رهبر معظم انقلاب اسلامي در رزمايش يکصد هزار نفري بسيجيان جان کلام خود را تبيين سه گانه ايران عزيز، نظام مقتدر، ملت شکست ناپذير به عنوان سه واقعيت انکارناپذير بيان کرده و تاکيد فرمودند: اينها رجز نيست. اينها واقعياتي هستند که دشمنان آرزو ميکنند ملت ايران آنها را نداند يا مورد غفلت قرار دهد تا درباره اوضاع کشور و توانايي هاي خود، دچار گمان غلط شود.
معظمله در تبيين اضلاع اين سه ضلعي که توجه آن در مقطع فعلي ميتواند راه نجات و عبور کشور از مقطعي فعلي باشد کشور باشد، فرمودند:
اول) عظمت ايران؛ نه فقط در زمان حال، عظمت ايران يک امر تاريخي است در طول زمان. کشور عزيز ما توانسته است در عرصه علم، در عرصه فلسفه، در عرصه سياست، در عرصه هنر، در عرصه پرچمداري علوم انساني توانسته است در ميان ملتهاي مسلمان و در برههاي از زمان در ميان همه ملتهاي جهان سرافراز بايستد و اين مربوط به زمان ما و دوران تاريخي است به استثناي ۲۰۰ سال قبل از انقلاب، در دوران قاجار و پهلوي که در اين دوران عظمت ايران پايمال شد.
دوم) اقتدار نظام؛ در مورد اقتدار جمهوري اسلامي همين بس که کشور ايران را از زير سلطه انگليس و آمريکا بيرون کشيد؛ سلطهاي که از اول قرن نوزدهم ميلادي شروع شده بود و در همه امور کشور بيگانگان بيرحم و متکبر مسلط بودند.
سوم) شکست ناپذيري ملت ايران؛ شکست ناپذيري ملت ايران که به برکت اسلام است را ميشود در پيروزي ملت ايران در انقلاب بزرگ اسلامي، پيروزي ملت در دفاع مقدس و ايستادگي در طول ۴۰ سال توطئه دشمنان مشاهده کرد.
چرايي و ضرورت توجه به مثلث نجات
1- شرايط حساس کنوني
يکي از دلايل لزوم توجه به سه گانه عظمت ايران، اقتدار نظام و شکست ناپذيري ملت ايران شرايط فعلي کشور مي باشد که رهبر معظم انقلاب در ابتداي فرمايشات خودشان مورد اشاره قرار داده و فرمودند:
1- يک طرف عربدهکشيهاي سران استکبار و سياستهاي آمريکاي جهانخوار
2- قدرتنمايي جوانهاي مؤمن و پيروزيهاي پياپي در ميدانهاي مختلف
3- مشکلات اقتصادي کشور و تنگي معيشت بخش بزرگي از مردم ضعيف کشور
4- حساس شدن و به تکاپو افتادن نخبگان کشور که با حساس شدن نسبت به وضعيت کشور، به تکاپو و تلاش فکري و عملي افتادهاند.
5- خروج کشور از خمودگي و بي عملي؛ امروز خيليها که فقط تماشاگر بودند احساس وظيفه مي کنند و سرگرم تلاش شده اند.
2- جنگ رسانه اي دشمن
علت ديگر مربوط به تلاش دشمنان انقلاب اسلامي در عرصه نبرد رواني و رسانه اي مي باشد که متاسفانه با ابزاريهاي نويني که در اختيار دارد توانسته بر افکار عمومي و فضاي دروني کشورمان القائاتي را داشته باشد. در اين رابطه رهبر معظم انقلاب اسلامي در همين اجتماع فرمودند:
فعلاً دشمن از ابزار رسانه براي اثرگذاري بر افکار عمومي استفاده ميکند. ابزار رسانه، ابزار مهم و اگر دست دشمن باشد، ابزار خطرناکي است. ابزار رسانه را تشبيه ميکنند به سلاحهاي شيميايي در جنگ نظامي. سلاح شيميايي را وقتي ميزنند، تانک و تجهيزات از بين نميرود، انسانها از بين ميروند و از قدرتِ استفاده از ابزار ميافتند. ابزار رسانه هم اينجور است. امروز از تلويزيون، از اينترنت، از شبکههاي اجتماعي و فضاي مجازي عليه افکار عمومي ما استفاده ميشود.
لذا معظم له در ادامه خطاب به مسئولين امر رسانه و فضاي مجازي کشور فرمودند: کساني که مسئوليت اين بخش را دارند به اين مطلب درست توجه کنند؛ ما در جلسات حضوري هم تأکيد کرديم؛ گفتيم اينها ابزاري نشوند براي اينکه دشمن، راحت، سلاح شيميايي خود را عليه اين مردم به کار ببرد. وظيفهي خود را بدانند و با جديت عمل کنند.
3- مشکلات اقتصادي
وجود برخي مشکلات اقتصادي مانند اقتصاد نفتي، ضعف در صرفه جويي و عيبي بزرگي مانند اسراف که بر معيشت مردم نيز بي تاثير نبوده ممکن است برخي را به تحليل غلط و اشتباه محاسباتي وادارد که راه اصلاح آن توجه به مولفه هاي سه گانه مدنظر مقام معظم رهبري ميباشد.
چنانچه معظمله فرمودند: ما البته مشکل اقتصادي داريم؛ اقتصاد نفتي داريم که اين خودش عيب بزرگ است. فرهنگ صرفهجويي نداريم؛ بسيار ضعيف است. اسراف عيب است. اين عيوب را ما داريم ولي عيب واقعي اينها نيست. عيب واقعي بنبست است که بحمدالله نداريم. ما بنبست نداريم.- عيب واقعي اين است.
4- تحليلهاي غلط خائنين داخلي
عيب ديگري که مقام معظم رهبري آنرا واقعي خواندند اين است که «جوان کشور گمان کند راهحلي وجود ندارد جز پناه بردن به دشمن» و کساني در اين رابطه مقصرند که خود را در بن بست ديده و تلاش مي کنند استيصال خود را با تحليل هاي غلط به جامعه تعميم دهند. معظمله در اين رابطه فرمودند: «بعضي سعي ميکنند اين را به جوانان ما القا کنند. دشمن اين را ميخواهد. دشمن ميخواهد ملت ايران را به اين نتيجه برساند که بنبست است، راهحلي وجود ندارد مگر زانو زدن و تسليم شدن در مقابل آمريکا. من صريحاً اعلام ميکنم کساني که در داخل کشور، اين فکر را که مطلوب و محبوب دشمن است ترويج ميکنند، اينها خيانت ميکنند. اين خيانت به کشور است. اينکه بر طبق ميل دشمن، ترويج کنيم که راهي جز پناه بردن به دشمن نداريم، اين بزرگترين خيانت به ملت ايران است. اين اتفاق نميافتد. من به حول و قوهي الهي و به کمک شما، تا جان و توان در بدن دارم نخواهم گذاشت اين اتفاق در کشور بيفتد.»
چگونگي عبور کشور با مثلث نجات
سوال ديگري که ممکن است به ذهن برخي متبادر شود به چگونگي خروج کشور از وضعيت فعلي و مقابله با جنگ اقتصادي و رواني دشمن از طريق توجه به واقعياتهاي سه گانه مربوط ميشود. در اين رابطه کافي است به رابطه مفهومي واقعيات سه گانه توجه شود. ميان مفاهيم «عظمت ايران، اقتدار نظام و شکست ناپذيري ملت» نوعي ارتباط منطقي وجود دارد که توجه به آن ميتواند تبيين کننده چگونگي حل مشکل کشور باشد.
هنگامي که روشن ميشود «عظمت ايران» ريشه تاريخي داشته و عزت در ايرانيان خاستگاه ديرينهاي دارد اما در دورههايي به دليل ضعف حاکمان اين عزت به تحقير تبديل شده است، اکنون که عزت خود را به برکت نظام اسلامي بدست آورده قدر و ارزش آن را دانسته و با انگيزه در مقابل عوامل اختلال گران عزتش ميايستاد. از همين رو، رهبر معظم انقلاب فرمودند: «من بهطور قاطع با اطلاعي که از وضعيت کشور دارم، قاطعاً ميگويم اين ملت و اين نسل جديد تصميم گرفته است که ديگر تحقير نشود و دنبالهروي قدرتهاي بيگانه و دشمن نشود. تصميم گرفته که ايرانِ عزيز را به اوج افتخار و عزت برساند و اين توانايي را دارد.»
همين اراده ملت و جوانان براي عزت ايران بزرگترين سرمايه «اقتدار نظام اسلامي» است. اگر اين اراده وجود نميداشت جوانان اين آب و خاک نميتوانستند ظرف يک هفته دو نمايش بزرگ اقتدار کشور را به رخ جهانيان بکشند.
وقتي آمريکا ميبيند که جمهوري اسلامي سه روز بعد از يک دهن کجي امنيتي در کشورش را با موشکهاي بالستيک نقطه زن، کيلومترها آنطرفتر از مرزهايش آن هم در جايي که ارتش آمريکا در سه مايلي آن قرار دارد مورد هدف قرار ميدهد و عوامل اصلي و آمران عمليات تروريستي را به هلاکت ميرساند، در مييابد که اين ملت ديگر تحقير نمي پذيرد.
وقتي دنياي مشاهده مي کند هفتصد هزار جوان ايراني با نام بسيج، تحت فرمان ولايت پا به خيابان گذاشته و آمادگي خود را نشان ميدهد، ايرانيان را شايسته عظمت در مييابد. اين همان اقتداري است که نظام اسلامي را داراي موقعيتي بازدارنده کرده و به رهبرش اجازه مي دهد که امريکا بايد خود را آماده خوردن يک سيلي ديگر از جانب ملت ايران کند.
لذا ميان مفهوم «اقتدار نظام» با جواناني که خواهان «عزت ايران» هستند رابطه دوسويه اي حاکم است. نظام اسلامي به ملت ايران موقعيتي بخشيده تا آقايي خود را تحقق بخشندو جوانان به نظام اقتداري داده تا حتي از بکارگيري قدرت بي نياز مي کند. چنانچه اجتماع يکصد هزار نفري بسيجيان در استاديوم آزادي رهبر معظم انقلاب را بياد اجتماع سپاهيان محمد(ص) در سال 65 انداخت. حضوري که در اواسط دهه شصت، شش سال پس از جنگ نابرابر، محاسبات غرب در ناتواني کشور براي بسيج نيرو را به هم ريخت و آنها را متقاعد کرد که بايد نسبت واقعيت «عظمت ملت ايران» تمکين کنند.
اگر ملت ايران موفق شد براي اولين جنگي ناخواسته را بدون تسليم بخشي از خاک خود پشت سر بگذارد به برکت همين حضور حماسي جوانان بود. موضوعي که از نگاه تيزبين رهبر معظم انقلاب دور نماند و يادآوري فرمودند: «در اقتدار جمهوري اسلامي همين بس که توانست کشور را از زير اين سلطه ظالمانه نجات بدهد. براي اولين بار در اين قرن اخير در يک جنگي، جمهوري اسلامي توانسته مانع از تجزيه کشور بشود.»
چگونگي عبور کشور از گردنه دشوار فعلي با کمک جوانان مانند گردنه هاي گذشته چنان براي مقام معظم رهبري روشن ميباشد که با يقين مي فرمايند: «بعضيها وانمود ميکنند جوانها مشکل کشورند؛ بنده بهعکس معتقدم جوانها راهحل مشکل هستند نه مشکل.»
چرا جوانان راه حل مشکل هستند نه مشکل
فرمايشات مقام معظم رهبري خطاب جوانان حاضر در اجتماع صدهزار نفري و همه بسيجيان شرکت کننده در رزمايش بزرگ 12 مهر بيانگر عمق نگاه راهبردي و اعتماد ايشان به جوانان مي باشد. بيانات معظم له در خصوص جوانان بيانگر منطقي بودن اين نگاه و اعتماد است. چنانچه فرمودند:
1- نوک پيکان حرکت عظيم ملي، شما جوانان هستيد.
2- پيرانِ مجرب، اگر خسته و بيحال نباشند ميتوانند راهنمايي کنند ولي موتور پيشبرندهي اين قطار، شما جوانان هستيد. در گذشته هم همين جور بوده است.
3- در طول ۴۰ سال در دوران مبارزات، در جهاد با تجزيهطلبان در آغاز پيروزي انقلاب، در جهاد سازندگي، در جهاد با تروريسم خائن در اوايل دههي ۶۰، در جهاد با متجاوزين در ۸ سال دفاع مقدس، در جهاد براي ترميم خرابيهاي بعد ازجنگ، در جهاد فرهنگي دههي ۷۰ اين جوانها بودند که توانستند آن فضاي دشوار را به نفع انقلاب تغيير بدهند.
4- در جهاد علمي از آغاز دههي ۸۰، در جهاد با تروريسم تکفيري در دههي ۹۰ و امروز هم جهاد فکري و عملي براي گشودن گرههاي اقتصادي بازهم جوانها هستند.
5- در گشايش اقتصادي کشور پيشنهادهايي به ما ميدهند که بسياري از آنها مربوط به جوانها است؛ پخته و کاملاً راهگشا. جوانهاي ما امروز در قبال مسائلي که کشور با آنها مواجه است هم صاحب فکرند، هم صاحب انگيزه هستند. جوانهاي مااحساس تکليف ميکنند.
6- شما جوانها صاحب کشوريد. بنده وقتي از جوانها تمجيد ميکنم، بعضيها ميگويند فلاني از بخش جوانهاي منحرف اطلاعي ندارد؛ نه، بنده از آنها مطلع هستم. بالاخره جوانهايي هم هستند که ريزشهاي ما هستند؛ حرف من اين است که رويشهاي ما بر ريزشهاي ما غلبه دارند.
اين نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامي به جوانان نه تنها گواه ايمان ايشان به امکان مقابله با جنگ اقتصادي و رواني دشمن مي باشد بلکه معظم له را به اين جمع بندي رسانده که شکست ناپذيري ملت ايران را به عنوان يک واقعيت مطرح سازند. چراکه نتيجه قهري دو واقعيات «عزت ايران» و «اقتدار نظام اسلامي» چيزي جز آسيب ناپذيري ملت ايران نمي باشد. مهم اين است که بنابه توصيه و سفارش رهبر عزيزمان واقعيات سه گانه ديده شود و به ساير توصيههاي ايشان به عنوان الزامات راه آينده پايبند باشيم.
الزامات راه آينده در کنار واقعيات سه گانه
1- تصور نکنيد راهي که پيش روي ماست يک اتوبان آسفالته بيمانع است؛ نه، راه پيشرفت به روي ما باز است اما راه، پُرپيچوخم است. موانعي وجود دارد.
2- دشمن بهطور کامل در مقابل ما فعال است. ما بايد در مقابله با موانع، اين راه را طي کنيم.
3- براي آنکه بتوانيم راه را طي کنيم، احساس حضور دشمن و وجود دشمن است. تا انسان نداند که دشمن در مقابل اوست براي خود حرز و دفاع و سنگر به وجود نميآورد. آن روشنفکرِ راحتطلب و رياکار و منافق که اساس دشمني آمريکا را انکارميکند و نميفهمد و نسخهي تسليم در مقابل آمريکا براي ملت و دولت مينويسد، اگر عامل دشمن نباشد، حداقل مرد ميدان پيشرفت کشور نيست.
4- اعتمادبهنفس و عزم در ايستادگي است. آدمهاي بيروحيهي خودکمبينِ فرصتطلب در اين ميدان هيچ هنري نميتوانند نشان بدهند؛ اگر مانع براي ديگران درست نکنند خودشان هيچ کاري که نميتوانند بکنند. البته جوانهاي ما در همهي اين جهات به اينبليه مبتلا نيستند و اعتمادبهنفس و شجاعت دارند.
5- شناخت حوزه و عرصه تهاجم است. جنگ ما با دشمن در کجاست؟ اين را بايد درست تشخيص بدهيم. بايد تهديد دشمن را درست فهم کنيم. بايد بدانيد دشمن از کجا حمله ميکند. همه مردم بايد درک درستي از عرصه نبرد داشته باشند.
6- فهم درست واقعيتهاي ايران و جهان است. اينکه شما فهم درستي از واقعيات کشور داشته باشيد به ضرر دشمن است. دشمن با تصويرسازي غلط سعي ميکنند ملت ايران را منحرف کنند؛ هم تصوير غلط راجع به ايران و خودشان و هم راجع به منطقه؛ وانمود ميکنند که در موضع قدرتند درحاليکه در موضع قدرت نيستند. يک تصويرسازي ديگري که بهشدت غلط است، تصويرشان از ايران اسلامي است. اخيراً رئيسجمهور آمريکا به سران اروپا گفته شما دو سه ماه صبر کنيد، جمهوري اسلامي کلکش کنده خواهد شد. به ياد حرفهايي افتاديم که ۴۰ سال قبل همين کسانيکه نوکران آمريکا بودند و خود آنها مژده ميدانند ۶ ماهه کلک کنده ميشود؛ امروز چهل سال گذشته، آن نهال باريک تبديل شده به درختي تناور. حالا اين بيچاره دلخوشي به خودش و همکارانش ميدهد.
7- دشمن براي مقابله با جمهوري اسلامي بعد از کنکاش فراوان، به تحريم رسيده است. جز راه تحريم اقتصادي راه ديگري ندارد. بقيهي راهها در مقابل او مسدود است. تحريم اقتصادي شکنندهتر از اقتصاد ملي ما است. اقتصاد ملي ما ميتواند تحريم را شکست دهد و شکست تحريم، شکست آمريکا است و آمريکا يک سيلي ديگر از ملت ايران خواهد خورد.
8- اگر دشمن در ما وحدت مشاهده کند، در ما احساس قدرت و عزم راسخ را ببيند، عقب مينشيند. دشمن اگر ببيند که ملت ايران و جوانهاي مؤمن ايراني احساس حضور ميکنند، احساس وظيفه ميکنند و قدرتمندانه وسط ميدان هستند، عقبنشيني ميکند؛ امااگر احساس کند ضعف و اختلاف بين مسئولين کشور هست، همجهتي وجود ندارد، يا بين مردم و مسئولين فاصله افتاده است، تشويق ميشود که شدت عمل خود را زياد کند.
9- همه توجه کنند: هم جوانان، هم مسئولين، بايد به دشمن پيام قدرت بدهيم نه پيام ضعف.
10- من بهطور قاطع با اطلاعي که از وضعيت کشور دارم، قاطعاً ميگويم اين ملت و اين نسل جديد تصميم گرفته است که ديگر تحقير نشود و دنبالهروي قدرتهاي بيگانه و دشمن نشود. تصميم گرفته که ايرانِ عزيز را به اوج افتخار و عزت برساند و اين توانايي را دارد.