با رونمائی جبهه مقاومت از دستاوردهای جدید خود در محور مبارزه با "شرارت منطقه ای" و همچنین شکست استراتژی های آمریکا در منطقه، می توان اغتشاشات اخیر در عراق، لبنان و سوریه را گوشه ای از برنامه مثلث غربی- عبری- عربی ای دانست که مدت ها بود برای تجزیه و تحلیل قوای نیروی مقاومت و در رأس آنها جمهوری اسلامی ایران برنامه ریزی شده بود.
برنامه اصلی آمریکا در منطقه علیه " قلب محور مقاومت" یعنی جمهوری اسلامی ایران است که با در اختیار داشتن بازوان قدرتمند منطقه ای همچون؛ حزب الله لبنان، حشد الشعبی عراق و انصار الله در یمن، به تهدیدی جدی بر علیه منافع آمریکا، رژیم صهیونیستی و کشورهای هم پیمان منطقه ای آن محسوب شده و به قدرت بلامنازع منطقه تبدیل شده است.
استراتژی " نسل چهارم جنگ ها " که از موضوعات علوم استراتژیک است. اخیراً در آخرین کنفرانس هرتزلیا در تل آویو با 29 نشست تخصصی در موضوعات منطقه ای و بین المللی درباره این استراتژی بحث و گفتگو شد و در آن به بررسی راه های مقابله با افزایش نفوذ معنوی و نظامی ایران در منطقه پرداخته شد تا با استفاده از ابزار و قابلیت های آن ، مدیریت میدانی اعتراضات در عراق و لبنان را بر عهده گرفته و در نهایت محور مقاومت در منطقه را تضعیف نمایند.
ترکیه و عربستان به عنوان بازیگر و آمریکا و اسرائیل به عنوان بازیگردان در استراتژی " نسل چهارم جنگ ها " با بهره گیری از نظریه برژینسکی که " خروج ایران از اردوگاه آمریکا به واسطه انقلاب اسلامی " را باعث برهم زدن موازنه قدرتی ابرقدرت ها می دانست، با اَبزار فضای مجازی بواسطه ایجاد شبکه های ارتباطی، مدیریت اعتراضات و همچنین پوشش ناشناس و البته امن اما لحظه به لحظه اتفاقات، قصد تفوّق در از هم پاشیدگی محور مقاومت را داشته تا بتوانند آسیب رسانی جدی به قلب محور مقاومت یعنی جمهوری اسلامی ایران را که اکنون حتی با وجود روسیه به قدرت معنوی و نظامی بلامنازع منطقه تبدیل شده است ، وارد آورند.
با خنثی شدن فتنه های گذشته امریکایی در سال های 88 و 96 در ایران و عدم موفقیت این طرح های برانداز امریکایی در جمهوری اسلامی، امریکا دوباره به سراغ " سپر قلب مقاومت یعنی محور مقاومت" رفته و با ایجاد " هرج و مرج " اجتماعی، تلاش دارد اهداف به گل نشسته خود در سال های 88 و 96 را در کشورهای عراق و لبنان محقق کند.
با توجه به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در پائیز سال گذشته مبنی بر دقت در برنامه های ایذائی دشمن و شعار فتنه در سال 97 و احتمال برنامه ریزی برای سال 98، با مخاطب قرار دادن نیروهای مسلح و نظامی جهت آمادگی برای دفع فتنه، اذهان را به این نقطه معطوف گرداند که فتنه 98 ممکن است داخلی - منطقه ای باشد.
با توجه به قرائن موجود در تحرکات آمریکا در منطقه، من جمله خروج نمادین از سوریه و نیز خالی کردن پشت کردها، برنامه چند لایه آمریکا برای تحولات منطقه ای کاملاً مشهود است.
پس از شکست سناریوهای فشار حداکثری، تهدید به حمله و جنگ، تحریم های همه جانبه اشخاص حقیقی و حقوقی، نهادها و سازمان های دولتی و نظامی و ...،" فساد چند لایه و سیستماتیک " در جمهوری اسلامی به عنوان پروژه جدید دشمن کلید خورد که آن نیز با هوشیاری ملت و مسئولین و اقدامات موثر قوه قضائیه در مبارزه و برخورد با مفاسد، خنثی شد.
اکنون آنچه از زبان معترضان در عراق و لبنان می شنویم مشابه همان چیزی است که گاهی از زبان جریان منتقدِ ناآگاه از برنامه دشمن در داخل شنیده می شد و حالا نیز مبارزه با فساد سیستمی از جمله شعارهای پررنگ معترضان عراقی و لبنانی است. فسادی که وضعیت اقتصاد و معیشت قاطبه مردم را تحت تأثیر قرارداده است.
قطعاً بخشی از این اعتراضات، اعتراضات به حقی است که از مطالبات مردم کشورهای منطقه است اما با وجود شواهد و اسناد فراوان، نباید از نقش آمریکا در دگرگون جلوه دادن مطالبات به حق مردمی غافل بود؛ ملت شریف عراق قطعاً از شرایط به وجود آمده کنونی با سربلندی عبور خواهد کرد، اما باید هشیار دسیسه چینی های آتی امریکا و ایادی منطقه ای آن باشد.