انقلابی کسی است که علاوه بر طرفداری از انقلاب در حوزههای سیاسی، به رعایت و فصلالخطاب قراردادن ارزشها و شیوههای انقلابی در سبک زندگی و معیشت خود توجه داشته باشد. تنها در این صورت است که میتوان به کارآمدی انقلابیگری در حوزهی سیاست و تداوم و استحکام آن امیدوار بود.
سبک زندگی را عصاره ایستارها، ارزشها، ایدهها و مطلوبیت های زندگی هر فرد و جامعهای دانستهاند. درواقع، انسانها آنگونه که میاندیشند، زندگی میکنند و براساس آنچه که مطلوب میپندارند، برای سبک و روش زندگی و معیشت خود برنامهریزی کرده و آن را اجرا میکنند. بر این اساس، یک راه مهم برای پی بردن به ارزشها و مطلوبیتهای موردنظر هر فرد و جامعهای، دقت در کیفیت و سبک زندگی آنها است. در همین زمینه باید گفت که سبک زندگی و معیشت ما به عنوان جامعهای انقلابی، با اصول، ارزشها و آرمان هایمان فاصله زیادی دارد. به عبارت دیگر، میان ارزشهای اصیل ایرانی – اسلامی با سبک زندگی ما فاصله وجود دارد؛ یعنی سبک زندگی ما نه تنها آینه تمامنمای ارزشهای ما نیست، بلکه در حوزه هایی نیز با ارزشهای ما در تعارض است. به عنوان مثال، انقلابیگری ازجمله ارزشهایی است که در حوزه سیاست بر آن تأکید میشود؛ در تریبونهای رسمی و در مواضع برخی مسئولان بر آن تأکید میشود و...، اما همین مفهوم و ارزش مهم، صرفاً به حوزه سیاسی محدود شده و برای تعمیم آن به سایر حوزه ها و ازجمله سبک زندگی و معیشت هیچ تلاش و تأکیدی نمیشود. علاوه بر این، همانگونه که گفته شد، میان ارزشهای انقلابی و سبک زندگی ما فاصله نیز وجود دارد.
حال آنکه باید گفت که برخی از ریشههای مهم انقلابیگری و جهتگیریهای انقلابی در رفتار و مواضع مسئولان و کارگزاران، در سبک زندگی آنها ریشه دارد؛ یعنی تنها مسئولانی میتوانند در حوزه سیاست، اقتصاد، اجتماع و... انقلابی عمل کنند که در حوزههای خُرد زندگی خود و ازجمله مهمترین آنها؛ یعنی سبک زندگی، انقلابی زیست کنند؛ مسئولانی که با خودروهای آنچنانی مسافرت میکنند، در هتلها و ویلاهای آنچنانی به سر میبرند، از کالاهای لوکس خارجی استفاده میکنند، اسراف و تبذیر در زندگی آنها و اطرافیانشان موج میزند و در یک کلام به دنبال اشرافیگری باشند، اگرچه در شعار ممکن است از انقلابیگری دم بزنند، اما در عمل نمیتوانند انقلابی باشند؛ زیرا انقلابیگری اگرچه یک مفهوم ذومراتب و مشکِک است، اما صدق آن ولو در درجه پایین، مستلزم آن است که در تمامی ارکان و ابعاد زندگی موردتوجه قرار گیرد.
به عبارت دیگر، انقلابی تنها کسی نیست که در حوزه سیاسی شعارهای انقلابی سر دهد، هرچند این نیز مهم و اساسی است، اما در کنار این مهم باید به این نکته اساسی هم توجه کرد که امروزه انقلابی کسی است که در سبک زندگی و معیشت خود انقلابی زندگی کند؛ زیرا پاشنهآشیل و آسیبپذیری کشور امروزه از این حوزه بوده و بنابراین، متناسب با اهمیتش باید بدان توجه شود و ارزشهای انقلابی در این حوزه هم مدنظر قرار گیرد. مسلم است که مسئولیت و رسالت مسئولان و نیروهای انقلابی در این زمینه، همانند سایر حوزهها، نیز فزونتر و خطیرتر است.
به طور طبیعی، خرید و حمایت از کالای ایرانی، دوری از مصرفگرایی افراطی، تجملگرایی و چشم و همچشمیهای بیفایده، خودداری از اسراف، تعهد به کار و انجام کارها به بهترین نحو ممکن و به طور خلاصه، رعایت و ملاحظه ارزشهای دینی و انقلابی در سبک زندگی، معیارهای مهمی برای انقلابیگری هستند که باید رعایت شوند.
به عنوان جمعبندی باید گفت که امروزه انقلابی کسی است که علاوه بر طرفداری از انقلاب در حوزههای سیاسی، به رعایت و فصلالخطاب قراردادن ارزشها و شیوههای انقلابی در سبک زندگی و معیشت خود توجه داشته باشد. تنها در این صورت است که میتوان به کارآمدی انقلابیگری در حوزهی سیاست و تداوم و استحکام آن امیدوار بود. اهمیت این موضوع نیز حداقل به دو دلیل است؛ اول اینکه این حوزه اساسی و زیربنایی بوده و دوم اینکه آسیبپذیری کشور، نظام و انقلاب از این حوزه است.