صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

هرمزگان >>  عمومی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۷:۱۷  ، 
شناسه خبر : ۳۱۰۷۶۹
برجامی که آینده های مطلوب را نوید می داد هم اینک در دام احتمالات و در سرزمین سناریوها گرفتار آمده است. سناریوهایی که معلوم نیست قصه برجام را به کدام عاقبت خواهند سپرد.
پایگاه بصیرت / استان هرمزگان/حسین حسینی نژاد
   برنامه اقدام جامع مشترک یا همان برجام که با ماهیت تنش زدایی (Détente)در روابط میان ایران و غرب ظهورکرد، هم اینک تغییر ماهیت داده و به عاملی تنش زا و مناقشه برانگیز (Conflict) در روابط میان پدیدآورندگان آن تبدیل شده است به طوریکه هر کدام از بازیگران صحنه ی به ظاهر دیپلماتیک برجامی، روزانه عواقب ماندن یا خروج از برجام را درسناریوهای مختلف تمرین می کنند تا مبادا در فینال برجام بازی حاصل جمع صفر (Zero-sam) رقم بخورد و در تیم بازنده قرار گیرند. اما دلیل این تغییر ماهیت چیست ؟ 
به نظر می رسد یکی از دلایل این تغییر ماهیت در ادامه راه برجام  ناشی از درک این واقعیت از سوی تصمیم گیرندگان باشد که: «در برجام دو فاصله طولانی وجود دارد»:
1-  فاصله طولانی میان آینده مطلوب ( preferable future) با آینده محتمل(probable future )  یعنی فاصله میان آن چیزی که از نظر هر بازیگر به واسطه برجام می باید واقع شود با آن چیزی که احتمالا اتفاق خواهد افتاد.
2- فاصله طولانی میان اهداف (Goals) یعنی فاصله میان آنچه ایران از برجام طلب می کند با آنچه که غرب از طریق برجام آن را دنبال می کند .
 از دیدگاه غرب برجام تنها یک سند فنی که فقط محدود به برنامه هسته ای باشد نیست بلکه کلیتی است که اجزای پنهانی را در قالب یک توافق در درون خود مستتر نموده است. اجزایی به هم پیوسته که هدفی خاص بنام «سیاست مهار (Containment Policy)» را دنبال می کند. سیاستی که سالیان متمادی برای منزوی ساختن، تحمیل سخت ترین شرایط یا طرد دولتهایی که از پذیرفتن نظم جهانی مورد پسند غرب سر باز زده اند مورد استفاده قرار می گیرد. برای این منظور برجام باید در دنیای آینده و برای همیشه:
1- پیشرفت هسته ای ایران را متوقف نماید
2- برنامه موشکی و دفاعی ایران را محدود نماید .
3- امنیت اسرائیل را تامین و سیاست های منطقه ای ایران را مهار نماید .
4- امکان نفوذ(Influence)  به سایر حوزه های مورد نیاز(فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و..) را فراهم آورد.
اما نکته قابل تامل این است که در حال حاضر به قول گراهام ای.فولر متخصص علوم سیاسی در موسسه رند و از معاونین رده بالای سازمان سیا باید دید در آینده: کی چه کسی را مهار می کند؟ آیا غرب خواهد توانست از طریق برجام ایران را مهار کند یا ممکن است عکس آن اتفاق بیافتد؟     
ادامه روندهای موجود نشان می دهد که برخلاف تصور و انتظار غرب از برجام، از طریق توافق صورت گرفته امکان رسیدن به آنچه غرب آنرا دنبال می کند دور از انتظار است. شواهد بسیاری وجود دارد که علی رغم توافق صورت گرفته ایران قصد دارد در آینده و برای همیشه:
1- برنامه هسته ای صلح آمیز خود را ادامه دهد.
2- برنامه موشکی و دفاعی خود را گسترش دهد .
3- اسرائیل را نابود و قدرت منطقه ای خویش را تثبیت نماید.
4- و همچنان با هر گونه  نفوذ غرب چه در داخل و چه در منطقه به شدت مقابله نماید.
بنابراین آینده برجامی آینده مطلوبی برای غرب نخواهد بود مگر این که برجام مطابق با آینده مطلوب غرب اصلاح گردد. موضوعی که نوبرجامیان غرب با تمام توان در حال زمینه چینی و پیگیری آن هستند تا با به جریان انداختن دوباره مذاکرات (Demarche) فاصله میان آینده محتمل با آینده مطلوب را کم نمایند .
از دیدگاه ایران برجام تنها یک توافق پیرامون موضوع هسته ای است. توافقی فنی و کاملا واضح که قرار است بر اساس آن، ایران در قبال کاهش برنامه صلح آمیز هسته ای خود ما به ازای اقتصادی دریافت کند. توافقی که می باید دنیایی را برای آینده ایران به ارمغان بیاورد که در آن برای همیشه :
1- حق استفاده از انرژی صلح آمیز ایران به رسمیت شناخته شود.
2- امکان پیشرفتهای صلح آمیز هسته ای را فراهم آورد.
3- تحریمهای هسته ای را ملغی و سایر تحریم ها را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.
4- موانع سیاسی و فنی خارجی را از پیش پای اقتصاد ایران کنار بزند.
اما هم اینک این آینده مطلوب در غباری از بی اعتمادی و بدعهدی غرق شده است. اتفاقات روزانه نشان می دهد برجام هرگز نخواهد توانست آن گونه که انتظار می رفت و باب میل ایران است آینده را رقم بزند. بررسی شواهد و پایش روندها گویای این واقعیت محتمل است که غرب با اینکه برجام را پذیرفته اما به بهانه های گوناگون در آینده همچنان:
1- حق استفاده از انرژی صلح آمیز هسته ای ایران را به چالش خواهد کشید .
2- مانع پیشرفتهای صلح آمیز هسته ای خواهد شد .
3- نه تنها لغو تحریم های هسته ای را تمدید نخواهد کرد بلکه سایر تحریم ها را نیز گسترش خواهد داد.
4- موانع سیاسی و فنی خارجی مربوط به اقتصاد ایران محکم تر و هوشمندانه تر خواهد شد.
ایران ما به ازای هنگفتی را به امید بهبود شرایط و رفع موانع اقتصادی پرداخت نمود. با اینکه برنامه هسته ای برای مدت معین و به مقدار مشخص محدود شد اما غل و زنجیره ها از پای اقتصاد ایران باز نشد و شواهدی هم از بهبودی اوضاع آینده برجامی نیست. هرچند شاید بعد برجام از کیسه نظام اقتصادی جهانی چند سکه ای هم در کوچه اقتصاد ایران افتاده باشد اما این برگ سبز آن تحفه ای نبود که برایش این همه درویشی کردیم. در چنین شرایطی یا باید راضی به یک برجام حداقلی بود و دو دستی به آن چسبید یا اینکه آن را اصلاح کرد به گونه ای که فاصله میان آینده محتمل و آینده مطلوب را کاهش داد.
مطالب گفته شده نشان می دهد درک این واقعیت که یک فاصله طولانی و تفاوت جدی میان آینده مطلوب و آینده محتمل وجود دارد تصمیم گیرندگان را وادار به تغییر رفتار نموده است زیرا در آنها این ذهنیت ایجاد شده است که: 
              میان ماه من تا ماه گردون                      تفاوت از زمین تا آسمان است.  
فاصله طولانی دیگری که وجود دارد فاصله ای است میان آنچه که غرب از برجام در ترسیم آینده مطلوب انتظار دارد با آنچه که ایران از برجام دنبال می کند. تفاوتی که البته با توجه به اختلافات بنیادی که میان ایران و غرب وجود دارد این مسئله چندان غیر طبیعی به نظر نمی رسد :
           گر ماه ز مهر بود دور،دور نیست                     تا بوده مهر و ماه زهم دور بوده اند .
به هر تقدیر فاصله ایجاد شده، برجامی را که در پس عکسهای یادگاری دیپلمات ها، آینده های مطلوب را نوید می داد هم اینک در دام احتمالات و در سرزمین سناریوها گرفتار آمده است. سناریوهای که معلوم نیست قصه برجام را به کدام عاقبت خواهند سپرد. البته نگرش ما از آینده نباید در افق های دور دست به دنبال سراب برود زیرا اعمال و رفتار امروز ما است که دنیای آینده را می سازد.

منابع :
1- گراهام ایوانز و جفری نونام، فرهنگ روابط بین الملل، ترجمه حمیرا مشیرزاده و حسین شریفی، نشر میزان، تهران1381
2- ریچارد اسلاتر، نواندیشی برای هزاره نوین، مفاهیم، روشها و ایده های آینده پژوهی، ترجمه عقیل ملکی، مرکز آینده پژوهی علوم و فناوری دفاعی، چاپ دوم،1390
3- گراهام ای فولر، مهار آمریکا، سیاست جدید قدرتهای بزرگ جهانی برای تعامل با واشنگتن، خبرگزاری مهر،20بهمن96
4- علی اصغر کاظمی، روابط بین الملل در تئوری و عمل، چاپ سوم، نشر قومس، تهران1384


نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۳۵ - ۱۳۹۷/۰۲/۱۲
تشکز مطلب خوبی است
نام:
ایمیل:
نظر: