مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس يكي از مراكز تخصصي نگهداري اسناد و پژوهشگري در حوزه دفاع مقدس در سپاه است كه كار خود را نه بعد از قبول قطعنامه، بلكه در تداوم فعاليتهايي كه از سال 60 در حوزه ثبت مسائل دفاع مقدس شروع كرده بود، آغاز كرد. «سردار علي محمد نائيني» كه در دوران دفاع مقدس مسئوليت تبليغات جنگ را به عهده داشت، دو سالي است كه مسئوليت اين مركز را بعد از مرحوم سردار حسين اردستاني عهدهدار شده است و به قول خودش سعي كرده تا با كار جهادگونه كار تدوين و گوياسازي اسناد دفاع مقدس را سريعتر پايان دهد؛ اما اين همه كار نيست؛ زيرا اين مركز براي تاريخ انقلاب اسلامي و جبهه مقاومت در سي سال بعد از دفاع مقدس هم فعاليت ميكند. در ادامه بخشي از مصاحبه ما با سردار نائيني را ميخوانيد.
***
* در ابتداي سخن بفرماييد در مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس چه گنجينهايي از اسناد داريد كه در حال كار روي آنها هستيد؟
اتفاقي در دوران دفاع مقدس رخ داد كه در مقايسه با ساير جنگهاي دنيا نادر است. در دفاع مقدس با سازماندهي تعدادي از بچههاي سپاه و بسيج كه بعدها راوي نام گرفتند، تاريخ نگاري جنگ شروع شد؛ تقريباً از شروع سال دوم جنگ (حدود سال 60). اصل روايتگري در متن جنگ تجربهاي منحصربهفرد است كه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با حضور افراد باسواد و باتجربه و آشنا با قواعد رزم در كنار فرماندهان در سطوح مختلف از قرارگاه خاتم گرفته تا تيپها با حدود 200 تا 300 نفر راوي آموزشديده با يك دستورالعمل مشخص و دستور روشن و به يك سبك و شيوه به ثبت وقايع دفاع مقدس پرداخت. اين كار غير از آن كاري است كه در در مجموعه تبليغات جنگ انجام ميشد؛ يعني كار راويان بدون حضور خبرنگاران، تصويربرداران و عكاسان بود. خبرنگاران رويدادها را براي حوزه عمومي كشور و انعكاس در رسانهها ثبت و ارسال ميكردند؛ اما راويان در كنار فرماندهان به كار پژوهشي ميپرداختند؛ حوادث و رويدادها را مينوشتند، اسناد مربوط را جمعآوري ميكردند و هرجا هم كه خللي بود و لازم بود آن گزارشهايي كه داشتند تكميل شود با خود فرماندهان مصاحبه و آن مصاحبهها را ضبط ميكردند. از سوي ديگر جلسات طرحريزي و هدايت عملياتها را هم ضبط ميكردند. موضوع جمعآوري اسناد جنگ و نگارش حوادث و رويدادهاي دفاع مقدس با حضور راويان در متن جنگ پديده بينظيري است كه سابقهاي در جنگهاي دنيا ندارد و اگر هم هست تجربههاي دهههاي اخير است كه مثلاً آمريكاييها در مورد جنگ سال 2003 عراق چنين كاري را كردند؛ البته نه به گستردگي آن چيزي كه در دفاع مقدس روي داده است.
* چه كسي پشت چنين كار بزرگي بود و انديشه انجام اين كار از سوي چه فرد يا افرادي مطرح شد؟
مسئوليت اين كار در آن زمان بر عهده دفتر سياسي سپاه بود كه آقاي محمدزاده مسئول آن بود. اين دفتر عضو شوراي فرماندهي سپاه به شمار ميآمد. آقاي محمدزاده انساني خلاق و بسيار فعال بود. وي اين ايده را از فرمانده سپاه پيگيري كرد و ايده ثبت تاريخ جنگ در دوره مسئوليت ايشان بود. وقتي در اسناد پويش ميكنيم، ميبينيم كه آقاي محمدزاده يكي از اعضاي فعال برخي از جلسات قرارگاه خاتم محسوب ميشود و در جلسات هم صاحبنظر است و در طرحهاي عملياتي نيز نظر ميدهد. ايشان عنصري بسيار مؤثر، فعال و تعيينكننده بود؛ البته امروز در بستر بيماري هستند و برايشان طلب سلامتي ميكنيم.
مركزي در دل دوران دفاع مقدس در مجموعه دفتر سياسي سپاه براي ثبت وقايع جنگ به وجود آمد كه با جنس خبرنگاري در جنگ كاملاً متفاوت است؛ تاريخنگاري و جمعآوري اسناد براي جلوگيري از انحراف در روايتهاي آينده جنگ و ثبت تاريخ درست جنگ.
* به نظر شما اگر همه فرماندهان مثل شهيد بزرگوار حسن باقري بودند و براي كارشان يادداشت روزانه و ثبت وقايع ميكردند، باز هم نياز به حضور چنين راوياني در كنار فرماندهان بود؟
ثبت از سوي فرمانده كافي نبود. بايد همه جنبههاي مسئله ثبت ميشد. فرماندهان متناسب با نقش و جايگاهي كه داشتند از همان منظر ميتوانستند بخشي از دفاع مقدس را بسازند. آنها محتواي جلسات خود و نيز مكالمات بيسيم خودشان را ضبط نميكردند؛ اما وقتي فردي به عنوان راوي يك عمليات بزرگ در كنار فرمانده است وظيفه دارد وقايع را بنويسد، همه اسناد مربوط و جلسات فرماندهي را ضبط كند و جاهايي را كه مسئلهاي است مكتوب و اسناد لازم را جمعآوري كند؛ اما راويان هم براي انجام كارشان مشكلات بسياري داشتند. اين طور نبود كه به راحتي بتوانند به اطلاعات و مسائل دسترسي پيدا بكنند و كار را پيش ببرند و حتي در ابتدا آموزشهاي لازم را هم شايد به اندازه كافي نداشتند و پس از كسب تجربه ميتوانستند به خوبي مأموريتهاي خود را انجام دهند. اين را هم در نظر بگيريم كه برخي از فرماندهان به راحتي با راوي كنار نميآمدند.
* دقيقاً ميفرماييد اسنادي كه از آنها صحبت ميكنيد از قبيل صوت و گزارش و... چيست و تعداد و ميزان آن را هم بفرماييد.
اسنادي كه از آن دوره به عنوان يك سرمايه بينظير جنگ به دست ما رسيد و امروز در مركز اسناد و در گنجينه دفاع مقدس موجود است، بخشي حدود 40 هزار ساعت نوار صوتي است؛ شامل جلسات طرحريزي عمليات و هدايت و بيسيم مكالمات و گفتوگوهاي تخصصي كه راوي همزمان با عمليات با فرمانده مصاحبه كرده است. اين 40 هزار ساعت صوت است.
بخش دوم دفاتر راوي است. هر راوي برابر دستورالعمل مشخص شده بايد مشاهدات خود را در قالب يك دفتر مينوشت. ما الآن در مركز اسناد 1200 دفتر دستنويس راوي داريم. از دفتر 30 صفحهاي تا حدود 150 و 200 صفحه.
* آيا ممكن است راوياني هنگام نگارش شهيد شده باشند و برخي از اسناد از دست رفته باشد؟
بعيد است. ما هم آماري نداريم كه دفتري از دست رفته باشد؛ چون دفاتر پس از اتمام سريع جمع ميشده و به مركز ميرفته و در دسترس كسي نبوده است؛ اما در زمينه اسناد علاوه بر دفاتر راوي و صوتها با برخي اسناد و كالكهاي عملياتي هم مواجه هستيم كه راويان جمعآوري كردهاند. با آنها گزارش كلي از عمليات را هم تنظيم كردهاند كه با عنوان گزارش عمليات نوشته شده است. الآن هفتصد مجلد گزارش عمليات داريم كه از 60 تا 70 صفحه شروع ميشود و 700 تا 800 صفحه هم برخي گزارش نوشته شده است.
* ما هفتصد عمليات نداشتيم، چرا اين تعداد گزارش عمليات وجود دارد؟
درست است. گزارش عمليات كه گفته ميشود، يعني هر راوي روايت فرماندهاي را كه با او بوده و عمليات را از منظر يگان همان فرمانده گزارش ميكند؛ براي مثال وقتي گفته ميشود والفجر 8 بايد دانست كه 17 يگان در اين عمليات حضور دارند و چهار قرارگاه. هر يگان يك روايت از عمليات دارد، هر قرارگاه هم يك روايت. در كنار اين، قرارگاه خاتم هم است؛ يعني والفجر 8 خودش ممكن است به تنهايي 20 تا 30 مجلد از اين دفاتر گزارش عملياتها را به خود اختصاص داده باشد. همين نسبت را در كربلاي 4 و 5، خيبر، بدر و ساير عملياتها ميتوان در نظر گرفت و بر اين اساس امروز 700 مجلد گزارش در اختيار ماست.
براي نمونه در والفجر 8 ما دو سه هزار ساعت صوت، 30 تا 40 دفتر راوي و حدود 30 تا 40 گزارش عمليات داريم. در كنار اين ساير اسناد و گزارشها هم است كه همه اينها ميشود يك گنجينه ناب از والفجر 8. به همين نسبت ساير عملياتها هم است. از طرفي بولتنهايي هم كه در طبقهبنديهاي مختلف توليد شده و مربوط به جاهاي مختلف است در اسناد ما وجود دارد. در مجموع ما 17 گونه سند داريم كه پنج گونه آن منحصر به خود مركز است. مابقي اسناد ممكن است به طور مشترك در گنجينه ما و ساير مراكز هم باشد.
* شما تاكنون از اسناد گفتيد؛ اما اين اسناد به چه كار ميآيند؟ شما صرفاً اين اسناد را نگه داشتهايد تا اگر كسي خواست به او بدهيد، استفاده كند، يا اينكه كاري هم روي اسناد غير از بايگاني انجام شده است؟
نه، سند به خودي خود قابل استفاده نيست. بايد چند اقدام روي آن انجام گيرد. پس از جنگ اول تلاش شد تا نقصهايي كه در اسناد وجود داشت برطرف شود. اسنادي در ساير بخشهاي سپاه، لشكرها و يگانهايي كه در استانها مستقر هستند و نيروها، اسناد وزارت خارجه و بخشي از اسنادي كه در داخل خاك عراق بوده پس از جنگ 2003 آمريكاييها جمعآوري شده و اين بخش از گنجينه اسناد دفاع مقدس به مرور تكميل شده و در حال تكميل است و به صورت خيلي خاص و در فضايي خيلي خاص در گنجينه اسناد دفاع مقدس در ستاد فرماندهي كل سپاه نگهداري ميشود؛ اما اقدام بعدي اين بود كه اين اسناد را خود راوياني كه توليدكننده و جمعآوري كننده بودند مرتب و كدگذاري و در قالب يك نرمافزار جامع تعريف كنند تا در واقع يك بايگاني ديجيتال از اسناد هم موجود باشد. همه اينها كار سختي بوده؛ اما پيچيدهترين كار ما بخش بعدي است و تاكنون قسمتي از اين كار انجام شده و به خاطر ماهيتش خيلي كند پيش ميرود. اين بخش گويا كردن اسناد است؛ چون روي اسناد خام به تنهايي نميتوان هيچگونه تحليل و پژوهشي انجام داد، بايد گوياسازي شود تا قابل استفاده و بهرهبرداري از سوي افراد متخصص باشد.
40 هزار ساعت صوت بايد تبديل به متن شود. تايپ شده، بازبيني شده، دستهبندي شده، چك و كنترل شود كه عيناً مطالب تبديل به متن شده پس از مقابله صوتي بايد در صوتها مشخص باشد كه فلان سخن را چه كسي گفته يا در صوت اگر به جايي روي نقشه يا جاي ديگر اشاره شده دقيقاً آنجا كجاست كه براي اين منظور شخص راوي و فرمانده بهترين گزينه براي حقيقتيابي اين كار هستند. دفاتر راوي هم بايد گويا شود. دفاتر دستنويس هستند با دست خط بيش از سي سال پيش كه بايد تايپ دستهبندي و تيترگذاري ميشد و به همين ميزان در مورد ساير اقلام اسنادي هم بايد كار ميشد. بخشي از اين كارها كه بسيار سخت هم است تاكنون انجام شده و ماحصل كتابهاي اسنادي و پژوهشي است كه به مرور دارد منتشر ميشود.
امروز كه با شما صحبت ميكنيم، در مركز حدود 30 درصد اسناد جمعآوري شده درباره جنگ را توانستيم گويا كنيم. در سال گذشته يك كار جهادي را آغاز كرده و مكاني را پيشبيني كرديم با 60 نيرو كه توانايي پيادهسازي نوار صوتي را داشته باشند. نوارهاي زمان جنگ پيادهسازي شد و پس از تايپ مقابله صوتي انجام گرفت و الآن در مرحله چك و كنترل است كه سختترين و زمانبرترين مرحله كار به شمار ميآيد.
صوتهايي داريم كه مثلاً در كشاكش عمليات در اتاق فرماندهي قرارگاه ضبط شده و چند بيسيم همزمان فعال است. فرمانده و چند نفر از فرماندهان قرارگاه دارند صحبت ميكنند و... همه اينها بايد در گوياسازي تفكيك و مشخص شود چه كسي اين حرف را گفته و منظورش از اشاره به اين و آن چيست؛ چون نقشه جلويشان است؛ بنابراين ممكن است از منطقهاي اسم نبرده باشند و از ضماير اشاره استفاده كرده باشند و مواردي مانند اين كه كار را خيلي سخت ميكند. گاهي برخي نوارهاي يك ساعته از پيادهسازي تا مقابله صوتي و اوليهاش يك هفته زمان ميبرد. توجه كنيد كه با يك گروه 60 نفره چه ميزان زمان لازم است كه همه اين نوارها گويا و تبديل به متني شوند كه رويش فهرست خورده و تيترگذاري شده باشد و صداها هم درست تشخيص داده شده باشند. در زمينه دفتر راوي هم تقريباً دو سوم آنها را با همه مشكلات خاصي كه دارند گويا كردهايم.
* شما در اسنادتان فيلم هم داريد؟
اگر باشد بسيار كم است؛ چون در آن زمان امكان ضبط تصويري نبود و شايد احساس نياز به آن هم نميشد؛ چون هدف ثبت تاريخ بود نه رسانهاي كردن كار.
* شما از تدوين اسناد گفتيد، آيا كار مركز شما با پايان تدوين اسناد دفاع مقدس و چاپ اسناد تمام ميشود؟
خير مركز دو جنبه دارد؛ يكي اسناد و ديگري پژوهش. از طرفي ما 30 سال بعد از دفاع مقدس را هم به عنوان تاريخ مقاومت داريم و روي آن هم كار ميكنيم. اسنادي كه در دوران دفاع مقدس جمعآوري شده نياز به يك كار تخصصي دارد كه از همان سالهاي بعد از جنگ شروع شده و به تدريج تا امروز كه من دارم با شما صحبت ميكنم انجام گرفته است. تا امروز تنها حدود 350 اثر پژوهشي منتشر شده كه غير از كتب اسنادي است. اين پژوهشها قالبهاي منحصر به فردي دارد كه مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس ورود كرده؛ براي مثال اطلسهاي جنگ، كتابهاي نبردي و شناسنامه يگانها. همه اين آثار تحقيقاتي مبتني بر اسناد دست اولي است كه منحصراً در اختيار مركز قرار دارد.
ما روزشمار دفاع مقدس و انقلاب را داريم كه پيشبيني ميكنيم 70 جلد خواهد شد و حدود نيمي از آن منتشر شده است. براي بعد از دفاع مقدس هم روزشمار وقايع انقلابي و جبهه مقاومت را خواهيم داشت.
* دسترسي به اسناد و پژوهشهاي مركز براي پژوهشگران به چه نحو است؟
پژوهشها و آثار پژوهشي مركز آثار اصلي است و همه اينها منتشر شده و در اختيار همه محققان كتابخانهها، نويسندهها و مستندسازان و... قرار دارد. ما به طور طبيعي انتشارات داريم، كتابفروشي و سايت داريم كه همه اين آثار معرفي ميشود. آثار را به كتابخانههاي مختلف هم ميدهيم.
يك بخش بهرهبرداري از اسناد در قالب پژوهشهاست كه در خود مركز انجام ميشود و در دو سه سال اخير خيلي توسعه پيدا كرده است؛ ما اگر دو سال پيش 80 پروژه تحقيقاتي جاري داشتيم، اكنون 400 پروژه جاري داريم. در مركز علاوه بر 100 پرسنلي كه در عضويتهاي مختلف داريم، بيش از 150 محقق و پژوهشگر مرتبط در حوزه دفاع مقدس هم با ما كار ميكنند و تقريباً بيشتر پژوهشگران و نويسندگان متخصص در حوزه دفاع مقدس در اين فضايي كه ايجاد شده با ما ارتباط دارند و كار ميكنند و اكنون فضاي مناسبي براي فعاليتهاي پژوهشي ايجاد شده است.
كارهاي ما در مجموع پژوهش روي اسناد است و آثار و كتب مرجع محسوب ميشود. ما در حوزه عمومي و حوزههاي اجتماعي ورود نداريم و كتاب خاطرات شهدا و رمان توليد نميكنيم؛ اما توليدات ما مبنايي براي توليد آثار فرهنگي، تبليغي و رسانهاي مثل كتابهاي داستاني، فيلمنامه، رمان، فيلم داستاني، مستند و... است.
* فرصت ما رو به پايان است. لطفاً در مورد وضعيت كار و چالشها توضيح دهيد و مطلب پاياني خود را بفرماييد.
در مورد پژوهشها خلاصه بگويم كه ما در حوزه نقش رستههاي مختلف در دفاع مقدس، نقش منافقان، نقش جهاد سازندگي، نقش ستادهاي پشتيباني و هر موضوعي كه مرتبط با دفاع مقدس است پروژه تعريف كردهايم كه در حال انجام است. بخشي هم منتشر شده است؛ اما مشكل ما براي توسعه كار، مسائل مالي نيست. مشكل اصلي در واقع كم بودن كارشناسان اين حوزه است؛ به طوري كه ما گزارش عملياتها را به برخي عزيزان پژوهشگر ميدهيم كه توانايي انجام آن را دارند. تنظيم هر عمليات سه سال طول ميكشد و با همان عزيز بعد از سه سال پروژه جديد را پيش ميبريم. در ساير حوزهها هم پژوهشگران متخصص دفاع مقدس كم هستند كه توانايي و آشنايي لازم را با مباحث رزمي و دفاع مقدس داشته باشند و اين كار را كند ميكند؛ وگرنه با پشتيباني فرماندهان سپاه در مركز هيچ مشكلي از نظر هزينهكرد براي پروژهها وجود ندارد.