حتي سياست داخلي از آنچنان برجستگي برخوردار نيست که رغبتي در هواداران ايجاد کند! و خطاي راهبردي سرمايهگذاري همه جانبه تنها بر سياست خارجي و گذاشتن همه تخم مرغها در سبد برجام، امروز اردوگاه آقاي روحاني را در وضعيت بغرنجي قرار داده است که ميتواند به پاشنل آشيلي براي تداوم اين دولت بينجامد و پروژه "رئيس جمهور 4 ساله" را که توسط مخالفين روحاني دنبال ميشود، براي اولين بار در کشور رقم بزند!
سخن آخر آن که اين اتفاق درس بزرگي براي جريانهاي سياسي داخل کشور به همراه دارد که نبايد ثقل برنامهريزي هاي سياسي - انتخاباتي خود را مبتني بر تحولات بيرون از کشور تنظيم کرد، بلکه با توجه به امکانات و توانمندي هاي داخلي بايد براي حل مشکلات کشور چارهانديشي کرد و اين برنامه را در آستانه انتخابات در معرض قضاوت مردم قرار داد. بايد ديد که آيا اتاق فکر اصلاحطلبان و اعتداليون خواهند توانست با جمعکردن توانشان اين تهديد را به فرصتي براي موفقيت در رقابت انتخاباتي ارديبهشت 96 تبديل کنند يا خير؟