صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۱۳ فروردين ۱۳۹۶ - ۲۱:۲۶  ، 
شناسه خبر : ۳۰۰۰۳۵
رسیدن به پیشرفت و توسعه پایدار در کنار توجه به رفاه، به سرمایه اجتماعی هم نیاز دارد؛ چیزی که باید در پیوند با ظرفیت‌های فرهنگی سنتی قرار گیرد. عید نوروز این آیین باستانی با دارا بودن مولفه های فرهنگی چون نوع دوستی، احترام به حقوق افراد، توجه به محیط زیست و سایر ارزش های اصیل انسانی می تواند زمینه رفاه بیشتری را فراهم کند و بجای تحمیل هزینه های بسیار به نظام و جامعه موجبات ارتقای کیفیت زندگی انسان ها و شادکامی افراد جامعه را فراهم نماید.
پایگاه بصیرت / گروه فرهنگی/شیرین کمالی
امروزه با گسترش شهرنشینی، افزایش جمعیت، ارتباطات سطحی و گذرا، تحمیل استرس های فراوان به افراد، فردگرایی افراطی و مشغله هایی که لازمه زندگی مدرن امروزی شناخته می شوند، ضرورت پرداختن به شادی و نشاط به عنوان نیازهای اولیه جوامع بشری اهمیت بسزایی دارد. به ویژه اینکه در طی دهه های اخیر نقش تسریع کننده شادی و نشاط در فرایند رشد و توسعه جوامع به اثبات رسیده است. شادی فعالیت را برمی انگیزد، بر آگاهی افراد می افزاید، خلاقیت آنان را تقویت می کند و روابط اجتماعی را تسهیل می کند، همچنین مشارکت سیاسی را رونق می بخشد. در یک کلام شادی به مولفه ای برای سنجش میزان توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی جوامع تبدیل شده است. 
در این بین، وضعیت جامعه ایرانی چندان خوشایند نیست. اکثر آمارهایی که تاکنون جسته و گریخته منتشر شده است، میزان شادی در جامعه ایران را کم و پایین ‌تر از میانگین ‌های جهانی ارزیابی کرده‌ اند. در مقابل گزارش‌ ها از رشد آمار بیماری‌ های روانی و میزان افسردگی در بین ایرانیان حکایت می‌ کنند. این در حالیست در ایران چه پیش و چه پس از اسلام جشن و شادی مورد توجه مردم بوده است. جشن هایی که از دوره باستان به امروز منتقل شده و رنگ و بوی ملی به خود گرفته است، مانند چهارشنبه عید نوروز و جشن ها و اعیاد مذهبی که در طول سال برگزار می شوند، بنابراین با توجه نیاکان ما و دین مبین اسلام به مسئله شادی و نشاط، ضرورت توجه به این مهم دوچندان می شود و به ویژه توجه به نقش شادی و نشاط سالم در سلامت محیط اجتماعی و کاستن از آسیب های اجتماعی مسئله مهمی است و البته باید به چالش هایی هم که در این زمینه وجود دارد، توجه کرد. در این باره چند نکته قابل ذکر است:


1- شادی و رفاه دو رکن توسعه هستند؛ در طول تاریخ ایران، سیاستمداران به دنبال ایجاد رفاه و سرمایه گذاری فیزیکی رفتند. در حالیکه برای رسیدن به توسعه پایدار، شادی و رضایت (سرمایه اجتماعی) و رفاه (سرمایه فیزیکی) به مثابه دو روی یک سکه بوده و از یک رابطه دوسویه برخوردارند. و این یعنی سرمایه گذاری برای ایجاد دوستی و محبت و همکاری، سرمایه گذاری برای نقد کردن و نقد شدن، برای ریسک پذیر کردن مردم، برای مدارا، تساهل، تسامح، اعتدال و میانه روی، خشونت پرهیزی، تحمل یکدیگر برای آنکه پرخاشگری در جامعه کم شود و البته در کنار آن سرمایه گذاری برای برقراری امنیت و رفاه. 
در واقع جهت رسیدن به توسعه باید بگوییم، توسعه اصول و باطنی دارد و ظاهر و پوسته ای، که متأسفانه دولت ها از ابتدا تاکنون ظاهر و پوسته را به جای اصل و باطن توسعه معرفی کرده اند. بسیاری از کلماتی که در متون برنامه ریزی و بودجه دولت آمده به تحولات فیزیکی توجه داشته است، مثل سرمایه گذاری، راه، صنعت، پتروشیمی، فرودگاه، پالایشگاه و ... و کلمات فرهنگی و سرمایه اجتماعی به ندرت مورد توجه قرار گرفته اند. در این میان یکی از کهن ترین سرمایه های اجتماعی بدون شک نوروز است که به جهت برخورداری از سنت های خاص می تواند فرصتی برای پیشرفت و آبادانی کشور به حساب آید. 


2- نوروز سرمایه اجتماعی در مسیر توسعه محسوب می شود؛ جامعه مانند موجود زنده نیاز به بازسازی دارد و بدون مراسم سال نو با تداوم روزمرگی و استمرار وضعیت عادی، جامعه دچار رخوت و فرسودگی می‌شود. مجموعه آیین ‌های نوروز از چهارشنبه سوری تا ۱۳ فروردین ادامه پیدا می ‌کند و این آیین‌ ها هر یک با ویژگی های خاص خود جامعه را بازسازی می ‌کنند. این ویژگی ها عبارتند از: توجه به ارزش های انسانی و اخلاقی، تأکید بر تحکیم و گسترش روابط انسانی، توجه به محیط زیست و حفظ آن، اهمیت دادن به بهداشت، پاکیزگی و سلامتی، توجه و احترام به حقوق افراد و مناسبات سازنده اجتماعی و بسیاری از ویژگی های اصیل انسانی. با این حال کم توجهی نسبت به سرمایه های اجتماعی و تمرکز بر سیاست های رفاه گرایانه به تدریج بر سبک زندگی مردم نیز اثر گذاشته است. 
امروز سبک زندگی مردم متوجه به رفاه بوده و برای به دست آوردن این رفاه بسیاری حاضرند رضایت و شادی خود را در زندگی قربانی کنند. به عنوان مثال فردی که در تأمین نیازهای بنیادین خود عاجز است، اما در تلاش است که بالاترین برند گوشی همراه را داشته باشد، چراکه گمان می کند یکی از نشانه های تظاهر به رفاه، داشتن این برند از گوشی همراه است. نوروز نیز از آسیب سیاست های نادرست به دور نمانده و رفته رفته با تغییر رفتار مردم این رسم قدیمی نیز دچار تغییراتی شده است. 


چالش های موجود و ضرورت حل آن ها
با وجود این که ایام نوروز فرصتی را جهت افزایش نشاط اجتماعی و کاستن از آسیب های اجتماعی و در نتیجه افزایش زمینه کار و تلاش فراهم می کند، اما در این ایام چند فرهنگ غلط در جامعه رسوخ کرده است که ضرورت دارد در پی اصلاح آن ها برآییم تا اثرگذاری فرصت نوروز در روند توسعه کشور و کاستن از مشکلات بیشتر خود را نشان دهد: 
1- کمرنگ شدن مناسبات سازنده انسانی؛ ایرانیان در نوروز، به خانه اقوام رفته و صله رحم را به جای می آورند. این دید و بازدیدها قلب ها را به یکدیگر نزدیک می کند و باعث شادی می شود؛ مردم از فضای کار فاصله می گیرند و یک استراحت و نشاط به وجود می آید. تا دو سه دهه گذشته، این دیدو بازدیدها بین تمام خانواده های ساکن و همه طبقات، اعم از خویش و بیگانه رواج داشت و از روز اول تا پایان شب سیزدهم ادامه می یافت. اما امروزه دید و بازدیدهای نوروزی در دو سه روز اول فروردین و تنها بین اقوام و خویشاوندان و همسایگان نزدیک صورت می گیرد. بدیهی است علاوه بر مشغله ‌های روزمره، مهم‌ ترین عامل این اثر را باید در تجمل‌گرایی و به تکلف افتادن خانواده‌ ها جستجوکرد، که سبب شده افراد به ارتباط از راه دور و روابط سرد و خاموش از طریق تلفن، نامه یا اینترنت اکتفا کنند.

2- افزایش سوانح و حوادث در ایام نوروز؛ با کمرنگ شدن سنت دید و بازدید نوروزی، رسم جدید مسافرت نوروزی در طی سال های اخیر پررنگ شده است. به واقع یکی از دلایل رونق عجیب مسافرت در ایام نوروز فارغ از تعطیلی زیاد، فرار خانواده ها از سنت دید و بازدید و خرید مایحتاج مرتبط با آن مانند آجیل، شیرینی و میوه و ... است. از طرف دیگر با توجه به ظرفیت محدود جاده ها و خودروهای موجود و ناایمن کشور افزایش سفرها با افزایش سوانح و حوادث رانندگی همراه می شود. 

3- گسست طبقاتی و عدم همدلی با فقرا؛ کمک به تأمین نیازهای شب عید خانواده های بی بضاعت از دیگر سنت های نوروزی بود که موجبات شادی را فراهم می کرد. در گذشته، در هر روستا و محله شهر، خانواده هایی بودند که شغل و درآمد مشخصی نداشتند و به سختی گذران زندگی می کردند. در مقابل، افرادی بودند که کسب و کار خوبی داشتند و هر کدام با توجه به نوع شغل شان، نیاز شب عید افراد بی بضاعت و فرزندانشان را به طور پنهانی برآورده می کردند. اما در جامعه معاصر گروه‌های حاشیه نشین را داریم که در طی سال هم قادر به سیر کردن شکم و رفع مایحتاج خود نیستند و در ایام نوروز هم که هزینه‌ ها دو برابر می ‌شود بیش از پیش احساس درماندگی می ‌کنند. گزارش های میدانی از مراکز خرید سطح شهر و بازارها و بازارچه ‌های نقاط مختلف کشور در طی سال های اخیر گویای این حقیقت است. درآمد پایین مردم، رکود اقتصادی و کاهش قدرت خرید اقشار مختلف جامعه، شرایطی را ایجاد کرده که مردم به حذف بسیاری از خریدهای خود برای نوروز دست بزنند. در چنین شرایطی که بیش از گذشته نیاز به همدلی با فقرا احساس می شود، زندگی پرهزینه و آکنده از اسراف و تبذیر برخی سبب شده جایی برای کمک به هم نوعان باقی نماند. مهم ترین اثر رواج چنین فرهنگی، احساس حسرت و کمبود در میان افراد و طبقات فرو دست جامعه است. احساسی که سبب می شود خشنودی جشن نوروز به عده ای اندک محدود می شود. 


4- تخریب طبیعت؛ کارکرد دیگر نوروز در جامعه سنتی اما، یادآوری سرنوشت مشترک انسان و طبیعت و تجدید رابطه همدلانه مردم با طبیعت است. در همین رابطه روز 13 فروردین روز انس بیشتر با طبیعت است. آیین ‌های ویژه ‌این روز که اندک اندک چهره سنت به خود گرفته، سبزه به رود سپردن، گره زدن سبزه، خوردن کاهو، سکنجبین و آش رشته هر یک نمادی از تحرک و شادابی است. مردم در این روز بنا بر یک سنت قدیمی از خانه ها بیرون و به دشت، صحرا و باغ می روند تا آخرین روز عید را در طبیعت و در کنار سبزه، گیاه، آب روان چشمه ها و جویبارها به شادی بگذرانند. اما دگرگونی‌ های صنعتی و شغلی، بزرگ شدن شهرها، وسعت خانه ‌سازی و شهرسازی و فراوانی وسایل آمد و رفت باعث شده که اصول هم نشینی و احترام به طبیعت مورد بی مهری قرار گیرد. در نتیجه در روز طبیعت به جای انس با طبیعت شاهد تخریب آن هستیم. 

فرجام سخن
رسیدن به پیشرفت و توسعه پایدار در کنار توجه به رفاه، به ظرفیت های سرمایه های اجتماعی هم نیاز دارد، چیزی که باید در پیوند با ظرفیت‌های فرهنگی سنتی قرار گیرد. بنابراین نوروز این آیین باستانی با دارا بودن مولفه های فرهنگی چون نوع دوستی، احترام به حقوق افراد، توجه به محیط زیست و سایر ارزش های اصیل انسانی می تواند زمینه رفاه بیشتری را فراهم کند و بجای تحمیل هزینه های بسیار به نظام و جامعه موجبات ارتقای کیفیت زندگی انسان ها و شادکامی افراد جامعه را فراهم نماید. چراکه نوروز کمک می کند پیش از آنکه مفهوم رشد و پیشرفت را در رفاه اقتصادی و مظاهر صنعت دریابیم، مفهوم و معنای آن را در فکر و گفتار و رفتارمان نهادینه کنیم. الف/مق 

نام:
ایمیل:
نظر: