صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

سیاسی >>  سیاسی >> یادداشت سیاسی
تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۹  ، 
شناسه خبر : ۳۱۰۱۷۶
غرور و خودشیفتگی از جمله آفاتی است که گریبانگیر صاحبان قدرت و نفوذ و شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی شده و وقتی با توهم داشتن تأیید و پایگاه اجتماعی یا توان فائق آمدن بر تمامی رقبا و منتقدان همراه باشد، ‌به دیکتاتوری و تمامیت‌خواهی می‌انجامد که البته با اخلاق، ‌عقلانیت و معنویت و در عرصه سیاسی جامعه امروز ما، هم با اسلامیت و هم با جمهوریت مغایرت دارد.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی
غرور و خودشیفتگی از جمله آفاتی است که گریبانگیر صاحبان قدرت و نفوذ و شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی شده و وقتی با توهم داشتن تأیید و پایگاه اجتماعی یا توان فائق آمدن بر تمامی رقبا و منتقدان همراه باشد، ‌به دیکتاتوری و تمامیت‌خواهی می‌انجامد که البته با اخلاق، ‌عقلانیت و معنویت و در عرصه سیاسی جامعه امروز ما، هم با اسلامیت و هم با جمهوریت مغایرت دارد.
رئیس‌جمهور سابق که روزگاری با رفتار مردمی و انتقاد از روحیه اشرافی و دیکتاتورمآبانه رقبای خود، قبیله‌سالاری و قدرت‌طلبی سیاسی را مورد تهاجم قرار داد و فریاد برآورد که اگر برادرش هم دستگیر شود یک زنگ به دادگاه و مجموعه قضایی نخواهد زد، روزی با احتمال دستگیری برخی از اطرافیانش‌، خط قرمز اعلام کرده و زبان به تهدید گشود و امروز با احتمال تأیید حکم محکومیت آنان نه تنها به قوه قضائیه بلکه به کلیت نظام سیاسی تهاجم کرده و دقیقاً به همان مسیری افتاده که روزگاری به نقد و نفی آن می‌پرداخت و از ویژگی‌های رقبای او به شمار می‌آمد. البته وی آن زمان که دفاع از اطرافیان فاسد را برنمی‌تافت،‌ مورد تأیید مردم بود که او را نماد عدالت‌خواهی برشمرده و از او اقبال می‌کردند، اما چه شده است که او پس از دستگیری اطرافیانش که به فساد و دستبرد به بیت‌المال متهم هستند، ‌باز عدالت را پوشش حمایت از اطرافیان قرار داده است؟ اگر پای دفاع از اطرافیان و اعضای قبیله و باند سیاسی وی در میان نیست،‌ چرا این شور و شتاب و جسارت را وی در دورانی که در قدرت بود و مدعی داشتن لیست مفسدان در جیب، به خرج نداد؟ اما هرگاه که عدالت متوجه اطرافیان و اعضای حلقه انحراف شده او به دفاع تمام‌قد از اطرافیانش پرداخته که با ادعاهای گذشته‌ای که مورد تأیید مردم بوده در مغایرت آشکار است.
اگرچه او با بهره‌گیری از هوش خودش و کنار گذاشتن تقوای سیاسی تلاش کرده با شروع از پله دوم اصل دستگیری و محاکمه اطرافیانش را تسویه حساب سیاسی از سوی دستگاه قضا و شخص رئیس این دستگاه جلوه داده و با پرده انداختن به اتهامات و تخلفات صاحبان پرونده، آنان را قربانی این تسویه حساب‌های شخصی و سیاسی معرفی کند. همچنین وی با زیرسؤال بردن صلاحیت و عدالت دستگاه قضا و دادگاه تلاش کرده با مظلوم‌نمایی برای اطرافیان متهم خویش، جای شاکی و متشاکی را عوض کرده و در این عرصه چالشی، دست بالاتر را بگیرد. او با سیاسی جلوه دادن دستگیری و محاکمه اطرافیان برای تحقق چند هدف دست و پا می‌زند:
1ـ بی‌اعتبار‌سازی فلسفه این دستگیری‌ها و سیاسی جلوه دادن آن؛
2ـ بی‌اعتبار کردن احکام صادره و القای سیاسی بودن آن؛
3ـ متوقف کردن روند بررسی‌های حقوقی و قضایی و جلوگیری از ادامه دستگیری‌ها و محاکمه اطرافیان آلوده و متهمش.
رئیس‌جمهور سابق که در محاسباتش در توهم برخورداری از رأی و حمایت 30 میلیونی به سر می‌برد و تصور اجتناب‌ناپذیر بودن مدارای نظام با خویش را نیز دارد، در عین حال که سال‌ها در درون نظام از بالاترین سطح مسئولیت برخوردار بوده و هم‌اینک نیز در درون حاکمیت حضور دارد، لباس اپوزیسیون و مخالف نظام به تن کرده و به مخالف‌خوانی علیه مسئولان و نظام رو آورده که یک طنز تلخ را رقم می‌زند. آن هم اینکه وی در کنار برخی فتنه‌انگیزان که زمانی در مسند قدرت بوده و باید پاسخگوی برخی مسائل برآمده از آن دوران باشند، امروز در زمره طلبکاران قرار گرفته و به طرح ادعاهایی می‌پردازند که خود مولد بخشی از همین مسائل ادعایی هستند.
جالب اینکه نجابت و مدارای نظام نیز زمینه‌ساز سوء‌استفاده چنین مدعیانی است که در همان حال که ژست مخالف‌خوانی دارند، باز بر سر سفره نظام نشسته و حاضر به کناره‌گیری از آن هم نیستند که به تعبیر عوام، دستی در کاسه داشته و مشت بر پیشانی نظام می‌کوبند و این همان طنز تلخ ناشی از نمک‌نشناسی نسبت به نظام و بی‌اعتنایی به شعور مردم است.
اما بخش تراژیک این ماجرا هم آنجا رقم می‌خورد که این رفتار به همان میزان که اسباب ناراحتی و ریزش در بین دلسوزان و معتقدان ارزشی نظام است، مایه خرسندی و پایکوبی فتنه‌گران و مخالفان داخلی و دشمنان بیرونی نیز شده است. نشان آن هم رسانه‌های تابلوداری است که با استقبال از این غرور و خودشیفتگی یا کینه و لجاجت، به بازتاب دادن آن در بالاترین سطح و سریع‌ترین زمان رو آورده و چه سخاوت‌ها که به خرج نمی‌دهند؟
حلقه انحراف گویا فراموش کرده که حال فعلی افراد،‌ یک معیار تعیین‌کننده برای نظام و مردم به حساب می‌آید. با همین معیار بسیاری از شخصیت‌ها و گروه‌های مدعی از گردونه نظام خارج شده‌اند که چه بسا تصور آنها این بوده که حذف آنان از نظام منتهی به چالش‌ها و زحمت‌های شکننده خواهد شد، ‌اما تنها سقوط آزاد آنان به دامن شیاطین و معاندان نظام نتیجه چنین توهمی بوده است.
نام:
ایمیل:
نظر: