تکیه در این مقاله که عنوان آن «افسانه های 1953» است به استقبال سالگرد کودتا رفته و می نویسند علی رغم گذشت شصت و چند سال از این قضیه اما ماجرا همچنان زنده است. تمام حرف و ادعای این مقاله آن است که کودتای مذکور حرکتی داخلی بوده و آمریکا مسئول آن نیست!
نویسنده برای اثبات ادعای خود دلایل مضحکی را هم ارائه می کند از جمله؛
- برکناری مصدق از سوی شاه کاری قانونی بوده و نباید نام آن را کودتا گذاشت!
- بانیان اصلی کودتا روحانیون به سرکردگی آیت الله بروجردی، آیت الله کاشانی و آیت الله بهبهانی بودند که از ترس مسلط شدن حزب توده، زمینه سرنگونی مصدق را فراهم کردند.
- آمریکا علاقه ای به دخالت در ایران نداشت و برنامه ریزی خود ایرانی ها برای کودتا و فشار به آمریکا باعث شد تا واشنگتن وارد ماجرا شود!
تکیه در مقاله خود به سیاستمداران آمریکایی که به نقش کشورشان در این کودتا اشاره کرده اند حمله کرده و آنها را اسیر افسانه پردازی ایرانی ها توصیف می کند. از جمله مادلین آلبرایت وزیر امورخارجه وقت آمریکا که سال 2000 در سخنرانی خود گفت: «در سال ۱۹۵۳ آمریکا نقش موثری در ترتیب دادن براندازی نخستوزیر محبوب ایران محمد مصدق داشت. دولت آیزنهاور معتقد بود که اقداماتش به دلایل استراتژیک موجهاند ولی آن کودتا آشکارا باعث پسرفت سیر تکامل سیاسی ایران شد».
پیش از پرداختن به علل تلاش مذبوحانه ویکلی استاندارد برای تحریف تاریخ، مروری بر ماجرای کودتای 28 مرداد خالی از لطف نیست.
از سال ۱۹۰۹ میلادی کمپانی آنگلو – ایرانین اویل (AIOC) که امروز بریتیش پترولیوم (BP) نامیده میشود، انحصار استخراج نفت ایران را بدست گرفته بود. قراردادی که با مخالفت سرسختانه دولتمردانی چون مصدق روبرو شده بود. دغدغه و برنامه اصلی دولت مصدق به اجرادرآوردن قانون "ملی شدن صنعت نفت" بود. مذاکرات پی در پی ایران و انگلیس با میانجیگری امریکا بی نتیجه ماند. شکایت لندن به دیوان لاهه و شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز تأثیری بر روند ملی شدن نفت ایران نگذاشت. مصدق در لاهه و نیویورک به دفاع از برنامه دولت خود پرداخت.
خشم انگلیس از سیاست جدید دولت ایران باعث شد تا همه متخصصان صنعت نفت این کشور از ایران فراخوانده شوند و نفت ایران تحریم شود. آنچه که "بحران آبادان" خوانده شد، اقتصاد نحیف آن زمان ایران را دچار مشکلات بیشتری کرد.
در پایان سال ۱۹۵۱ میلادی وینستون چرچیل دوباره در لندن به قدرت بازگشت. یک سال بعد آیزنهاور در آمریکا قدرت را بدست گرفت. چرچیل با دستمایه قرار دادن "شبح کمونیسم" و قدرتگرفتن آنها در ایران نظر آیزنهاور برای تغییر حکومت در ایران جلب کرد. آیزنهاور که در طول جنگ دوم تجربه عملیات مخفی را داشت موافقت خود را با سرنگونی مصدق از طریق عملیات سازمان سیا اعلام کرد.
در تیر ماه 1332 (ژوئیه سال ۱۹۵۳) کرمیت روزولت، افسر عملیاتی سازمان سیا وارد ایران شد. او با جلب موافقت شاه حکم عزل مصدق و گماردن ژنرال زاهدی به مقام نخستوزیری را بدست آورد. سرلشکر نصیری که رئیس گارد سلطنتی بود با همراهی تانک و زرهپوش حکم را به خیابان کاخ آورد تا در منزل دکتر مصدق به او ابلاغ کند. نیروی محافظ مقر مصدق بلافاصله نصیری و همراهان او را بازداشت کردند.
همزمان با صدور حکم عزل دکتر مصدق، سازمان سیا تلاش کرد تا به وسیله افراد اوباش و با ایجاد آشوب و بلوا در تهران، کودتا را مشروع جلوه دهد. با دستگیری نصیری، بیشتر مقامهای ارشد نظامی و حتی خود فضلالله زاهدی مخفی شدند و کودتای ۲۵ مرداد با شکست روبرو شد.
با انتشار خبر کودتا مردم که از اقدام شاه خشمگین بودند با تظاهرات و سخنرانی احساسات خود را بیان کردند. حزب توده نیز که در روزهای گذشته از احتمال کودتا خبرداده بود شروع به سازماندهی تظاهرات در تهران و شهرستانها کرد. شاه که قبلاً به کلاردشت رفته بود با شنیدن خبر شکست کودتا به رامسر رفت و از آنجا با هواپیما به بغداد و سپس به رم فرار کرد.
با خروج شاه از کشور، مصدق میپنداشت که توطئه شاه و دولت انگلیس خنثی شده است و نمیدانست که سازمان سیا در پشت صحنه کودتا قرار دارد. مصدق که حضور خیابانی مردم را در خدمت کودتاگران میدانست دستور جلوگیری از تظاهرات را به پلیس و ارتش ابلاغ کرد. اشتباهی کلیدی که زمینه تحرک دوباره کودتاگران را فراهم آورد.
کرمیت روزولت، مامور سازمان سیا با تکثیر حکم عزل دکتر مصدق و پخش آن در تهران، روز ۲۸ مرداد موفق شد گروهی از اراذل و اوباش را در خیابانهای تهران سازماندهی کند. نظامیانی که با دریافت پول به شرکت در کودتا رضایت داده بودند، همراه این عده شدند.
صبح روز چهارشنبه ۲۸ امرداد خیابانهای تهران شاهد حرکت این نیروها و نیروهای نظامی با شعار «جاوید شاه» بود. تا بعد از ظهر خیابانها در کنترل اوباشی بود که به طرفداران مصدق حمله میکردند. دفترهای احزاب و نشریات طرفدار مصدق یا حزب توده غارت و به آتش کشیده شد. منزل دکتر مصدق نیز مورد حمله نیروهای نظامی کودتا قرار گرفت و مصدق دستور عدم مقاومت به نیروی محافظ نخستوزیری داد و در خانه همسایهاش پناه گرفت.
سه روز پس از سرنگونی دولت دکتر مصدق، شاه به کشور بازگشت. پس از کودتا سرلشکر زاهدی امور دولت را در دست گرفت. دکتر مصدق در روز ۲۹ مرداد خود را تسلیم کرد و بازداشت شد. فرمانداری نظامی به ریاست سرتیپ تیمور بختیار به تعقیب و دستگیری و شکنجه مخالفان پرداخت. مصدق در دادگاه نظامی محاکمه و به سه سال زندان انفرادی محکوم و پس از آن برای همیشه به روستای احمدآباد در حومه تبعید شد. کودتای 28 مرداد سرآغاز فصل جدیدی از تاریخ معاصر ایران است که بر شدت دیکتاتوری و جنایات شاه علیه ملت ایران افزود و نفوذ آمریکا بر پهلوی را تضمین کرد.
تکیه در مقاله خود در حالی نقش سیا در عملیات آژاکس را کمرنگ و ناشی از فشارهای داخلی ایران(!) معرفی می کند که حتی خود سازمان سیا نیز چنین ادعایی نداشته و 5 سال یش با انتشار برخی از اسناد محرمانه کودتا، پس از 60 سال بطور رسمی به نقش خود در این ماجرا اعتراف کرد.
سال 2013 این اسناد که با گذشت شش دهه سرانجام از طبقهبندی محرمانه سرویس اطلاعاتی آمریکا خارج شدند، در آرشیو امنیت ملی آمریکا و نیز مجله «فارین پالیسی» منتشر شدند. برای دیدن نسخه کامل این اسناد و اینفوگرافیکهای مرتبط با آن میتوانید به این صفحه مراجعه کنید.
مجله «فارین پالیسی» در حاشیه انتشار این اسناد آورده؛ «سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا برای تحقق اهداف خود در اجرای کودتا، پروژهای چندلایه و پیچیده را همزمان به پیش بردند: استفاده از ماشین پروپاگاندای خود برای تخریب وجهه سیاسی محمد مصدق، رشوه دادن به برخی از نمایندگان وقت پارلمان ایران، سازماندهی نیروهای نظامی و در نهایت به راه انداختن راهپیماییها و اعتراضات خیابانی.»
اما چرا ری تکیه 65 سال پس از آن ماجرا به فکر تحریف تاریخ، آن هم به این شکل مفتضحانه افتاده است؟ بی شک دغدغه او و همفکرانش که در رسانه ها و اندیکشده های آمریکایی مشغول به کارند، تاریخ نیست. تکیه در واقع درصدد توجیه وقایع امروز و نسبت آمریکا با جمهوری اسلامی است و می خواهد چنین القا کند که آشوب ها و تجمعات ضدامنیتی که هر از گاهی در ایران رخ می دهد، حرکتی خودجوش و مردمی است و ربطی به اتاق عملیات ایران در سیا به ریاست مایک دی آندریا و «گروه اقدام ایران» به ریاست برایان هوک ندارد. آمریکا سیاست «تغییر رژیم» را در قبال ایران در پیش گرفته و در این راه از هیچ تلاش و توطئه ای دریغ نمی کند. بخشی از این برنامه پیچیده و چند لایه، عملیات روانی و پاک کردن ردپای آمریکاست و تحریف تاریخ یکی از قطعات این پازل است. تحریف واقعیت های مسلم کودتای 28 مرداد، تلاش و زمینه سازی به امید تدارک کودتایی دیگر با ابزار نسخه های به روز شده شعبان بی مخ است. آمریکایی ها 40 سال است که خواب تکرار کودتا در ایران را می بینند؛ رویایی شیرین برای رهایی از کابوس واقعی اقتدار و استقلال ملت و جمهوری اسلامی ایران.