صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۹  ، 
شناسه خبر : ۳۱۶۰۵۳
 «پيام دهكردي» بازيگر نقش «جيسون رضائيان» در سريال گاندو در گفت‌وگو با صبح صادق
با توجه به بازخوردهايي كه از اين سريال در بين مردم داشته‌ام، مي‌بينم مردم از ساخت اين سريال خوشحال هستند كه براي اولين مرتبه يك سريال با اين حد از شفافيت، موضوعات اين‌چنيني را به تصوير كشيده است. اين موضوع بايد سال‌ها پيش اتفاق مي‌افتاد. ما بايد با ديدن همه اقشار در صدا و سيما به عظمت كشورمان و تكثر و گوناگوني آن پي ‌ببريم و رسانه ملي، زماني مي‌تواند موفق باشد كه جذب حداكثري داشته باشد.
پایگاه بصیرت / گفتگو با پیام دهکردی

روزهاي اخير شاهد پخش سريال امنيتي و ضد جاسوسي «گاندو» از شبكه سوم سيما بوديم؛ سريالي كه توانست خيلي‌ها را پاي تلويزيون بنشاند و آنهايي را كه به قول خود هرگز تلويزيون تماشا نمي‌كردند، وادار به تماشا و البته نقد و نظر كند. هجمه‌هاي بسياري هم عليه اين سريال ايجاد شد تا جايي كه وقتي به مذاق برخي مسئولان خوش نيامد، آن را غيرواقعي قلمداد كردند و با فشارهاي بسيار توانستند برخي از ديالوگ‌هاي سريال را سانسور كنند. درباره اين سريال و سختي‌هاي بازي در آن، با «پيام دهكردي» بازيگر نقش «مايكل هاشميان» يا به عبارتي جيسون رضائيان به گفت‌وگو نشستيم كه در ادامه مي‌آيد:

 

* به عنوان اولين سؤال بفرماييد اينكه شما نقش يك ضد قهرمان و جاسوس را در يك مجموعه تلويزيوني بازي كرديد، چه حسي داشتيد؟ حال و هواي خود از بازي در اين نقش را براي ما بگوييد.

اساساً بازيگري مانند تمام مشاغل دنيا، يك كار حرفه‌اي است. همان‌طور كه نزد يك جراح مغز و اعصاب، طيف‌هاي مختلفي از مردم مانند كارمند، روحاني، دزد، قاتل و استاد دانشگاه براي درمان مراجعه مي‌كنند و جراح همه آنها را تحت مداوا قرار مي‌دهد، بازيگري هم به همين منوال است. براي يك بازيگر فرقي نمي‌كند، گاهي اوقات ممكن است نقش يك انسان پاك و پرهيزكار و گاهي اوقات نقش يك انسان شرور و بدطينت را بازي كند.

بنابراين بازيگري، يك كار كاملاً حرفه‌اي است؛ هيچ وقت اين دسته‌بندي مثبت يا منفي مبنا و ملاك نبوده است و هميشه فكر كرده‌ام قرار است انساني را خلق كنم كه تجلي آن مي‌تواند مثبت يا منفي باشد. 

 

* درباره سختي‌هاي بازي در اين نقش براي‌مان بگوييد.

اساساً خلق، كار سختي است. اين خلق مي‌تواند خلق يك نقش باشد كه ما بايد آن را در قالب يك بازيگر خلق كنيم يا مي‌تواند اثر هنري در حوزه‌هاي ديگر باشد، اساساً اثري كه بدون رنج و سختي خلق شود خيلي ديدني نخواهد شد. اين نقش هم يكي از دشوارترين نقش‌هايي بوده كه من در همه سال‌هاي كاري‌ام تجربه كرده‌ام. چه آن وقت كه بايد براي بازي 25 كيلو وزن اضافه مي‌كردم و چه الآن كه بايد همين وزن را كم كنم كه هر يك دشواري‌هاي خود را دارد.

بحث‌هاي ديگري مانند لهجه و احوالات عاطفي‌اي كه اين شخصيت در سر مي‌گذراند، همه از سختي‌هاي اين نقش بود، علاوه بر اينكه حجم و فشردگي كار زياد بود؛ به ويژه بخش خارج از كشور. با توجه به وضعيت اقتصادي و قيمت دلار، ما مي‌خواستيم در كوتاه‌ترين زمان، صحنه‌هاي خارج از كشور كار را به سرانجام برسانيم، لذا بايد خيلي فشرده كار را انجام مي‌داديم كه سختي‌هاي خود را داشت.

 

* با توجه به اينكه اين سريال از روي پرونده واقعي نوشته شده بود، چرا از اسم اصلي «جيسون رضائيان» در اين سريال استفاده نشد؟

اطلاع ندارم؛ اين سؤال را بايد از آقاي افشار يا اميني بپرسيد. حتماً معذوريت‌هاي امنيتي از دلايل آن بوده است. 

 

* براي اينكه مانند «جيسون رضائيان» صحبت كنيد، چقدر تلاش كرديد؟

در واقع نه من و نه آقاي افشار خيلي اصرار نداشتيم حتماً مثل اين فرد حرف بزنم، كما اينكه من براي اين نقش از قبل نه فيلمي ديده بودم و نه صدايي شنيده بودم كه بخواهم آن را بسازيم بعدها كه كار تمام شد، وقتي فيلم‌هايي از جيسون رضائيان ديدم، برايم خيلي جالب بود كه طرز صحبت كردنم به او خيلي شباهت داشت. 

 

* وقتي اين نقش را قبول كرديد، از روند كامل سريال باخبر بوديد؟

بله.

 

* چند درصد اين سريال واقعي بود؟

تا جايي كه بنده اطلاع دارم بالاي 80 درصد داستان اين سريال واقعي بود. 20 درصد هم طبق روند كلي پرونده و بر اساس مقتضيات درام نوشته شد. آرش قادري، فيلم‌نامه‌نويس اين سريال از قطعات اين پازل كمك گرفته و با استفاده از تكنيك‌هاي فيلم‌نامه‌نويسي و هنرهاي نمايشي، اتصالات را در قصه جا داد، يعني دخالت فنون فيلم‌سازي را اگر در نظر نگيريم اين سريال صد درصد واقعي و بر اساس پرونده و موضوعي بوده كه رخ داده است.

 

* با توجه به اينكه بازيگر نقش «جيسون رضائيان» بوديد، به نظر شما چرا انقدر نسبت به اين سريال از طرف عده‌اي هجمه وارد شد و حاشيه‌سازي كردند؟

اين حواشي، حواشي مختلفي است، يعني حواشي يكجانبه و تك حوزه‌اي نيست. جريان‌هاي داخلي، منتقد اين سريال بوده و زوايايي با آن داشتند كه همين جريان‌هاي داخلي، چندين شاخه مي‌شود، همچنين جريان‌هاي خارج از ايران كه آنها نيز زوايا و اختلافاتي با اين سريال داشتند. بنابراين هر يك زاويه‌هاي خاص خود را نسبت به اين سريال داشتند. به نظر من كاري كه ساخته مي‌شود و دست روي موضوعات امنيتي مي‌گذارد، حتماً موافقان و مخالفاني خواهد داشت كه اين را بايد در جاي خود، منطقي و عقلايي واكاوي، نقد و بررسي كرد. 

به نظرم وقتي اثري قابل بحث باشد، هم از نظر ساخت و هم از نظر محتوا شاخصه‌هاي يك اثر هنري در آن وجود دارد. در همه جاي دنيا به همين صورت است و آثار شاخص و پيروز، آثاري هستند كه درباره آنها نقد مثبت و منفي زيادي وجود داشته باشد و گاندو نيز از اين قاعده مستثني نيست. به هر حال، موضوعات امنيتي حساسيت‌برانگيز است و ممكن است خواب برخي‌ها را آشفته كرده‌ باشد. در داخل كشورمان خيلي‌ها به دست قوه قضائيه سپرده شدند و خيلي از مفسدان اقتصادي از كشور گريخته‌اند. به هر حال گاندو اين داستان را روايت مي‌كند. مابقي ماجرا هم بحث‌هاي سياسي است كه به من ارتباطي ندارد و بايد درباره آن، آقاياني كه اهل سياست هستند گفت‌وگو كنند. 

* لزوم و اهميت ساخت چنين سريال‌هايي را كه امنيتي و ضد جاسوسي هستند، چقدر مي‌دانيد؟

همين الآن هم براي ساخت چنين سريال‌هايي خيلي دير شده است و اين موضوع بايد خيلي سال پيش اتفاق مي‌افتاد. در حال حاضر، با ساخت چنين سريالي، به جامعه، مسئولان و مديران يك شوك وارد شده و همه جا خورده‌اند. جامعه نيز انتظار چنين اثري را نداشت، به اين دليل كه هرگز و هيچ‌گاه با اين كيفيت و تا اين حد از صداقت و شفافيت، مجموعه‌اي ساخته نشده بود.

با توجه به بازخوردهايي كه از اين سريال در بين مردم داشته‌ام، مي‌بينم مردم از ساخت اين سريال خوشحال هستند كه براي اولين مرتبه يك سريال با اين حد از شفافيت، موضوعات اين‌چنيني را به تصوير كشيده است. اين موضوع بايد سال‌ها پيش اتفاق مي‌افتاد. ما بايد با ديدن همه اقشار در صدا و سيما به عظمت كشورمان و تكثر و گوناگوني آن پي ‌ببريم و رسانه ملي، زماني مي‌تواند موفق باشد كه جذب حداكثري داشته باشد.

الآن اگرچه ديرهنگام است، ولي سريال گاندو حداقل توانست خيلي از افرادي را كه سال‌ها تلويزيون نگاه نمي‌كردند، با آن آشتي دهد. اين محصول حاصل نگاهي بوده كه دغدغه آن، اين است كه بيشترين جذب را از اقشار مختلف داشته باشد، بنابراين بايد شفاف‌تر و صادق‌تر با مردم مواجه شويم؛ چرا كه مردم ما تشنه صداقت هستند و ما از نظر فرهنگي، آسيب‌ها و زخم‌هاي زيادي را از دروغ شنيدن و دروغ گفتن و خودسانسوري‌هاي بي‌خودي خورده‌ايم. اگر رسانه ملي شفافيت را تقويت كند، در خيلي از معضلات جامعه گشايش ايجاد مي‌شود؛ چيزي كه در برخي موارد تجربه شده و جواب داده است.

افزون بر اين، من آرزو دارم به قدري پاكدستي و سلامت در جامعه زياد شود كه سريال‌هايي، همانند گاندو و امثال آن ساخته نشود و به ساخت آن نيازي هم نباشد؛ اما گاندو و امثال آن كه واقعيت صحنه هستند بايد زودتر ساخته مي‌شدند تا در روان آنهايي كه از ساخت اين سريال و امثال آن آشفته مي‌شوند، برود و مانع خيلي از اقدامات غلط و گاهي براندازانه آنها شود.

نام:
ایمیل:
نظر: