صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

حماسه و جهاد >>  نهضت جهانی اسلام >> یادداشت حماسه وجهاد
تاریخ انتشار : ۰۸ مهر ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۶  ، 
شناسه خبر : ۳۰۴۸۳۸
برخی از رشادت و شجاعت تو سخن می گویند و از جنگاوریت که هیچ کسی را یارای مقابله با تو نبود، برخی دیگر فقاهتت را مثال می زنند و در باب آن صحبت می کنند. اما من فکر می کنم آن ویژگی مهمی که تو را پیروز این آزمون بزرگ کرد بصیرت تو بود.
پایگاه بصیرت / امین پناهی

تنها چیزی که تاسوعا را با تمام عظمتش و تمام مقدمه و موخره اش تاسوعا کرده و آن را در کنار روزی همچون عاشورا قرار داده است، داستان قبولی تو در آزمون ولایتمداری است وگرنه تاسوعا چه تفاوتی با روز اول یا دوم و یا حتی روز هشتم محرم دارد. تنها چیزی که میتوان آن را مختص تاسوعا دانست، عملی است که تو انجام دادی. فرقی نمی کند که با مولایت نسبت خونی داشته داشته باشی یا نه، از یک پدر باشید و حتی مادرتان هم یکی باشد. چه بسیار نمونه هایی که در طول تاریخ پدر و پسر یا برادران حرمت ولایت را نگه نداشته اند و در مقابل ولی خدا استاده اند. چه زمان خیلی قبل تر از داستان تو و مولایت حسین ابن علی و چه در زمان پس از آن و حتی در همین زمان خودمان که نمونه اش هم کم نیست. راستش اصلا امام حسین(ع) رخصت جنگیدن هم به تو نداد تا کاری کنی که دشمن آن چیزی را به چشم ببیند که واهمه اش را در دل داشت.

شاید آن لحظه که در کنار مولایت ایستاده ای و دشمنت برایت امان نامه می آورد بدترین لحظه زندگی ات بوده باشد. اینکه اصلا خجالت بکشی یا بغض گلویت را بفشارد که چطور می شود من در امان باشم اما مولایم نه و یا حتی کاش میتوانستی و اجازه اش را داشتی تا چنان این نحس النحوس را تادیب می کردی تا دیگر چنین خیال باطلی به مخیله اش خطور نکند. آخر با کدام حساب و کتاب می توان تو را از مولایت و کعبه آمالت جدا کرد و بین شما جدایی انداخت. البته خیلی فرق دارد عوالمشان با عوالم تو، آخر آنها ارزش را در پول و ملک ری می بینند ولی برای تو بودن و جان دادن در کنار مولایت خودش تمام بهشت است.

خدا رحمت کند مادرت را که تو را از کودکی چنین تربیت کرد و به تو یاد داد که همواره حسین را مولای خویش بدانی و خود را سرباز او. دلیلش هم همین است که من فکر می کنم تو نماد ولایت پذیری هستی، اصلا ولایتمدارتر از تو را در تاریخ سراغ نداریم. البته همین ولایتمداری را هم از مادرت ام البنین آموختی.

برخی از رشادت و شجاعت تو سخن می گویند و از جنگاوریت که هیچ کسی را یارای مقابله با تو نبود، برخی دیگر فقاهتت را مثال می زنند و در باب آن صحبت می کنند. اما من فکر می کنم آن ویژگی مهمی که تو را پیروز این آزمون بزرگ کرد بصیرت تو بود. اینکه تو خوب می توانستی تشخیص دهی آنچه را در اطرافت در حال رخ دادن بود و اینکه به خوبی بین حق و باطل را تمییز می دادی مایه توفیق تو بود و گرنه چه بسیار آنهایی که در یک زمان در رکاب امام زمانشان تا پای شهادت پیش رفتند و جانبازی کردند ولی در زمان دیگر به روی امام زمانشان شمشیر کشدند، چه بسیار آنان که در درس فقاهت تا بالاترین مدارج پیشرفته بودند ولی نتوانستند امام زمانشان و ولیِّ زمانشان را به درستی بشناسند و در حضیض غفلت لغزیدند. اما تو هیچکدام اینها نبودی، تو بصیرت داشتی و امام زمانت را خوب می شناختی و می دانستی ولایت امام زمانت همان ولایت الهی است که بر بندگان خاصش تفویض شده است.

اگر بخواهم دقیق تر بگویم تو با هوش تر از آن بودی که در این راه دچار اشتباه شوی اما مشکل اینجاست که خداوند دشمنان همواره را از احمق ها قرار داده است. آنها تو را نمی شناختند و همین باعث شد چنین اشتباهی را انجام دهند.

تو بزرگترین کار عالم را انجام دادی و به دنیا و تمام متعلقاتش پشت کردی، تو به آن امان نامه و لبخندهای دروغین صادرکنندگانش اصلا نگاه هم نکردی، تو کاری کردی که الی الابد تمام امان نامه ها شرمنده رویت باشند.

کاش امروز و در روز تاسوعا به جای آنکه برای تو از روی جهل و نادانی‌مان به کاری که کردی اشک بریزیم کمی در آن تفکر کنیم، چرا که این سرمشق خوبی است برای تمام ابناء بشر در طول تاریخ.

ولايت مداري صفتي نيست كه با صرف ادعاي آن، بتوان صاحب اين صفت شد بلكه از جمله خصوصيت هايي است كه بايد در مقام عمل هم اثبات شود. تاريخ گواه اين است كه تو در تمامي مراحل زندگي خصوصاً صحنه هاي متعدد و سخت كربلا، پا به پاي سيد الشهداء آمدی و هر لحظه از او اطاعت کردی و تمام فكر و دل‌مشغولي‌ات اين بود كه مولایت از تو راضی باشد.

نام:
ایمیل:
نظر: