یادداشت: «داشتن قدرت بدون پذیرش مسئولیت» سادهترین و واضحترین تعریف و توصیفی است که میتوان درباره جریان اصلاحات به کار برد! در حالی که شش سال است دولت مورد حمایت این جریان سیاسی، قوه مجریه را در دست داشته است و بخش اعظمی از بدنه دولت را مدیران اصلاحطلب تشکیل دادهاند و مجلس دهم با تعداد قابل توجهی از نمایندگان اصلاحطلب به سال پایانی خود رسیده است، اما این جریان به جای پاسخگویی به مطالبات مردم و توضیح درباره عملکردش، همواره به دنبال توجیه است؛ از خلق بهانههای تازه تا تکرار بهانههای قدیمی!
یکی از بهانههای پر تکرار موضوع دولت پنهان یا موازی است که در جدیدترین نمونه «علیرضا علویتبار» در مصاحبه با روزنامه «شرق» گفته است: «باید تأکید کنم که در ایران یک دولت در سایه وجود دارد که باید آن را هم به عنوان یک عامل تعیینکننده مهم و اساسی به حساب آورد. دولتها گاه در مقابل این دولت سایه مقاومت کرده و ایستادهاند و گاه مقابل آن منفعل بودهاند.» وی با بررسی رابطه دولتهای گذشته با آنچه دولت سایه نامیده است، درباره نسبت دولت اعتدال با دولت پنهان گفته است: «دولت اول روحانی اقناع و مقاومت است و دولت دوم او انفعال و گاه تسلیم است»؛ اما خیلی خوشخیالانه است که علویتبار و همکارانش خیال کنند با چنین بهانهسازیهایی میتوان از دولت سلب مسئولیت کرد! مردم شعارهای انتخاباتی و وعدههای آقای روحانی، حمایت اصلاحطلبان و قولهای این جریان در انتخاباتها را فراموش نکردهاند و این جریان سیاسی و حامیانش همچنان باید پاسخ این پرسش را بدهد که اگر چنین موضوعی حقیقت دارد، چرا در زمان انتخابات و زمان رأی گرفتن حرفی از آن به میان نیاورده و مدعی بودند با پیروزی در انتخابات مشکلات را حل خواهند کرد!