صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

سیاسی >>  تاریخ معاصر >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۱۳ آبان ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۷  ، 
شناسه خبر : ۳۰۵۹۶۴
آمريكا كه تمام تلاش خود را در حمايت از رژيم شاه و جلوگيري از پيروزي انقلاب به كار بسته بود، سفارت خود را به عنوان پايگاهي براي توطئه عليه انقلاب تبديل کرد، تا بتواند آن بخش از اقداماتش را كه مي‏ توانست در پوشش ديپلماتيك براي شكست يا به انحراف كشاندن نظام نو پاي اسلامي انجام دهد، با مركزيت سفارت به اجرا درآورد.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی/مصطفی قربانی
13 آبان یادآور سه حادثه مهم در تاریخ تحولات معاصر ایران است؛ 13 آبان 1343، سالروز تصویب قرارداد ننگین کاپیتولاسیون توسط رژیم شاه، 13 آبان 1357، سالروز اعتراض دانشجویان و دانش آموزان به رژیم شاه در دانشگاه تهران و 13 آبان 1358 سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران که اولی زمینه‌ساز انقلاب شد، دومی پیروزی انقلاب را تسریع کرد و رخداد سوم زمینه‌ی تثبیت و استمرار انقلاب را فراهم کرد، اما در این میان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران، به دلیل اثرگذاری آن بر تحولات بعدی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این حرکت از يك سو ابهت پوشالی آمريكا را در هم شكست و از سوي ديگر پژواک فرياد مظلوميت و آزادگي مردم  مسلمان ايران در سرتاسر دنیا بود. این حرکت تا بدانجا حائز اهمیت بود که امام خمینی‌(ره) آن را انقلاب دوم، انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب اول، نامیدند. از این رو، اهمیت این مهم و درس هایی که در شرایط کنونی می توانیم از آن بگیریم ما را وا می دارد تا به بازخوانی زمینه ها و پیامدهای آن بپردازیم. مهم ترین زمینه ها عبارتند از:

1- اعتراض نسبت به پذيرش شاه از سوي دولت آمريكا
 علاوه بر سابقه استعمارگری آمریکا در ایران و دخالت های آن در امور داخلی کشور، از جمله طرح و اجرای کودتای 28 مرداد 1332، سرکوب تظاهرات مردمی در 17 شهریور 1357 و.. در پي اعدام‏ انقلابي سران رژيم شاه در روزهاي اوليه پس از پيروزي انقلاب اسلامی، سنای آمریکا با تصویب قطعنامه ای شدیدالحن، ایران را به دلیل این اعدام های انقلابی محکوم کرد و در مقابل جمهوری اسلامی ايران تصويب این قطعنامه را نشانه موضع خصمانه ايالات متحده و كاري در جهت انزواي خود دانست. بعد از این مسأله، آمريكا در پي آن بود تا فرستاده ‏اي ويژه را با هدف جذب ايران و جلوگيري از نفوذ شوروي در اين كشور، به سوي ايران بفرستد، ولي حضرت امام خمینی(ره) در واكنش به تصويب اين قطع نامه، از پذيرش فرستاده مذكور خودداري كرد و علاوه بر آن پذيرش والتر كاتلر در سمت سفير كه آماده مي ‏شد به ايران سفر كند، از سوي دولت ایران رد شد، هر چند كه جمهوري اسلامي پيش از آن موافقت خود را با اعزام او به ايران به عنوان سفير اعلام كرده بود.


پس از اين اقدامات، دولت آمريكا به بهانه حفظ امنيت منطقه و با اين ادعا كه احتمال داده مي‏ شود كه يك نفت كش در خليج فارس ربوده شود، ناوگان خود را در تنگه هرمز به حال آماده باش درآورد. در این میان، پذيرش شاه از سوي آمريكا، خشم ملت ایران را صد چندان كرد. این در حالی بود که دولت موقت به ریاست مهندس بازرگان، سعی داشت از راه های دیپلماتیک و تساهل در مقابل آمریکا، مسائل را حل کند.
امام راحل كه از دولت موقت قطع اميد كرده بود، در 9 آبان 58 طي سخناني فرمودند: «اي جوان هايي كه در مقابل توپ و تانك رفتيد... حفظ كنيد خودتان را، نهضت خودتان را حفظ كنيد ننشينيد ديگران براي شما كار كنند، اينها براي شما كاري نمي‏كنند.» ایشان همچنين طي پيامي در 12 آبان 58 در اعتراض به پذيرش شاه از سوي رژيم آمريكا اعلام كردند: «دانشگاهيان، دانش‏ آموزان و طلاب علوم ديني با قدرت تمام مبارزه خود را عليه آمريكا گسترش دهند.»
به دنبال اعلام اين مواضع از سوي حضرت امام، نمايندگان دانشجويان مسلمان پيرو خط امام در چهار دانشگاه اميركبير، تهران، شهيد بهشتي و صنعتي شريف با تشكيل جلسه‏ اي به برنامه ريزي براي تصرف سفارت آمريكا پرداختند. در اولین بیانیه این دانشجویان که خود را دانشجویان مسلمان پیرو خط امام نامیدند، آمده است: «ما دانشجويان مسلمان پيرو خط امام از موضع قاطعانه امام در مقابل آمريكاي جنايتكار به منظور اعتراض به دسيسه‏ هاي امپرياليستي و صهيونيستي، سفارت جاسوسي آمريكا در تهران را به تصرف درآورديم تا اعتراض خود را به گوش جهانيان برسانيم.»

2- اعتراض به عملكرد دولت موقت
دولت موقت مخالف محاکمه‌ی وابستگان به رژیم گذشته، دادگاه‌های انقلاب و جهاد سازندگی بود. این دولت همچنین اراده ای در برخورد با ضدانقلاب و عناصر تجزیه‌طلب نداشت، بنابراین طبیعی بود که نیروهای انقلابی و معتقد به اصول و مبانی انقلاب و امام(ره) در مقابل اقدام‌ها و مواضع دولت موقت معترض باشند. امام خميني در 7 آبان 58 به قراردادهاي استعماري بين ايران و آمريكا شديدا اعتراض كردند، اما در مقابل دولت موقت هيچ توجهي به اين اعتراض‏ ها نشان نمي‏ داد و در پي بهبود روابط با ايالات متحده بود و در موضع‏گيري هاي رسمي و غير رسمي بيشترين واهمه خود را از شوروي ابراز مي‏ داشت. اوج سازش کاری دولت موقت آنجا بود كه در روز 11 آبان 58 در جشن انقلاب الجزاير، مهدي بازرگان با برژينسكي، مشاور امنيت ملي كاخ سفيد ديدار كرد. برژينسكي، از طرفداران جدي سركوب و مداخله نظامي در جریان حوادث انقلاب و يكي از طراحان اصلي كودتاي 21 بهمن 57 براي پيشگيري از پیروزی انقلاب اسلامی بود. وی همچنین براي پذيرش شاه در آمريكا تلاش فراواني به عمل آورد، اما اعضاي دولت موقت با وی به گفتگو نشستند. به اين موضوع در كتاب خاطرات كارتر اشاراتي شده است: «مهدي بازرگان... و اعضاي كابينه‏ اش كه بيشتر آنها تحصيل كرده غرب بودند با ما همكاري داشتند. آنها از سفارت ما حفاظت مي‏ كردند و از ژنرال فيليپ گاست... مراقبت به عمل مي‏ آوردند تا بدون خطر رفت و آمد كند و براي ما پيام‏ هاي دوستانه مي‏ فرستادند. بازرگان به طور علني اعلام كرد كه مايل است با آمريكا روابط حسنه ‏اي داشته باشد، اما افراطيون طرفدار آيت الله خميني براي او به صورت مشكلي درآمده بودند.»

مهم ترین پیامدها
1- تحقیر آمریکا و شکست هیمنه آن
در این رابطه «هامیلتون جردن»، رییس ستاد انتخاباتی کارتر در خاطرات خود می‌نویسد: «مردم آمریکایی که در مقابل سفارت ایران در آمریکا به شدت علیه ایران شعار می‌دادند، می‌گفتند ما نمی‌توانیم این تحقیر را تحمل کنیم.» مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند: «آن روزى که لانه‌ى جاسوسى تسخیر شد، دولت آمریکا آبرو و اعتبار و هیمنه‌اش چندین برابر امروز بود. شما امروز را نگاه نکنید که آمریکا در چشم‌ها سبک شده، کوچک شده، ملت‌ها علناً علیه آمریکا دشنام می‌دهند و آن‌ها را نفرین می‌کنند. آن روز اینجور نبود؛ آن روز آمریکا در دنیا یک هیمنه‌ى ابرقدرتىِ درجه‌ى یک داشت. جوان دانشجوى ما با شجاعت، با شهامت، به عنوان لبه‌ى اصلى جبهه‌ى مقاومت ملت ایران، سفارتخانه‌ى آنچنان آمریکائى را تسخیر کرد؛ کسانى را که آنجا بودند، زندانى کرد.»


2- پایان دادن به توطئه گري و سلطه جويي‏ هاي آمريكا در ايران
پیروزی انقلاب اسلامي در ایران، استراتژي «دو ستوني» آمريكا در منطقه را كه بر پايه‏ هاي قدرت اقتصادي عربستان و قدرت نظامي حکومت پهلوی در ایران و با هدف حفظ منافع منطقه‏ اي آمريكا و مقابله با نفوذ شوروي بنا شده بود، با چالش جدي مواجه كرد. در این شرایط، آمريكا كه تمام تلاش خود را در حمايت از رژيم شاه و جلوگيري از پيروزي انقلاب به كار بسته بود، سفارت خود را به عنوان پايگاهي براي توطئه عليه انقلاب تبديل کرد، تا بتواند آن بخش از اقداماتش را كه مي‏ توانست در پوشش ديپلماتيك براي شكست يا به انحراف كشاندن نظام نو پاي اسلامي انجام دهد، با مركزيت سفارت به اجرا درآورد. از جمله اقداماتی که سفارت در این راستا انجام می داد می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1-2- هدایت و حمایت شبکه‌های کودتا و براندازی انقلاب در داخل کشور؛
2-2- تأمین منابع مالی گروهک‌های ضدانقلاب در غرب و جنوب کشور؛
3-2- ایجاد ناامنی و بی‌ثباتی در کشور از راه هدایت گروهک‌های ضدانقلاب (انفجار خطوط لوله نفت در جنوب، ایجاد ناامنی در شمال‌غرب)؛
4-2- ایجاد ارتباط با جریان‌های سازش‌کار (نهضت آزادی و ملی‌گراها)؛
5-2- تلاش برای ایجاد انحراف در انقلاب اسلامی توسط این جریان‌ها.
 به این موضوع هم در اسناد لانه‌ی جاسوسی و هم در خاطرات برخی از مقام‌های آمریکایی تصریح شده است و این یعنی اینکه سفارتخانه‌ی آمریکا در تهران به مرکز هدایت اقدام‌ها علیه انقلاب اسلامی تبدیل شده بود. بنابراین، سفارت آمریکا که می بایست محل انجام امور دیپلماتیک باشد، عملا به محلی برای اقدام علیه امنیت ملی کشور و مرکز هماهنگی و پشتیبانی از حرکت های تجزیه طلبانه ای که در نقاط مختلفی شروع شده بود، تبدیل شده بود. آمريكا كه به لطف ليبرال‏ هاي حاكم در دولت موقت توانسته بود موقعيت از دست رفته خود در ايران را به تدريج باز يابد، با اين ضربه سهمگين به شدت برآشفته گرديد.

3- به حاشیه رفتن خط سازش در ایران
به حاشیه رفتن خط سازش یکی از دستاوردهای بزرگ این اقدام انقلابی محسوب می‌شود. در پی این اقدام، دولت موقت در 14 آبان 1358 استعفا داد و حضرت امام(ره) در 15 آبان این استعفا را قبول کردند. اهمیت این امر از آنجاست که دولت آمریکا درصدد بود تا با ایجاد ائتلافی تحت لوای دولت موقت، از لیبرال‌های سیاسی (نهضت آزادی)، چهره‌های به اصطلاح دینی غیرانقلابی (مانند شریعتمداری و...)، سکولارها و ملی‌گراها (جبهه‌ی ملی و...) موجبات حذف تدریجی نیروهای معتقد به گفتمان انقلاب و امام(ره) را از صحنه‌ی سیاسی کشور فراهم کند و انقلاب را به انحراف بکشاند.

4- از بين رفتن جاذبه گروه هاي چپ ماركسيستي
این گروه ها كه تا پيش ازاین خود را تنها سردمدار مبارزه با امپرياليسم آمريكا مي‏ دانستند و نیروهای انقلابی را به سازش‌کاری در مقابل آمریکا متهم می‌کردند، با تسخیر لانه جاسوسی و کشف مدارک و اسناد موجود در این مرکز که رابطه مخفی آنها را با آمریکا روشن می ساخت، با این اقدام به یک‌باره در بن‌بست سیاسی قرار گرفتند.

5- میدان‌دار شدن نیروهای انقلابی و تثبیت انقلاب
 این دستاورد مهم از یک ‌سو زمینه ساز تثبیت انقلاب در برابر اقدامات گروهک‌های ضدانقلاب، مقابله با کودتاها و مقابله با تجاوز عراق علیه ایران شد و از سوی دیگر موجب تقویت روحیه‌ی خودباوری و «ما می‌توانیم» در عرصه‌های دیگر که امروز شاهد نتایج آن در حوزه‌های مختلف هستیم، گردید.


6- خلع سلاح شوروی در مبارزه با امپریالیسم
وقوع انقلاب دوم در ایران، برای شوروی که تا پیش از این با ادعای مبارزه با امپریالیسم توانسته بود در برخی از نقاط جهان نفوذ، اعتبار و نوعی قدرت نرم برای خود در برابر غرب تولید کند، نیز گران تمام شد و امپریالیسم شرق را نیز خلع سلاح کرد./

نام:
ایمیل:
نظر: