صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۵  ، 
شناسه خبر : ۳۰۰۴۱۳
بررسی رفتار رأی‌دهندگان در انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم
 محراب دوستی/ اهمیت و حساسیت بسیار بالای انتخاب بالاترین مقام اجرایی کشور در قالب انتخابات ریاست‌جمهوری در سراسر جهان بر هیچ کس پوشیده نیست. انتخابات آتی ریاست‌جمهوری به دلیل جایگاه ویژه سیاسی ایران در عرصه‌های مختلف، به ویژه پسابرجام، همچنین اتفاقات منطقه و همین‌طور تجربه تلخ انتخابات‌های پیشین (ریاست‌جمهوری و مجلس) اهمیتی دو چندان یافته است. از سوی دیگر آرایش نابسامان سیاسی گروه‌ها و جریانات انقلابی و نداشتن محاسبات دقیق حتی در ابتدای انتخابات، یعنی زمان نام‌نویسی و ورود احمدی‌نژاد با گروه همراه وی (با اینکه نهی صورت گرفته بود)، همگی نشان داد که انتخابات 29 اردیبهشت مدیریت بهتری می‌طلبد.
همه نظام‌های سیاسی که خاستگاه آنان مردم‌سالاری است در فرایندهای سیاسی، همواره دغدغه مشارکت شهروندان به عنوان بازیگران مؤثر در این فضا را دارند. دموکراسی و مشارکت مردمی نیز رویکردهای متعددی دارد، لیکن انتخابات بارزترین جلوه آن است و بنا به زمینه‌های سیاسی هر کشور، می‌تواند مؤلفه‌ای از مشروعیت آن کشور باشد. در واقع، انتخابات یک نظرسنجی فراگیر و ملی از کل شهروندان کشور است و کمیت و کیفیت مشارکت انتخاباتی مردم می‌تواند میزان مشروعیت، کارآمدی نظام، سیاست‌ها و کارگزاران حکومتی را نشان دهد. رأی‌دهی و مشارکت در انتخابات رایج‌ترین نوع مشارکت سیاسی برای اغلب شهروندان در جوامع مردم‌سالار است. به عبارتی، رأی‌دادن مؤثرترین و عملی‌ترین وسیله برای شهروندان است تا افکار و عقاید خود را در اداره امور عمومی و اجتماعی اعمال کنند.
 با توجه به نقش مهم انتخابات در سرنوشت اکثر کشورها، بررسی و تحلیل رفتار رأی‌دهی اهمیتی مضاعف می‌یابد. از این‌ رو تبیین مؤلفه‌های اصلی در انتخاب کاندیدا و تحلیل رفتار رأی‌دهی مردم در هر کشور، به مثابه یک رفتار سیاسی، ‌از پیچیده‌ترین مسائلی است که توجه اندیشمندان در رشته‌های مختلف علوم اجتماعی چون؛ علوم سیاسی،‌ جامعه‌شناسی، روانشناسی، اقتصاد، ارتباطات و مدیریت را به خود جلب کرده است و هر یک بر اساس مبانی و نوع نگاه خود اقدام به تجزیه و تحلیل آن کرده‌اند.
با وجود همه‌ این مسائل، درک رفتار افراد به هیچ‌وجه آسان نیست؛ زیرا امکان دارد افراد یک چیز بگویند، ولی کار دیگری انجام دهند، یا در آخرین دقیقه در برابر مؤلفه‌های مختلف واکنش نشان داده و دیدگاه خود را عوض کنند. بر همین اساس است که علمای علم بازاریابی درباره ناشناخته ماندن فرآیند ذهنی مصرف‌کنندگان هشدار داده‌اند. از این رو تلاش همه‌ اندیشمندان منوط به آن است که بتوانند الگوی رفتاری افراد را در انتخاب شناسایی کرده تا براساس آن راهبردهای رقابتی خود را تبیین کنند. در واقع، رفتار رأی‌دهی و نحوه کنش افراد در فرایند انتخابات که از آن به پایه اساسی راهبرد‌های مبارزات سیاسی یاد می‌کنند، برای احزاب و‌ جریان‌های سیاسی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ زیرا آنها برای برنامه‌ریزی و کسب موفقیت، ‌باید سلایق، ‌نیازها و دغدغه‌های فردی و عمومی مردم را به نحو صحیحی درک کنند تا بتوانند تحلیل درستی از رفتار و علل گرایش آنها به یک فرد یا یک جریان خاص داشته باشند. مشارکت مردم در انتخابات پیامدهای بسیاری برای جامعه و سرنوشت کشور در حوزه داخلی و بین‌المللی دارد که اهم آنها عبارت است از:‌ انتخاب سیاستگذاران و اداره‌کنندگان امور جامعه،‌ انتخاب سیاست‌ها، برنامه‌ها و چگونگی اداره امور نظام، بسیج، قدرت‌نمایی به خارج، ‌پیوند علایق و ایجاد همبستگی، انتخاب رهبران و مسئولان و بیان مخالفت و نارضایتی، تولید رضایت از نظام سیاسی، پاسخگوتر شدن حکومت و نهادهای انتخاباتی آن، احساس مسئولیت بیشتر شهروندان مشارکت‌کننده برای حل مسائل جامعه، کاهش نابرابری و تأکید نخبگان بر خواسته‌های‌شان.
از نیمه دوم قرن بیستم دانشمندان ضمن بررسی علل و انگیزه‌های مشارکت سیاسی، به ویژه مشارکت انتخاباتی، نظریه‌های گوناگونی ارائه داده‌اند. این بحث ریشه در تجارب طولانی انتخابات در کشورهای غربی دارد. در ابتدا برخی معتقد بودند که گروه‌های مختلف اجتماعی در انتخاب‌های متفاوت‌ رفتاری مشابه از خود نشان می‌دهند. برای نمونه ساکنان یک منطقه جغرافیایی خاص برای سال‌های طولانی جناحی خاص را برگزیدند و در انتخابات به آنها رأی می‌دادند. این امر پژوهشگران را بر آن داشت تا گزینه جغرافیا را به مثابه متغیر مستقل در توضیح رفتار رأی‌دهی به شمار آورند. مطالعات پس از جنگ جهانی دوم نشان داد، رفتار رأی‌دهی فراتر از منطقه جغرافیایی است، به طوری که رفتار رأی‌دهی را به مثابه پدیده‌ای با متغیرهای مختلف فردی، اجتماعی و حتی جغرافیایی می‌توان مورد توجه قرار داد. 
به کرات گفته‌اند که ایرانیان از جمله پیچیده‌ترین مردم جهان بوده و رفتار سیاسی آنان همواره پیچیده و رمزدار است. برخی با تکیه بر صحبت‌های محفلی و روزمره و غیر رسمی مردم، چنان تحلیل ارائه می‌دهند که گویا در هر دوره انتخابات، انقلابی دیگر در شرف وقوع است. اما آنچه در این میان مخفی مانده و کمتر مورد توجه قرار گرفته، تبیین علل حرکت قشر خاکستری (عامه مردم) به سمت یک کاندیدا است. به نوعی رفتار رأی‌دهی مردم بیان‌کننده نیازها و خواسته‌های سیاسی و اجتماعی آنها می‌باشد که می‌تواند دیدگاه‌های موجود را به برنامه‌ریزان امر انتخابات در جریان‌های سیاسی،‌ تفهیم کند. از رفتار رأی‌دهی و نحوه کنش افراد در فرایند انتخابات به پایه اساسی راهبردهای مبارزات سیاسی یاد می‌کنند. بر این اساس شناخت رفتار انتخاباتی شهروندان و الگوی شرکت در انتخابات آنها برای احزاب و سیاستمداران و دولت‌ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ زیرا مشارکت فعال، گسترده و فراگیر جامعه در انتخابات کشورها، به منزله پشتوانه ملی در سطح داخلی و اعتبار و شأن اجتماعی در سطح بین‌المللی و منطقه‌ای است. از سوی دیگر نامزدهای انتخابات برای مدیریت هر چه بهتر رقابت‌های انتخاباتی و بالا بردن ضریب موفقیت خود به این موضوع توجه بیشتری نشان می‌دهند. 
از این رو جریان‌ها و رجل سیاسی که درگیر این رقابت می‌شوند به دنبال آن هستند که پیش‌بینی درستی از میزان موفقیت خود داشته باشند. در واقع می‌توان گفت، هر فردی که وارد این میدان رقابت می‌شود در پی آن است که مطلع شود چه میزان مورد اقبال عمومی قرار خواهد گرفت. انتخابات گذشته و برنامه‌های نظرسنجی مختلف با شاخصه‌های متعدد تاکنون نتوانسته‌اند بستر قابل قبولی را برای این پیش‌‌بینی فراهم کنند. در واقع، ضعف عمده این برنامه‌ها آن بوده که عوامل و شاخصه‌های کلیدی مؤثر پیروزی یک کاندیدا به نحوی صحیح شناسایی نشده و افزون بر آن، این شاخصه‌ها به شکلی درست رتبه‌بندی نشده‌اند تا بتوان بر اساس آنها برنامه مناسبی برای مبارزات انتخاباتی طرح‌ریزی کرد و سناریوهای بهتری را پی گرفت. در این دوره از انتخابات به دلیل ضعف عملکرد اقتصادی دولت در دوره‌ای چهار ساله و به نوعی بحرانی شدن برخی از چالش‌های اقتصادی، مردم در نگرش‌سنجی‌ها و بازخورد کف خیابان‌ها به دنبال اصلاحات اقتصادی هستند. مطالبات اصلی مردم معیشت، اشتغال و خروج از رکود است، پس برآورده‌سازی همین خواسته‌ها کاندیدایی مطلوب و کارآمد می‌طلبد که بتواند مشکلات مردم را حل کند، برای نمونه وقتی فردی به آب نیاز دارند و از فرط تشنگی در حال خفه شدن است اگر شما بیایید به او چلوکباب برگ بدهید بیشتر به خفه شدن او کمک کرده‌اید و خیلی سریع پس می‌زند. پس در این وضعیت پاسخ معتبر به مطالبات مردمی کاندیدایی کارآمد است؛ کسی که ‌کننده کار باشد تا اقتصاد را از این وضع فلاکت‌بار بیرون آورد. اگر نسخه‌ای به جز این پیچیده شود محکوم به شکست است. حال اگر هم وضعیت را بپذیریم، در راه حل بعدی می‌تواند یک نوع ائتلافی صورت بگیرد که نقاط ضعف مباحث اقتصادی را پوشش بدهد تا بعداً تحلیل نکنیم که رفتار رأی‌دهی ملت تغییر یافته است. پس رأی‌دهنده در این برهه زمانی به دنبال یک مدیر کارآمد اقتصادی است و در تلاش است که فردی را برگزیند که بیشترین منافع را برای او تأمین کند.

برچسب اخبار
نام:
ایمیل:
نظر: