در سال 13 پیش از هجرت، شرک و تاریک اندیشی بر سرتاسر جزیره العرب سایه افکنده بود. اکثر مردم بت پرست بودند و زندگی خود را بر سازمان عشیره ای و قبیله ای استوار ساخته بودند. عصبیت ویژگی بارز آنها بود، یعنی عرب بدون ملاحظه اینکه فرد درگیر نزاع از قبیله او ظالم است یا مظلوم، به دفاع از او بر می خواست و اینچنین بود که زور، شمشیر و نیزه، جنگ و خونریزی و نسب و حسب به ارزش های اساسی آن روز جامعه عرب تبدیل شده بود. البته این جامعه تهی از ارزش های درست نبود، اما شاید بتوان گفت بیش از نیمی از ارزش ها در آن زمان نادرست و دچار آسیب جدی شده بودند به همین دلیل ملقب به لقب جاهلی شده است. جاهلیتی که در تمام معانی خود، نبود علم و دانش، ضلالت و عدم شناخت حق، سفاهت، نبود حلم و ظلم نمود می یافت. در این شرایط حضرت محمد (ص) از طرف خداوند به رسالت برگزیده شد و با قبول سختی ها و رنج های بسیار و با تکیه بر وحی الهی، موفق به ایجاد معجزه اجتماعی شد. به طوریکه عرب با عقیده شرک و بت پرستی را تبدیل به خاندان یاسر و بلال نمود که زیر شکنجه های وحشتناک از احد احد گفتن دست بر نمی داشتند یا در جنگها در صورت عدم توفیق یافتن به شهادت اشکها می ریختند.
شرایط کنونی هم بی شباهت به زمان بعثت پیامبر (ص) نیست، افراد و جوامع دچار همان باورهای نادرست و ارزش های نادرست شده اند. در واقع همانطور که مقام معظم رهبری (مدظله عالی) می فرمایند: «جاهلیّت را یک امر مربوط به یک مقطع تاریخیِ مشخّص و معیّنی نباید دانست که بگوییم آن روز پیغمبر در مقابل جاهلیّت قرار داشت و آن روز گذشت؛ جاهلیّت مخصوص آن روز نیست؛ جاهلیّت ادامه دارد، همچنانکه بعثت ادامه دارد» و «حقیقتاً امروز بشریّت از همیشه محتاج تر است برای فهم کردن معنای بعثت و حقیقت بعثت»،[1] چراکه گرفتار جاهلیتی شده است که به جهالت مدرن شناخته می شود و تنها راه، بازگشت به درس ها و پیام های بعثت رسول اکرم و دین مبین اسلام است. در ادامه با تکیه به بیانات مقام معظم رهبری به برخی از مهم ترین درس های بعثت پرداخته می شود:
- خردورزی و آگاهی از معاهدات فطری بشر
انسان به عنوان پیچیده ترین و شگفت ترین مخلوق خداوند دارای فطریاتی است که در اصل خلقت و آفرینش او بکار رفته است. مانند حقیقت جویی، خیرخواهی، زیبایی خواهی، گرایش به ابداع و عشق و پرستش، اما گاهی این فطریات به دلایل مختلف نیاز به بیدار شدن دارند که خداوند به این منظور پیامبران را فرستاده است. در این باره رهبر فرزانه انقلاب با استناد به نهج البلاغه می فرمایند: «امیرالمؤمنین درباره علّت بعثت پیامبران، جمله ای در نهج البلاغه شریف دارد که خیلی باید درباره آن تأمّل کرد؛ می فرماید: لِیَستَأدُوهُم میثاقَ فِطرَتِه؛ پیامبران انسان ها را وادار می کنند به اینکه آن معاهده فطری را که در نهاد بشر نهاده شده است عمل کنند، اعتراف کنند به آن معاهده». [2] در واقع « اولین کار پیامبر مکرم اثاره عقل است، برشوراندن قدرت تفکر است؛ قدرت تفکر را در یک جامعه تقویت کردن. این، حلال مشکلات است. عقل است که انسان را به دین راهبرد می دهد، انسان را به دین می کشاند. عقل است که انسان را در مقابل خدا به عبودیت وادار می کند. عقل است که انسان را از اعمال سفیهانه و جهالت آمیز و دل دادن به دنیا باز می دارد؛ عقل این است. لذا اولْ کار این است که تقویت نیروی عقل و خرد در جامعه انجام بگیرد؛ تکلیف ما هم این است.» [3] اما آیا صرف بیداری خرد و خردورزی کافیست؟
- حرکت خرد هدایت شده به سمت توحید
توحید به معنای این است که در مسیر زندگی انسان، طاغوت و بت های ساختگی و هوی و هوس های نفسانی نقشی نداشته باشند. برای این منظور انسان باید از یک خرد هدایت شده برخوردار باشد. خرد هدایت شده ای که در همه سطوح حاکم شود. برای مثال در قلمرو فردی و درونی، خرد و علم باید با تزکیه و آموختن کتاب و حکمت همراه باشد. همچنانکه مقام معظم رهبری اشاره می کنند: « بدون تزکیه، علم هم ابزاری برای فساد و انحطاط و گمراهی و سقوط بشر خواهد شد؛ همچنانکه می بینید امروز در دنیا علم وسیله سقوط بشر است و از علم برای به زنجیر کشیدن ملتها و دگرگون جلوه دادن حقایق و گرسنگی دادن به انسانها استفاده کرده اند.» [4]
در سطح اجتماعی نیز خرد باید با عدالت همراه شود. اگر خرد با عدالت همراه نشود، حرص ها و هواهای نفسانی و دنیاطلبی ها و بغض های شخصی منجر به فتنه انگیزی و ظلم خواهد شد. «وقتیکه بر زندگی بشر خِرد حاکم بود، آنهم خِردی که در زیر حمایت و در سایهی هدایت پیامبران است، زندگی سعادتمند خواهد شد؛ باید دنبال این بود. آنروزی که این نباشد، خِرد بشری حاکم نباشد، شهوت و غضب حاکم خواهد شد؛ نفسانیّات حاکم خواهد شد. آنوقت است که بشر در کورهی گداختهای از بدبختیها خواهد سوخت؛ همچنانکه در طول تاریخ دیدهایم و امروز هم داریم مشاهده می کنیم.» [5]
-ایستادگی
ایستادگی در راه خدا و حرکت در مسیر هدایت شده اگرچه دشوار است، اما تنها رمز موفقیت به شمار می رود. دین مبین اسلام این مهم را ابتدا به زبدگان و نخبگان یک جامعه متذکر می شود. «پیغمبر فرمود: «لا تصلح عوام هذه الامّة الاّ بخواصّها»؛ اصلاح توده مردم، بهاصلاح زبدگان و نخبگان هر کشور و جامعه بستگی دارد. از پیغمبر پرسیدند زبدگان چه کسانی هستند - «قیل یا رسول اللَّه و ما خواصّ امّتک؟» - فرمود: «خواصّ امّتی العلماء و الأمراء»؛ دانشمندان، روشنفکران، آگاهان، امرا و زمامداران، خواص و نخبگان امتند.»
بنابراین لازم است مدیران و نخبگان جامعه قاطعانه و با تکیه بر توان و ارزش های داخلی در مسیر صحیح گام بردارند و در برابر ارعاب و تهدید دشمنان اسلام از میدان خارج نشوند و یا خود را اسیر مطامع دنیوی نسازند. چراکه به عنوان الگوی توده ها می توانند هم موجبات سعادت یک جامعه را فراهم کنند و یا اینکه منجر به سقوط جامعه به ورطه نابودی شوند.
منابع:
[1] بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی (16/2/1395)، بازیابی شده در تاریخ 24 فروردین 1397 به آدرس:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=33011
[2] بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی (16/2/1395)، همان.
[3] بیانات در سالروز عید مبعث (29/4/1388)، بازیابی شده در تاریخ 24 فروردین 1397 به آدرس:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=7435
[4] بیانات در دیدار کارگزاران نظام (2/7/1382)، بازیابی شده در تاریخ 24 فروردین 1397 به آدرس:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3196
[5] بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی (16/2/1395)، همان.
[6] بیانات در دیدار کارگزاران نظام (2/7/1382)، همان.