صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

سیاسی >>  انقلاب اسلامی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۶ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۱  ، 
شناسه خبر : ۳۰۸۹۶۳
رسانه‌ها از اقدام حجت‌الاسلام آل‌هاشم مانند برداشتن نرده‌هایی که صف مسئولان را از مردم در نماز جمعه جدا می‌کرد، با عنوان «اقدام غافل‌گیرکننده» و خبرساز یاد کردند. اگرچه در اصل تحسین‌برانگیز بودن این اقدام هیچ شکی نیست، اما شاید اگر این اقدام تحسین‌برانگیز در اوایل انقلاب صورت می‌گرفت اینگونه موردتوجه و تحسین قرار نمی‌گرفت. بنابراین اکنون سؤال این است که چرا این اقدام اینگونه تحسین‌برانگیز شده است؟
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی/ مصطفی قربانی
اقدام تحسین‌برانگیز حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمدعلی آل‌هاشم، امام جمعه تبریز، در دستور برای برداشتن نرده‌هایی که صف مسئولان را از مردم در نماز جمعه جدا می‌کرد، اقدامی انقلابی و بجا بود که موردتوجه وسیع رسانه‌ها قرار گرفت. در این میان، اما تعجب ماجرا این بود که رسانه‌ها از این اقدام و سایر اقدامات مشابه حجت‌الاسلام آل‌هاشم مانند حضور در مترو، اتوبوس و تردد با تاکسی در داخل شهر، با عنوان «اقدام غافل‌گیرکننده» و خبرساز یاد کردند. این اقدام هم بیانگر شخصیت‌ والای امام جمعه محترم تبریز بوده و هم حکایت از نگاه توأم با احترام وی به مردم است. حال اگرچه در اصل تحسین‌برانگیز بودن این اقدام هیچ شکی نیست، اما شاید اگر این اقدام تحسین‌برانگیز در اوایل انقلاب صورت می‌گرفت اینگونه موردتوجه و تحسین قرار نمی‌گرفت. بنابراین، اکنون سؤال این است که چرا اینگونه اقدامی اینگونه تحسین‌برانگیز شده است؟
 واقعیت این است که در سال‌های اخیر، مسئولان کشور آنقدر به دور خود دیوار چیده‌اند که اکنون اینگونه اقدامات شایسته‌ از جنس اقدامی که امام جمعه محترم تبریز انجام داد، اقدامی غافل‌گیرکننده نامیده می‌شود. درواقع، این بازخورد نشان می‌دهد که افکار عمومی همچنان تشنه‌ رفتارهای توأم با احترام و درخور شأن انقلاب، نظام و مردم از سوی مسئولان است و این موضوع، زنگ هشداری است برای مسئولانی که به طور حداقلی و تشریفاتی با مردم در ارتباط هستند. به عبارت دیگر، تقویت و استحکام مجاری ارتباطی مسئولان با مردم و ایجاد این اطمینان نزد مردم که مسئولان نیز از جنس آنها هستند و به مشکلات آنها توجه دارند، اقدامی ضروری است که باید بیش از پیش بدان توجه شود. 
منظور این است که مشکلات موجود در کشور ایجاب می‌کند که مسئولان به طور مستقیم در متن زندگی روزمره مردم در اتوبوس، مترو، بازار، دانشگاه، بانک و... حضور پیدا کنند تا با لمس و درک مشکلات مردم، تا آنجا که به آنها مربوط می‌شود، همدلانه برای حل این مشکلات اقدام کنند. درواقع، افزایش حجم مشکلات مختلف در کشور و انباشته شدن این مشکلات به مدت چند سال متوالی از یک سو و مشاهده نشدن عزم و اقدام جدی از سوی مسئولان برای حل این مشکلات از سوی دیگر، افکار عمومی را به این قضاوت رسانده که گویا مسئولان از مشکلات مردم خبر ندارند. حتی برخی ادعا می‌کنند مسئولانی که همه چیزشان تأمین است، چگونه می‌توانند به فکر مشکلات مردم باشند. آنچه گفته شد، صرفاً نقل قولی است از مردم که نگارنده در موقعیت‌های مختلف و از زبان افراد متعددی آن را شنیده است و ما اکنون در مقام ارزیابی آن نیستیم. 
اکنون بخشی از مردم به این نتیجه رسیده اند که مسئولان با مسائل و مشکلاتی که آنها به طور روزانه با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، بیگانه هستند. این مسأله، آسیبی اساسی و جدی است؛ زیرا افزایش فاصله‌ میان مسئولان و مردم، سبب می‌شود که مسئولان در جریان مسائل مردم قرار نداشته باشند که نتیجه‌ی این امر، فاصله گرفتن سیاست‌گذاری‌ها در کشور از مسائل مردم و بی‌توجهی به مشکلات آنها است. مسلم است که این وضعیت، آسیبی جدی برای سرمایه اجتماعی نظام است و برای ترمیم و رفع آن باید مردم احساس کنند که مسئولان از جنس خود آنها هستند و با انجام اقداماتی چون حضور در میان مردم و لمس و درک مسائل مردم، با آنها همدلی کرده و برای حل مشکلات آنها به طور اساسی اقدام کنند. 
در شرایط موجود یک اقدام مهم این است که مسائل و مشکلات مردم از سوی مسئولان شنیده ‌شود، لمس و درک شود و مهمتر از این، عزم و اراده لازم و کافی در میان مسئولان برای حل مشکلات مردم وجود داشته باشد. البته این اقدام مسئولان باید بدون منت باشد چرا که رسالت اساسی مسئولان خدمت به مردم است و آنها هیچ شأنی جز خدمت‌گزاری به مردم ندارند. حال کسی که خود را خدمتگزار می‌داند، باید همچون «طبیب دوّار» با مردم برخورد کند و نه مانند اربابانی که از بالا به مردم نگاه می کنند. 


نام:
ایمیل:
نظر: