«سعید لیلاز»، اقتصاددان اصلاحطلب و از اعضای حزب کارگزاران سازندگی اخیراً در یادداشتی با محتوای آنالیز اوضاع اقتصادی کشور که در پایگاه خبری سازندگی منتشر شد، نوشت: شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور درحال حاضر به مراتب از پارسال (دوازده ماه پیش) بهتر است. حتی از همین موقع در سال ۱۳۹۶ هم بهتر است. به لحاظ اجتماعی وضعیت کشور نسبت به سال ۹۶ آرامتر است و ثبات اجتماعی بیشتری داریم، زیرا بسیاری از مسائل کشور حل شده است.
او تصریح میکند: الان تورم نقطه به نقطه به ۲۸ درصد رسیده است. معنی ۲۸ درصد شدن نرخ تورم نقطه به نقطه این است که نرخ تورم در مجموع رو به کاهش است و ممکن است تا اردیبهشت و خرداد سال آینده، متوسط نرخ تورم حتی به ۲۲ الی ۲۵ درصد برسد. من بسیار امیدوارم که بتوانیم نرخ تورم متوسط را در سال ۱۳۹۹ حتی به زیر ۲۰ درصد برسانیم و نگه داریم.
لیلاز در یادداشت اقتصادی خود همچنین مینویسد: همه شواهد نشان میدهد که نرخ رشد اقتصادی میتواند از منفی به صفر برسد و حتی صفر هم نباشد و اندکی مثبت شود. زیرا نباید یک نکته مهم علمی را فراموش کرد. ما وقتی از رشد اقتصادی صحبت میکنیم در واقع داریم شاخصهای اقتصادی را با دوازده ماه پیش مقایسه میکنیم. اگر به این معنا به موضوع نگاه کنیم الان نرخ ارزش افزوده بخش کشاورزی بسیار عالی و درخشان بوده است. امسال یکی از رشدهای استثنایی نسبت به سالهای اخیر را در بخش کشاورزی داشتهایم.
در بخش دیگری از این یادداشت تحلیلی میخوانیم: در مجموع من فکر میکنم اوضاع بسیار بیشتر از پارسال قابل کنترل است این در حالی است که به نظر من دولت آقای روحانی خیلی بهتر از این میتوانست کار کند و هنوز هم میتواند کار کند.
*سعید لیلاز سخنان درستی را مطرح کرده است و آمارهای رسمی ایران، بانک جهانی و سازمان ملل از قبیل اشاره به مثبت شدن رشد اقتصادی ایران از سال آینده، کاهش بیکاری، بهبود ضریب جینی و... نیز مؤید این سخنان هستند.
البته این صحبتها هرگز به معنی نبود مشکل یا اتوپیا شدن اقتصاد ایران نیست اما بیان واقعیتها و فهم اینکه شرایط کشور دچار مشکل است نه "بحران"! یک ضرورت عمومی است.
خاصّه اینکه ایران اسلامی با وجود همه مشکلات اقتصادی، تحریمهای خارجی و کاهش صادرات نفت اما همچنان ارزانترین مالیات، نفت و نان را به مردم خود ارائه میکند و دارای یکی از بهترین رتبههای ضریب جینی، امید به زندگی و سیر بودن مردم در جهان است.
این نکته باید محل تأمل و تدقیق باشد که صحبتهای لیلاز پیرامون برخی واقعیتهای اقتصاد ایران اما در حالی است که جمعی از روانشناسان و جامعهشناسان اصلاحطلب بر ناامیدی و خشن شدن جامعه ایرانی به دلیل مشکلات اقتصادی حرف میزنند و کسانی از رجال این جریان خاص سیاسی هم ضمن انکار تمامیت آنچه که لیلاز و آمارهای متقن میگویند دائما اصرار دارند که ایران دچار شیوع گرسنگی شده، اقتصاد کشور در حال فروپاشی است و انقلاب اسلامی در یکی از مهمترین شقوق کارنامه خود یعنی اقتصاد هیچ دستاوردی ندارد!
اهل نظر و تحلیلگران حوزه امنیت ملی البته باید توجه کنند که تمام این گزارهها مبنی بر ناامیدی مردم و بیدستاوردی اقتصادی انقلاب، بدون کوچکترین سندی ابراز میشود و نه تنها پای هیچ سند یا پیمایش علمی در کار نیست بلکه هزاران سند و گزاره در نقض این ادعاها وجود دارد.
برخی محافل تحلیلی در کشور معتقدند فاصله میان ادعاهای موصوف و عدم پیگیری قضایی و امنیتی آنها میتواند سببساز بروز «فتنه اقتصادی» و انحراف و شکست ذهنی مردم شود.
همین زنگ خطر بوده است که برخی مقامات کشور در قوه قضائیه و دولت به تازگی بر لزوم احضار و استنطاق صاحبان آمار و ادعاهای عجیب در باب اقتصاد و امنیت و فرار نخبگان و... تأکید کردهاند.
البته هنوز خبری از نتیجه این تأکیدات به افکار عمومی گزارش نشده است.