علی مطهری، نایبرئیس مجلس شورای اسلامی دیروز عصر با حضور در برنامه «رو در رو» در اظهاراتی عجیب اصالت نامه امام(ره) درباره غیر قانونی بودن نهضت آزادی و عزل منتظری را زیر سؤال برد و گفت[...]
یادداشت: علی
مطهری، نایبرئیس مجلس شورای اسلامی دیروز عصر با حضور در برنامه «رو در
رو» در اظهاراتی عجیب اصالت نامه امام(ره) درباره غیر قانونی بودن نهضت
آزادی و عزل منتظری را زیر سؤال برد و گفت: «بعید میدانم این نامهها از
امام(ره) باشد.» البته علی مطهری پیمانهای پر از این قبیل اظهارات شاذ
سیاسی در دورههای گوناگون نمایندگی خود دارد و این بار نیز به احتمال زیاد
آخرین بار آن نخواهد بود؛ اما گاهی موضوع چنان اهمیتی دارد که نباید با
بیتفاوتی از کنار آن گذشت.
اولاً، این دو موضوع از نظر تاریخی و روایی
از استحکام و استنادات چنان محکمی برخوردار است که به مصداق «آفتاب آمد
دلیل آفتاب»، جایی برای استدلال تحلیلی مخالف باقی نمیگذارد. ضمن اینکه
هنوز جریانها و آدمهای مرتبط با آن نامهها، از جمله آقای محتشمیپورـ
گیرنده نامه امام(ره) در خصوص غیر قانونی بودن فعالیت سیاسی نهضت آزادیـ
زنده هستند.
ثانیاً، موج رسانهای این مباحث در مقطع دولت اصلاحات نیز
در مطبوعات زنجیرهای دوم خرداد از سوی افراد منسوب به نهضت آزادی و ملیـ
مذهبیها در جامعه طرح شد و حتی آنها در زمان حیات مرحوم حاجاحمد خمینی،
یادگار امام(ره) نامه عزل منتظری را زیر سؤال بردند که با پاسخهای آن
مرحوم در رنجنامه مواجه شدند و مؤسسه حفظ و نشر آثار امام(ره) نیز به
عنوان متولی این امر بیانیه رسمی داد و از نظر خطشناسی و استنادات تاریخی
درستی هر دو نامه را تأیید کرد.
ثالثاً، ضرورت طرح مجدد این موضوع از
سوی نایبرئیس مجلس خود سؤال بزرگتری است که چرا در حالی که مردم با
مشکلات و دغدغههای زیادی در حوزه معیشت و بیکاری و گرانی درگیر هستند،
نمایندگان مسئله اصلی و فرعی جامعه را تشخیص نمیدهند؟!
رابعاً، اظهار
نظر در عالم سیاست لوازم و ویژگیهای خود را دارد و مستلزم داشتن نگاه
نافذی است که بتواند از ظواهر عبور کرده و عمق مسئله و نسبت آن را با منافع
ملی، ارزشهای بنیادین و تبعاتی که ایجاد میکند، ببیند و سپس اظهار نظر
کند. اگر هویت تاریخی انقلاب اسلامی با بیدقتی یا بیتوجهی با روایتهای
گوناگون در نزد افکار عمومی و نسل جدیدی که در حال صورتبندی هویتی و سیاسی
است، خدشهدار شود، میتواند در شرایط خطیر امروز آغازگر دومینویی از
بیاعتمادیها و بیاعتباریهایی شود که خسارت آن صدها برابر بیشتر از
دشمنیهای بیرونی است.