صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

فرهنگی >>  فرهنگی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۸ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۷:۴۲  ، 
شناسه خبر : ۳۰۳۲۱۲
بین دینداری و هدف از مسافرت ارتباط و پیوند آشکاری وجود دارد، به طوری که برای شخصی که پایبندی بیشتر به باورهای مذهبی دارد، تایلند نمی تواند به عنوان مقصد مطلوب باشد، و بالعکس با سست شدن باورها و ارزش های مذهبی تمایل به سفر به اینگونه مقاصد بیشتر می شود. کشورهای همسایه نیز بر این نقطه ضعف ها کار می کنند و به نظر می رسد این عوامل قوی تر و مهم تر از عوامل اقتصادی باشند. حجم گسترده سفر ایرانیان به تایلند شاهدی بر این ادعا است.
پایگاه بصیرت / گروه فرهنگی/شیرین کمالی
همه ما خاطراتی از سفر به گوشه و کنار شهرها و مکان های دیدنی ایران به همراه خانواده خود داریم، امروز این نوستالژی زیبا چهره جدیدی به خود گرفته است و آن سفر به خارج از کشور است. طبیعی است که در مقایسه با سالیان گذشته، با بهبود وسایل حمل و نقل، تمایل به سفرهای خارجی بیشتر شده است، اما درباره ایران به دلایل اقتصادی (وضعیت معیشتی مردم)، امکان سفر به بسیاری از کشورها به طبقه و گروه خاصی محدود می شود.
بر اساس آمارها و تحقیقات صورت گرفته، با تفکیک سفرهای زیارتی از تفریحی، آمار بالایی از سفرهای گردشگران ایرانی به کشورهایی مانند ترکیه، مالزی، تایلند، ارمنستان اختصاص یافته است، که به جهت داشتن فاکتورهایی چون دسترسی آسان و عدم نیاز به ویزا در صدر انتخاب خانواده های ایرانی قرار دارند و این رقم بنا به قولی بین 6 و نیم تا 7 نیم میلیون نفر را شامل می شود.
البته آنچه در این نوشتار مورد بررسی قرار می گیرد فراتر از عوامل اثرگذار در انتخاب کشورهای نامبرده به عنوان مقصد سفر، بررسی علت ریشه ای گرایش به سفر خارجی است؟ اینکه چرا بخشی از ایرانیان سفر خارجی را به داخلی ترجیح می دهند؟ و یا اینکه چرا با وجود برخورداری از جاذبه های گردشگری داخلی، باز هم موازنه به نفع گردشگری خارجی است؟ 


کشورهای هدف گردشگری خارجی جامعه ایرانی
در دهه های اخیر به ویژه در 10 سال گذشته بازار سفر ایرانی ها به ترکیه داغ تر از دیگر مقاصد بوده است. تا جاییکه در میان فعالان صنعت گردشگری این جمله متداولی است که می گویند: وضعیت به جایی رسیده است که مردم می گویند فردا صبح می روم استانبول خرید! حتی برنامه های لغو روادید گرجستان و آذربایجان نتوانسته اقبال مردم به ترکیه را کم کند. هرچند در شوک حملات تروریستی و کودتا در ترکیه، مسافران ایرانی به گردشگری داخلی رغبت بیشتری نشان دادند، اما این هم مقطعی بود و منع سفر به ترکیه، اقبال گردشگری داخلی را پُررونق نکرد. 
پس از ترکیه، کشورهای حاشیه خلیج فارس قرار دارند که علاوه بر تبادل تجاری فراوان با ایران، به دلیل نزدیکی و ارزان بودن مسافرت، مورد توجه گردشگران ایرانی قرار می گیرند. این کشورهای کم وسعت توانسته ‌اند به حدی در صنعت گردشگری موفق شوند که رقم حضور ایرانیان در این کشورها، سالانه بیش از 700 هزار نفر، برآورد می‌ شود. در فهرست کشورهای هدف همانطور که اشاره شد نام تایلند نیز چندین سال است که بیشتر به چشم می خورد، کشوری که به نوعی از گردشگری خاص (گردشگری جنسی) معروف است. سفیر این کشور در تهران اعلام کرده است در سال گذشته میلادی بیش از 160 هزار ایرانی به تایلند سفر کرده اند. 
همچنین ارمنستان و جمهوری آذربایجان به عنوان مقاصد پرطرفدار ایرانی ها برای سفر محسوب می شوند. ارمنستان در سال های اخیر به دلایلی چون تسهیلات ویزا و ارزانی سفر به این کشور و همچنین مسافرت با وسیله نقلیه شخصی باعث شده تا در تعطیلات تعداد زیادی از ایرانی ها این کشور را برای سفر انتخاب کنند. گرجستان نیز کشور دیگری است که با فراهم آوردن برنامه های ویژه جذب گردشگر و کاهش هزینه اقامت و آب و هوای مناسب توانسته ایرانیان بسیاری را در تعطیلات به سوی خود جذب کند. جزایر سوازیلند، برزیل نیز مقاصد گردشگری جدیدی برای ایرانی ها شمرده می شوند. این در حالیست که از تمامی این کشورها به ایران ورود گردشگران کم و حتی نزدیک به صفر است.


عوامل دافعه و جاذبه فرهنگی و اجتماعی
به عقیده بسیاری از کارشناسان در بحث سفر آنچه تعیین کننده است، قیمت نهایی بسته سفر و خدمات است. اما آیا چنین نظری سنجیده به نظر می رسد؟ 
از سال 92 به بعد به واسطه گران شدن نرخ ارز، قیمت تورهای خارجی رشد صعودی داشته و این تصور که قیمت تورهای داخلی و خارجی چندان تفاوتی ندارد، ارزان بودن مسافرت های خارجی از میان رفته است. با این وجود جمعیت گردشگران خارجی به چند کشور نامبرده نه تنها کمتر نشده، بلکه بیشتر هم شده است. بنابراین باید علت را فراتر از هزینه اقتصادی و از زوایه فرهنگی و اجتماعی نگریست، که طیف گسترده ای از عوامل را در برمی گیرد و برخلاف عوامل اقتصادی تک علتی نیست.

کسب پرستیژ اجتماعی
پرستیژ اجتماعی اصطلاحی است که این روزها هر کسی دوست دارد به گونه ای در توضیح رفتارهای خود از آن استفاده کند، فرقی هم نمی کند که از طبقه مرفه باشد یا متوسط و حتی پایین جامعه! این مسئله در موضوع گردشگری خارجی نیز خود را به وضوح نشان می دهد. اولویت های گردشگری خارجی اکثر ایرانیان نشان می دهد تنها عنوان خارجی آن مهم است، وگرنه این کشورها نه به لحاظ تاریخی و نه به لحاظ برخورداری از امکانات ویژه برتری چشم گیری نسبت به ایران ندارند.
یک کارشناس سفرهای خارجی در این زمینه می گوید: بسیاری از مسافران برای چندمین بار  به یک شهر و مقصد سفر می کنند. در واقع برای آنها هدف از سفر رفتن، همان سفر خارج رفتن است و این یک رفتار فرهنگی نادرست را نشان می دهد؛ چرا که بسیاری از آنها به مهم ترین مقاصد داخلی سفر نکرده اند. مثلاً تخت جمشید یا نقش جهان را هنوز ندیده اند که هر دو از آثار ثبت شده در میراث جهانی هستند، اما فلان جاذبه استانبول یا مجموعه ای از هتل های آنتالیا را بارها دیده اند و دقیق می شناسند. این در حالی است که بسیاری از آنها همه جا با افتخار از تاریخ و فرهنگ مملکت شان صحبت می کنند، اما در انتخاب ها و زندگی روزمره طوری عمل می کنند که منافع ملی و اقتصاد کشور را دست کم از منظر گردشگری و میزان ارزی که از کشور خارج می شود به مخاطره می اندازد. [1]


روحیه مصرفی و تمایل به خرید برندهای خارجی
یکی از مهم ترین انگیزه های مسافران ایرانی برای سفر خرید است. فعالیت مجموعه ای از برندهای خارجی و این برداشت عمومی که خرید در ترکیه به ویژه در بعضی از ماه ها ارزان است نه انگیزه فرعی که هدف اصلی شمار زیادی از مسافران ترکیه است و آنها زمان زیادی از سفر را در مراکز خرید و بازارهای شهری مثل استانبول می گذرانند. 
و این در واقع مختص ترکیه نیست و یکی از خصلت های ایرانی ها – در واقع اکثریت آنها- در سفر به همه کشورها خرید است. آنطور که حتی مسافران طبقات بالای جامعه و تحصیل کرده ها هم یکی دو روز اول سفر را به دیدار از موزه ها و جاذبه های تاریخی و طبیعی می روند و پس از آن نخستین سوالی که از راهنماها می پرسند این است که از کجا خرید کنیم؟ در فرودگاه ها زمان برگشت اگر دقت کنید ایرانی ها عمدتاً بزرگ ترین چمدان ها و بیشترین میزان بار را دارند. این تصویر واقعی از مای ایرانی است که تصور می کنیم چقدر عرق ملی بالایی داریم و به کشورمان فکر می کنیم![2]

کاهش ارزش باورهای دینی و به عبارتی دینداری در بین مردم
بین دینداری و هدف از مسافرت ارتباط و پیوند آشکاری وجود دارد، بطوری که برای شخصی که پایبندی بیشتر به باورهای مذهبی دارد، تایلند نمی تواند به عنوان مقصد مطلوب باشد، و بالعکس با سست شدن باورها و ارزش های مذهبی تمایل به سفر به اینگونه مقاصد بیشتر می شود. کشورهای همسایه نیز بر این نقطه ضعف ها کار می کنند و به نظر می رسد این عوامل قوی تر و مهم تر از عوامل اقتصادی باشند. حجم گسترده سفر ایرانیان به تایلند شاهدی بر این ادعا است.

تبلیغات
آژانس های گردشگری با ایجاد کشش های خارجی و معرفی بسته های سفر خارجی به مردم نقش زیادی در شکل گیری این ذهنیت که موهبت های خیره کننده و دلفریبی در آن سوی مرزها منتظر مسافران و گردشگران است، دارند. این در حالیست که یک میلیون و دویست هزار آثار تاریخی در کشور ما وجود دارد، اما به سبب تبلیغات و اطلاع رسانی کم، درصد بسیار کمی از مردم ایران و همچنین تعداد کمی از گردشگران خارجی از آنها اطلاع دارند و به همین دلیل نتوانسته ایم از این آثار تمدنی در زمینه جذب توریسم و درآمد استفاده کنیم. 


گردشگری خارجی و هزینه آن بر ساختار اجتماعی
در پایان لازم است به هزینه هنگفت و جبران ناپذیری که سفرهای خارجی به ویژه به مقاصدی چون آنتالیا، ارمنستان و تایلند به ساختار اجتماعی کشور در سطح کلان وارد می کند، نگاهی داشته باشیم؛ هزینه هایی که با تغییر در نظام ارزشی، رفتار افراد، روابط خانواده ها، سبک زندگی جمعی و الگوی مصرف ایجاد می شود. در واقع فرهنگ پذیری و تقلید از خصوصیات و شیوه زندگی مقاصد گردشگری عارضه ای است که از تماس میان گردشگران و مردم محلی پدید می آید. البته تأثیرپذیری از کشورهای میزبان به عوامل بسیاری بستگی دارد. تعداد گردشگرانی که به این جوامع سفر می کنند یک امر مهم در این زمینه به شمار می رود. هرچه تعداد گردشگرانی که به خارج از کشور و مقاصدی که حضور در آن برخلاف ارزش های دینی و اسلامی است، بیشتر باشد، مسائل اخلاقی مانند افزایش جرم و جنایت، قمار، فساد و فحشا بیشتر می شود. 
برای مثال در سفر به تایلند و یا ترکیه که چند سالی است به کشورهای دارای پلاژ برهنگی پیوسته است، حداقل تأثیر اجتماعی آن ریختن قبح حضور در مراکز فساد است. از طرفی سفر به مراکز فساد، احتمال بالایی از ابتلا به ویروس اچ آی وی را به دنبال خواهد داشت. مشخص نیست چند درصد از مردانی كه به صورت مجردی به تایلند سفر می‌ كنند بعد از بازگشت آزمایش ایدز می ‌دهند و یا اینكه اصلاً به فكر چنین آزمایشی هستند یا خیر! همچنین به گفته یکی از از گردشگران سفر به تایلند، 90 درصد خانواده‌ هایی که با تور او به تایلند آمده بودند در طول سفر دچار اختلاف و جر و بحث ‌های خانوادگی شدند، چرا که افرادی تلاش می‌ کردند مردان خانواده را فریب داده و با خود همراه کنند. حتی اگر مرد خانواده فریب نمی‌ خورد، شک و شبه ای که در همسر او ایجاد می ‌شد، بگومگوهایی را به همراه داشت. 
پس از چالش ها و مشکلات اخلاقی گردشگری خارجی به مراکز فساد، بیکاری یکی از تبعات گردشگری خارجی به طور کلی است و محدود به مقاصدی چون آنتالیا و تایلند نمی شود. هزینه ای که گردشگران ایرانی در کشورهای مختلف می پردازند حدود 15 هزار میلیارد تومان است که البته این هزینه ای غیر از هزینه های سفر به عتبات عالیات است. در واقع خروج این میزان ارز از کشور فرصت های کاری، درآمد و کل زندگی مردم را تحت تأثیر قرار می دهد.
مردم ایران هنوز باور نکرده اند که با حمایت از گردشگری داخلی شرایط اقتصادی خودشان بهتر می شود و در واقع این چرخه ای است که اگر تقویت شود در نهایت کشور و کل جامعه را متأثر می کند. بنابراین اگر بین گردشگری خارجی و بیکاری ارتباط مثبتی برقرار کنیم، تبعات بیکاری چون فقر اقتصادی، مشکلات روحی و روانی، افت ارتباطات خانوادگی، مشاجره، خلاف‌کاری و عدم توجه به بنیان‌های خانواده از تبعات اجتماعی غیرمستقیم گردشگری خارجی خواهد بود.

فرجام سخن
بدیهی است که سخن از منع گردشگری خارجی ناممکن است، اما می توانیم با ایجاد جاذبه برای مکان های طبیعی، تاریخی و تبلیغات در این زمینه گردشگران را به مسافرت های داخلی ترغیب کنیم و در این زمینه بیش از هر چیزی تبلیغات مؤثر است. تبلیغ مناطق گردشگری ایران و در کنار آن ارائه تسهیلات دولتی و بسته های تشویقی جهت ترغیب ایرانیان به گردشگری داخلی، از مهم ترین اقداماتی است که سبب افزایش انسجام ملی و تقویت پیوندهای فرهنگی و همچنین رونق اقتصادی داخل می شود. د راین زمینه البته باید با قاطعیت تبلیغات گردشگری خارجی را ساماندهی کرد و جلو رشد بی رویه این نوع تبلیغات را گرفت.
همچنین برای مقاصدی چون آنتالیا و تایلند که عمدتاً سفر به آنها با مقاصد غیراخلاقی صورت می گیرد، تدابیری خاص اندیشیده شود. موضوعی که از دیدگاه مقام معظم رهبری نیز دور نمانده و در درس خارج، «آنتالیا» را به عنوان شهری که در آن فسق و فجور انجام می‌ شود و سبب سفر باطل و اتمام نماز می ‌شود، مثال زدند و فرمودند: باشد که مسئولان فرهنگی و قانونگذار ترتیبی اتخاذ کنند که سفرهای حرام اقلاً تبلیغ نشود.

پی نوشت ها:
[1] چرا ترکیه برای گردشگران ایرانی هنوز در لیست سیاه قرار نگرفته است؟  بازیابی شده در تاریخ 3 مرداد 96 به آدرس:
http://www.entekhab.ir/fa/news/263617/
[2] همان

نام:
ایمیل:
نظر: