روزنامه کیهان **
چرا این جسد متعفن را دفن نمیکنید؟!
لغو تحریمها هدف اصلی مذاکرات بوده است و آقای روحانی با همین باور در روز ۲۳ تیرماه ۱۳۹۴ که خبر نهایی شدن
توافق هستهای ایران و شش قدرت جهانی روی خروجی بسیاری از خبرگزاریهای داخلی و خارجی قرار گرفته بود، در یک
پیام تلویزیونی خطاب به مردم اعلام کرد: «امروز به مردم شریف ایران اعلام میکنم که طبق این توافق، در روز اجرای توافق نهایی، تمامی تحریمها، حتی تحریمهای تسلیحاتی، موشکی و اشاعهای هم به صورتی که در قطعنامه بوده لغو خواهد شد. تمام تحریمهای مالی، تمام تحریمهای بانکی، تمام تحریمهای اقتصادی بهطور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق».
شنبه 26 دیماه سال 1394 آقای ظریف که برای اعلام آغاز روز اجرای برجام به وین رفته بود در بدو ورود به فرودگاه گفت: «همه تحريمهاي ظالمانهاي که بهخاطر موضوع هستهاي ايران اعمال شده است، انشاءالله امروز لغو خواهد شد و کنار گذاشته خواهد شد و اين يک روز بسيار خوبي براي مردم ايران است.».
آقایسیدعباس عراقچی، عضو ارشد تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان گفت: «در روز اجرای توافق، تحریمهای اقتصادی و مالی علیه ما همگی رفع خواهد شد، یعنی روزی که توافق اجرا شود همان روز اعلام خواهد شد که همه تحریمهای اقتصادی و مالی در همه حوزههایی که در چارچوب هستهای علیه ما وضع شده است، لغو خواهد شد».
براساس اظهارات صریح مقامات رسمی کشورمان، از رئیسجمهور تا وزیر خارجه و معاون ایشان، اولا؛ منظور و مقصود اصلی از مذاکرات هستهای «لغو تحریمها» بوده است و نه حتی تعلیق آنها و ثانیا؛ لغو همه تحریمها بخشی از متن برجام بوده است و ثالثا؛ لغو همه تحریمها بایستی در همان اولین روز اجرایی شدن برجام صورت میپذیرفته. بنابراین ادعاهای بعدی آقایان که هدف برجام اقتصادی و لغو تحریمها نبوده است، سخنی خلاف و- با عرض پوزش- کذب محض است!
و اما، نه فقط هیچیک از وعدههای رسما اعلام شده دولت درباره لغو تحریمها عملی نشده بلکه دهها تحریم دیگر نیز به تحریمهای قبلی اضافه شده است! اکنون سؤال این است که وقتی هیچیک از آنچه حریف در برجام، متعهد شده بود تحقق نیافته است، از برجام غیر از یک «جسد متعفن»! چه باقی مانده است؟! و چرا دولت محترم این جسد متعفن را دفن نمیکند که هر روز عفونت جدیدی نظیر FATF و CFT و SPV و پالرمو و اخیرا INSTEX ، در فضای سیاسی و اقتصادی کشور منتشر نشود؟!
اروپاییها اعلام کردهاند که به برجام متعهد میمانند و از ایران نیز خواستهاند از برجام خارج نشود! اما به این سؤال پاسخ نمیدهند که کدام برجام مورد نظرشان است؟! دیروز کشورهای آلمان، فرانسه و انگلیس در بیانیه مشترکی که به مناسبت راهکار جدید خود «اینستکس» صادر شده است، آوردهاند: «فرانسه، آلمان و بریتانیا براساس تعهد قاطعانه و تلاشهای پیگیر خود برای حفظ برجام که شورای امنیت سازمان ملل متحد آن را در قطعنامه ۲۲۳۱ خود تأیید کرده است، تشکیل «سازوکار حمایت از معاملات تجاری» یا اینستکس ساس (INSTEX SAS) را اعلام میکنند که یک ابزار انتقالی ویژه با هدف تسهیل تجارت مشروع بین عاملان اقتصادی اروپا و ایران است». در این بیانیه به «تلاش پیگیر اروپا برای حفظ برجام» اشاره شده است ولی این پرسشها را بیپاسخ گذاشتهاند که اگر لغو تحریمها بخشی از متن برجام است و شما نیز خود را متعهد به اجرای برجام میدانید چرا با لغو تحریمها به تعهدات خود عمل نمیکنید و دهها شرط و شروط جانبی جدید هم به آن افزودهاید؟! و اگر آنگونه که در بیانیه آوردهاید قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت را تضمین برجام میدانید -که چنین نیز هست- چرا علیه آمریکا که با خروج از برجام این قطعنامه را نقض کرده است اقدامی نمیکنید؟! و اساسا از کدام برجام سخن میگوئید؟!
درباره SPV پیش از این بررسی مستندی داشته و نشان دادهایم که SPV همان طرح حقارتآمیز «نفت در مقابل غذا و دارو» است و موضوع آن بارها از برجام ذلتبارتر است. در این نکته دقت کنید؛
SPV کانال ویژه مالی اروپا برای تسهیل تجارت با ایران است! که اکنون با چند درجه تنزل به INSTEX SAS تبدیل شده است. بر این اساس ضمن آنکه اروپا خرید نفت از ایران را در تحریم نگاه میدارد (نقض آشکار برجام)، ایران هم حق دسترسی به ارز حاصل از فروش نفت خود به کشورهای دیگر نظیر هند و ژاپن و کره جنوبی را ندارد! بلکه ارز حاصل از فروش نفت ایران باید از کشورهای خریدار به بانکهای اروپایی منتقل شود! خب، تا اینجا یک قلم درشت به نفع اروپاست که پول نفت ما را در اختیار دارد و از سود آن استفاده میکند! بعد چه؟... ایران میتواند از کشورهای اروپايي کالا خریداری کند. این هم یک قدم بزرگ دیگر به نفع اروپاست که بازار کالای وارداتی ایران را در اختیار میگیرد! اما، آیا ایران میتواند هر کالایی که نیاز داشت را از اروپا خریداری کند؟ SPV و طرح اخیرا اعلام شده آن یعنی INSTEX SAS چنین اجازهای نمیدهد! بلکه ایران در مقابل ارز حاصل از فروش نفت خود فقط به فقط میتواند از کشورهای اروپایی مواد غذایی و دارویی بخرد. و نتیجه آنکه، ایران به تدریج تمام کارخانهها و مراکز تولید دارو و مواد غذایی خود را که نقش برجستهای در اقتصاد کشور و اشتغالزایی دارند، تعطیل کند. این هم امتیاز دیگری برای اروپاست. در این پروژه رابطه اقتصادی ایران با سایر کشورها قطع شده و منحصرا در اختیار اروپا قرار میگیرد و این نیز امتیاز دیگری است که قرار است به اروپا بدهیم!
تا اینجا مشخص میشود که ایران با پذیرش SPV و طرح تنزل یافته آن یعنی INSTEX SAS دستکم ۵ امتیاز ویژه به اروپا تقدیم میکند و در مقابل، به دست خود، ذلت و تحقیر و نابودی اقتصادی خود را رقم میزند!
صبر کنید! ماجرا هنوز تمام نشده است، اجرای SPV و INSTEX SAS علاوه بر نتایج فاجعهباری که به آن اشاره شد، شرط و شروط دیگری هم دارد. باید بدون فوت وقت، FATF و CFT و پالرمو را هم بپذیریم. یعنی چه؟! بهعنوان نمونه
- و فقط یک نمونه- باید براساس CFT که موضوع آن مقابله با تامین مالی تروریسم است، بودجه نیروی قدس، سپاه پاسداران،
وزارت اطلاعات، وزارت دفاع و... را قطع کنیم! چرا که این مراکز از نظر آمریکا و متحدانش «تروریست» هستند! یعنی ایران اسلامی و مردم این مرز و بوم را دست بسته تحویل دشمن و تروریستهای تحت امر آنها بدهیم! داعش که یادتان هست؟!
و در خاتمه، این سؤال با دولت محترم و حامیان دیگر کنوانسیونهای یاد شده در میان است که کجای آنچه در این وجیزه آمده است را غیرواقعی میدانند؟! و اگر چنین تصوری دارند چرا بهجای حضور یکطرفه در صدا و سیما و یا مجامع دیگر، حاضر نیستند در یک گفتوگوی دوجانبه با حضور دیگر کارشناسان شرکت کرده و مستندات و دلایل نظر خود را برای آگاهی عموم مردم بیان فرمایند؟! و چنانچه موارد یاد شده را واقعی میدانند، چرا جسد متعفن برجام را دفن نمیکنند تا مردم از خطر عفونی میکروبهای برخاسته از آن نظیر
FATF و CFT و SPV و پالرمو و اخیرا INSTEX در امان باشند و مانند ۵ سال و چند ماه گذشته، معیشت و حرمت آنان از نتیجههای فاجعهبار برجام و کنوانسیونهای پیرامونی آن
در رنج و آسیب نباشند؟!
حسین شریعتمداری
***************************************
روزنامه جمهوری اسلامی**
فجر چهلم و مسئولیت دولتمردان
بسمالله الرحمن الرحیم
یادداشت مدیر مسئول
با فرا رسیدن دهه فجر چهلمین سال عمر انقلاب اسلامی، باید به ملت ایران تبریک و به دولتمردان آمریکائی تسلیت گفت. ترامپ و مشاور امنیت ملی او گفته بودند ایران، چهلمین سال انقلاب اسلامی را به پایان نخواهد برد و نظام جمهوری اسلامی تغییر خواهد کرد. این خواب دولتمردان آمریکائی تعبیر نشد و این روزها مردم ایران، ورود به چهلمین دهه فجر انقلاب اسلامی را گرامی میدارند و به فجرآفرینان که شهدای انقلاب و امام خمینی در راس آنان قرار دارند درود و سلام میفرستند.
نکته قابل توجه این است که دولتمردان آمریکائی و سران بعضی از کشورهای اروپائی در طول 40 سال گذشته بارها این خواسته خود را در قالب یک پیشبینی مطرح کرده بودند که نظام جمهوری اسلامی دوامی نخواهد داشت و به زودی سقوط خواهد کرد. تقریباً در تمام دهههای چهارگانه گذشته این وعده را سران این کشورها به خود و ضدانقلابیون فراری ایرانی دادند ولی هیچگاه خواب آنها تعبیر نشد و همواره آنها با بنبست مواجه شدند و ملت ایران با موفقیت به راه خود ادامه داد.
تردیدی نیست که در زمینه این ناکامی دولتهای آمریکائی و اروپائی هیچ عاملی موثرتر از مقاومت مردم بیدار و هوشیار ایران نبوده و در تمام 40 سال گذشته همین مقاومت هوشیارانه بود که توانست این انقلاب را به پیش ببرد و دشمنان آن را با شکست مواجه کند. به همین دلیل، مسئولان نظام جمهوری اسلامی باید قدردان این مردم باشند و با تمام توان در راه خدمت به آنان تلاش نمایند.
واقعیت این است که ملت ایران، همانگونه که امام خمینی فرمودند، ملت بزرگ و فداکاری است. اصل پیروزی انقلاب اسلامی مرهون فداکاری این مردم است، پیروزی در دفاع مقدس با فداکاری این مردم حاصل شد، به شکست کشاندن تحریمها و فشارهای گوناگون 40 سال گذشته که دولتهای غربی با توسل به آنها سودای نابودی نظام جمهوری اسلامی را در سر داشتند نیز کار همین مردم بود و اکنون نیز نقش بر آب شدن نقشههای رئیسجمهور آمریکا و همدستان و مشاوران او با حضور مردم ایران در صحنههای گوناگون مقاومت است که صورت میگیرد. با توجه به همین ویژگیها بود که امام خمینی میفرمود مردم ولی نعمت ما هستند و همه مسئولین باید در خدمت آنان باشند.
در مقابل اینهمه فداکاری و مقاومت مردم، متاسفانه مسئولان آنچنان که شایسته است به وظایف خود در حراست از دستاوردهای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی عمل نکردهاند. مشکلاتی که همواره مردم در زندگی و معیشت خود با آن مواجه بودهاند و اکنون نیز هستند، ظلمی است که به دلیل کوتاهی مسئولین در انجام وظایف انقلابی و قانونی شان بر مردم تحمیل شده است. مشکل از قانون اساسی و سایر قوانین نیست، مشکل از عمل نکردن به قانون، دور زدن قانون و سوءاستفادههائی است که عدهای فرصت طلب از بیتوجهیها و نزاعهای بیهوده مسئولین میکنند. اینکه عدهای برج عاج نشین شدهاند و عدهای به نان شب محتاجند و این روزها در صفهای گوشت منجمد وقت میگذرانند دلیلی غیر از ضعف مسئولین، ضعف نظارت و سرپیچی از عمل به قانون ندارد.
درست است که مردم ایران در روز 22 بهمن امسال با حضور در راه پیمائی جشن 40 ساله شدن انقلاب اسلامی، ناکامی دولتمردان آمریکائی را به رخ آنها خواهند کشید، ولی این واقعه بزرگ نباید به مسئولین کشور اجازه بدهد کوتاهیهای خود را توجیه نمایند.
***************************************
روزنامه خراسان**
کوه اروپا موش زایید
نویسنده : امیرحسین یزدان پناه
کوه اروپایی ها سرانجام پس از 9 ماه وعده های پی در پی برای حفظ برجام، «موش زایید» تا مهر تاییدی باشد بر این پیش بینی دقیق هشت ماه پیش رهبر انقلاب از رویکرد اروپا در قبال ایران: «ما بنای دعوا کردن با اروپاییها را نداریم؛ با این سه کشور اروپایی بنای معارضه و مخالفت و بگومگو نداریم، اما واقعیت ها را باید بدانیم. این سه کشور نشان دادهاند که در حساسترین موارد با آمریکا همراهی می کنند و دنبال آمریکا حرکت می کنند» (بیانات در دیدار مسئولان نظام؛ دوم خرداد 1397)
سازوکاری (INSTEX) که اروپا دو روز پیش برای حمایت از تجارت با ایران ایجاد کرد، براساس اظهارات خود اروپایی ها اولا «تحریم های آمریکا را دور نمی زند» ثانیا فعلا فقط روی «چند قلم کالای بشردوستانه و پزشکی» تمرکز کرده که تحریم نیستند! و ثالثا این که در جزئیاتی که از این سازوکار توسط رسانه ها منتشر شده، «INSTEX» مبادلات نفتی ایران را پوشش نمی دهد؛ درحالی که اساسا هدف اصلی این سازوکار پوشش دادن مبادلات نفتی ایران بود.
البته با وجود این نقاط ضعف جدی که اگر اصلاح نشود می تواند حتی این ساختار را از حیّز انتفاع خارج کند اما «INSTEX» علاوه بر این که می تواند تاحدودی برخی مبادلات ارزی ایران را تسهیل کند اتفاق قابل تاملی را سبب شده که اگرچه نفع مستقیم اقتصادی برای ما ندارد اما در دراز مدت می تواند به فرایندهای جدید و ضد آمریکایی در جهان منجر شود. آن هم این که «INSTEX» نخستین سازوکاری است که علیه ارز مسلط جهان یعنی دلار ایجاد می شود و با دور زدن سوئیفت می تواند تهدیدی برای سلطه دلار باشد؛ موضوعی که روزنامه آمریکایی واشنگتن پست آن را «چالشی بسیار بزرگ» علیه سیطره آمریکا بر نظام مالی جهان توصیف کرد.این موضوع را روزنامه نیویورک تایمز، پنج ماه پیش در گزارشی مورد اشاره قرار داده و همان زمان آن را «خطر برای آمریکا» توصیف کرده بود که می تواند «جزئی دایمی در سیستم پرداختهای بینالمللی شود.»
تهدیدهای این سازوکار چیست؟
با این حال این سازوکار با تهدیدهای جدی مواجه است. اولین تهدیدی که «INSTEX» با آن مواجه است احتمال تحریم مستقیم از سوی آمریکاست. هرچند ساختار پیچیده حقوقی این سازوکار به این نحو که رئیس آن یک آلمانی، محل ثبت آن در فرانسه و ناظر آن انگلیس است برای مقابله با تحریم آمریکا اتخاذ شده اما همین ساختار پیچیده نیز نحیف تر از آن است که بتواند ضدتحریم باشد. یکی از راه های ضد تحریم شدن این سازوکار اتصال آن به بانک های مرکزی کشورهای اروپایی بود، موضوعی که هرچند درباره آن اطلاع رسانی نشده اما با توجه به رویکرد اروپایی ها، تمهید آن خیلی بعید به نظر می رسد.
تهدید دوم استقبال نکردن شرکت ها و بانک ها از فعالیت ذیل آن است. به این دلیل که این سازوکار طبعا در نقطه تمرکز وزارت خزانه داری آمریکا قرار خواهد داشت و لذا شرکت هایی که بخشی از منافع شان در خاک آمریکا قرار دارد، به آن ورود نخواهند کرد.
خلاصه آن که پیگیری نکردن اصولی اجرای توافق هسته ای توسط طرف های غربی از سوی هیئت نظارت بر اجرای برجام، متناسب با آن چه رهبر انقلاب در آغاز برجام طی شروط 9 گانه از دولت خواسته بودند سبب شد منافعی که می توانست از این توافق نصیب کشور شود، حداقل شده و با خروج آمریکا این توافق در آستانه مرگ قرارگیرد و اکنون با آن چه از اروپا شاهدیم، نمی توان چندان امید داشت که این رویکرد اروپا برجام را از مرگ قطعی نجات دهد . لذا به نظر می رسد اول اگر قرار است اروپا قدم جدی و عملی برای حفظ توافق هسته ای بردارد، ایران باید بخشی از تعهدات برجامی خود را که البته حساسیت برانگیزی کمتری دارد ، متوقف کند تا اروپا متوجه باشد که تعلل او با واکنش قاطع ما مواجه می شود و دوم هم این که راهبرد اصولی دولت برای حل مسائل و مشکلات کشور باید بازکردن گره مسائل داخلی کشور از برجام و مسائل خارجی و توجه جدی و حقیقی به ظرفیت های داخلی باشد.
***************************************
روزنامه ایران**
پاسداشت بلوغ انقلاب
محمدرضا تابش
نایب رئیس فراکسیون امید مجلس
12 بهمن، امام آمد و با فجرنامه آزادی، ردای پرشکوه وحدت را بر تن زخم خورده میهن پوشاند. وقتی منها، ما شدند در روز 22 بهمن بزرگترین معجزه قرن رقم خورد و انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. اکنون این انقلاب 40 ساله شده است. همانگونه که 40 سالگی در فرهنگ دینی، ادبیات، اسطوره و واقعیت، نماد عقلانیت، کمال و بازاندیشی است، در تاریخ انقلاب ما هم فرصتی برای ارزیابی دستاوردها، آرمانها، رویکردها و عملکردهاست. فرصتی برای پیش بردن و تقویت نقاط قوت و کاستن از کژیها و ترمیم نقاط ضعف است. انقلابی که همه متفکران، نخبگان جریانهای سیاسی، اقشار مختلف مردم و همه آنان که از استبداد، وابستگی و تبعیض به تنگ آمده بودند، در شکلگیری و پیروزی آن پشت سر امام(ره) قرار گرفتند و آینده بهتر ایران را بر پایه آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی ترسیم کردند.
آیندهای که خواست تاریخی ملت را در دستیابی به عدالت، پیشرفت، دموکراسی، مردم سالاری، رفاه و حقوق اساسی در ذیل جمهوری اسلامی نوید داد. آنچه مردم آن روزها خواستند و امام(ره) بر آن صحّه گذاشت و در قانون اساسی متبلور شد، قطب نمای حرکت امروز ما هم هست که باید ملاک ارزیابی قوتها و ضعفهای ما هم باشد. انقلاب اسلامی به ایران اقتدار داد تا بتواند با جهان بر اساس منطق عقلانی سخن بگوید و در ساختن جهان صلحآمیز و عاری از افراطی گری و خشونت، مشارکت مؤثر داشته باشد.
برای چنین مشارکت مؤثر و تأثیرگذاری مهمترین و تعیینکنندهترین عامل را باید در درون ساختار جمهوری اسلامی و مرزهای ایران عزیز جست. جایی که به جد و با اولویتی به مراتب فراتر از هر مسأله دیگری نیازمند وحدت ملی هستیم. اما تبصره مهم چنین وحدتی پذیرش این اصل عینی و آشکار است که وحدت ملی از مسیر آمریت امکانپذیر نخواهد شد. ما برای رسیدن به این وحدت نیازمند سازوکار و تدبیری سیاسی هستیم که در چهل سالگی انقلاب اسلامی و اوج دوران بلوغ این نظام قطعاً خواستی امکانپذیر است.
به عبارتی برای رسیدن به این وحدت باید سه اصل را در تدبیر سیاسی خود بپذیریم؛ اول پذیرش وجود تکثر در میان گروههای مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی. دوم پذیرش عملی ارجحیت منافع ملی به منافع گروهی در هر حالت و موقعیتی و سوم نیز تقویت سازوکارهایی که رجوع به نظر مردم در تصمیمگیریهای کلان و همینطور رقابت سالم و عادلانه بین جریانهای مختلف را تسهیل میکنند.
شکی نیست که در همین شرایط هم موقعیت کشور ما به لحاظ شاخص اتحاد ملی حداقل در منطقه و میان کشورهای همجوارمان موقعیت قابل قبولی است. اما مسأله اساسی دیگر این است که هماکنون به شکلی مشهود فشارهای خارجی و فرا منطقهای در جای جای خاورمیانه در مسیر ضربه زدن به انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران با یکدیگر همراستا شده و در پی پشتیبانی از همدیگر هستند. همین مسأله است که در جشن چهل سالگی انقلاب اسلامی، ضرورت تحکیم وحدت ملی ما را دو چندان میکند. کشور ما در این شرایط برای پیشبرد اهداف خود هم نیازمند رویکردها و سیاستهای ملی است و هم نیازمند میدان دادن بیشتر به اندیشهها و شخصیتهای ملی و فرصت آفرین.
از جمله مهمترین شاخصههای رسیدن به چهل سالگی و تجربه دوران بلوغ به افزایش توان محاسبهگری عقلانی در تصمیمگیریها، اوج گرفتن توانایی استفاده از دستاوردهای گذشته برای ساختن آینده و همینطور رسیدن به ثبات لازم برای خود انتقادی در بررسی اشتباهات قبلی است. بر همین اساس جمهوری اسلامی ایران در آستانه چهلمین سال تأسیس، قطعاً از آن حد ثبات و اقتدار برخوردار است که بتواند ضمن حفظ تمام دستاوردهای قبلی و اصرار بر روشهای سازندهای که تا قبل از این تجربه کرده، نگاهی جدیتر به فرآیند سازندهای از خودانتقادی ناظر به انجام اصلاح در مسائل مقتضی بپردازد. در آستانه چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی میتوان گفت که مهمترین دستاورد این چهل سال در واقع رسیدن به همین دوران بلوغی است که میتواند آغازگر دورهای جدید از نوزایی و شکوفایی در جمهوری اسلامی باشد.
***************************************
روزنامه وطن امروز**
نگرانیهای حیاتی درباره Instex
مهدی محمدی: اتحادیه اروپایی روز پنجشنبه اعلام کرد مکانیسم مالی جدید با ایران را با عنوان Instex ثبت کرده است. Instex در واقع یک نوع SPV یعنی ابزار دارای هدف خاص است که اروپاییها گفتهاند هدف آن پشتیبانی از معاملات مشروع ایران است. در همین آغاز کار نگرانیهای بسیار مهمی وجود دارد که اگر به آنها پرداخته نشود
Instex نهتنها کمکی به سبک کردن فشار ناشی از تحریمهای آمریکا نخواهد کرد بلکه به سرعت به مکمل تحریمهای آمریکا تبدیل شده و همان اهداف آمریکا را از مسیر دیگری تامین خواهد کرد.
1- قبل از هر چیز هم از جانب اروپاییها و هم از سوی طرف ایرانی نشانههایی هست که یک سلسله توافقات جانبی انجام شده و توقع اروپاییها این است که ایران در ازای فعالیت این موسسه (Instex در واقع یک موسسه ثبت شده در فرانسه است) وارد مذاکرات منطقهای و موشکی شود. اگر چنین وعدهای داده شده باشد، اصلیترین هدف آمریکا که کشاندن ایران پای میز مذاکرات منطقهای و موشکی و ایجاد تناظر میان تحریمها و برنامه موشکی و منطقهای ایران بوده تا اینجا محقق شده است. آقای ظریف پس از اعلام راهاندازی
Instex از آمادگی ایران برای «تعامل سازنده با اروپا با شرایط برابر و احترام متقابل» سخن گفته است. این جمله باید راززدایی شود و آقای ظریف خیلی روشن باید متعهد شود منظور از این تعامل سازنده هیچ نوعی از مذاکرات منطقهای- از جمله آنچه چند ماه قبل درباره یمن انجام شد- نیست.
2- نگرانی دیگر این است که Instex به تدریج تبدیل به سیاهچاله اروپایی شده و همه تجارت خارجی ایران را ببلعد. اروپاییها به صراحت گفتهاند پولی که در این موسسه جمع میشود فقط برای معاملات مشروع ایران (یعنی غذا، دارو و تجهیزات پزشکی) هزینه خواهد شد. اگر آنگونه که آقای عراقچی گفته ایران بخواهد حتی پول فروش نفت به خریداران غیراروپایی را هم به Instex هدایت کند، معنایی جز این نخواهد داشت که مدیریت کل پول ایران در اختیار اروپاییها قرار خواهد گرفت و ایران میتواند این پول را فقط صرف معاملاتی کند که آنها اجازه میدهند. این دقیقا منطبق با هدف آمریکاست که اختیار پولهای ایران را از دست ایران خارج کرده و اجازه ندهد این پولها به شکلی که مدنظر ایران است و فراتر از اهداف تحریمی مصرف شود. «کنشزدایی» از تجارت خارجی ایران اتفاق بسیار خطرناکی است که اگر Instex آن را محقق کند خدمت بزرگی به آمریکا کرده است.
3- با توجه به اصرار اروپاییها به کامل شدن برنامه اقدام FATF در ایران به عنوان پیششرط عملیاتی شدن Instex، 2 نگرانی فوقالعاده مهم ایجاد میشود: اول- اروپاییها تازه این موسسه را ثبت کردهاند و شواهد نشان میدهد میخواهند آغاز به کار عملی آن را مشروط به تصویب نهایی CFT و پالرمو در ایران کنند. در این صورت Instex نهتنها سبککننده فشارها نخواهد بود بلکه خود به ابزار فشاری جدید بر ایران به منظور گرفتن امتیازهای بیشتر بدل خواهد شد. دوم- از این مهمتر، احتمالا Instex فقط با آن دسته از موسسات مالی و شرکتها در ایران کار خواهد کرد که استانداردهای مقابله با تامین مالی تروریسم و پولشویی مدنظر اروپا را کامل اجرا کنند و این یعنی، این مکانیسم جدید خود به چشمهای جدید برای تزریق پرفشار خودتحریمی و قطع همکاری بخش خصوصی با نهادهای مورد هدف در ایران تبدیل میشود.
4- اصرار برای انباشت هر چه بیشتر تجارت خارجی بویژه پول ناشی از فروش نفت ایران در Instex خدمتی بزرگ به رژیم تحریمهای آمریکاست، چرا که اساسا امکان هرگونه دور زدن تحریمهای آمریکا را از ایران سلب کرده و به شناسایی کامل هویت مشتریان ایران از سوی آمریکا- که بر این مکانیسم اشراف کامل دارد- میانجامد. برای آمریکا خبری خوشتر از این نیست که ایران به دست خود اطلاعات مالی حساس مربوط به شرکای تجارت خارجی خود را در اختیار نهادی بگذارد که در هماهنگی تنگاتنگ با خزانهداری آمریکا قرار دارد. از این جنبه Instex کمککار و تسهیلکننده تحریمهای آمریکا خواهد بود نه مقابلهکننده با آن.
این 4 نگرانی حیاتی است و اگر همین حالا با شفافیت کامل رفع نشود، میتواند به فاجعهای برای امنیت ملی ایران در سالهای آینده بدل شود. راه بهتر این است که ایران تاکید کند Instex باید خرید همه کالاها و خدمات از سوی ایران- نه فقط آن دسته از کالاها و خدمات که مشمول تحریم نیست- را تامین مالی کند و الا فعالیتهایی که در زمینه خروج ایران از تعهدات هستهایاش آغاز شده شدت خواهد گرفت و ایران تعهدات برجامی خود را ترک خواهد گفت.
***************************************