علی موحد
انتخابات در نظام مردم سالاری دینی ایران، آزمون بزرگی برای رقابت گروهها، جناحها و ائتلافهای سیاسی با سلایق مختلف سیاسی و اقتصادی است تا با ارائه برنامهها و سیاستهای خود و اقناع افکار عمومی زمینههای حضور خود در خدمت و حاکمیت را فراهم کنند. در این میان مجلس شورای اسلامی با توجه به نقش و جایگاهی که در قانون اساسی دارد بیش از دیگر انتخاباتها، نظر گروهها و احزاب سیاسی را به خود جلب میکند.
انتخابات مجلس شورای اسلامی در نظام مردمسالاری دینی ایران از اهمیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فزایندهای برخوردار است. نتیجه انتخابات مجلس تاثیر گستردهای بر حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی جامعه در محیط داخلی و در عرصه منطقهای و بینالمللی دارد.
با توجه به نقش ممتاز مجلس در هدایت و اداره جامعه و ساخت قدرت سیاسی اجتماعی حکومت، در هر دوره از انتخابات، گروهها و جریانهای سیاسی در قالب ائتلافهای سیاسی تلاش دارند تا حضوری فعال در آن داشته باشند. در این دوره از انتخابات نیز جناحها و گروههای فعال به آرایش سیاسی در صحنه انتخابات روی آوردهاند.
این دور از انتخابات مجلس شورای اسلامی با توجه به مولفههای بسیار، تفاوتهای زیادی با انتخابات دورههای گذشته دارد. شاید به همین دلیل است که از چند ماه قبل از آغاز فعالیت گروههای سیاسی، رهبر معظم انقلاب اسلامی ابتدا در سفر استانی خود در جمع مردم سمنان و سپس در سایر برنامههای عمومیو اختصاصی خود و از جمله سفر به استان یزد و دیدار با مردم قم در 19 دی ماه و... به تفصیل راجع به اهمیت این دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی سخن گفتهاند.
در مجلس ششم به دلیل نفوذ برخی از نمایندگان جنجال ساز و گروههای افراطی، نظام فرصتهای زیادی را از دست داد و قوای نظام به جای اینکه متحد و هماهنگ با هم در محیط داخلی و در عرصه بینالمللی و منطقهای نقش موثری در پیگیری اهداف راهبردی انقلاب داشته باشند در درگیریهای سیاسی، قدرت و توان همدیگر را سایش میدادند. برخی از نمایندگان به عنوان نیروی پیاده نظام دشمن در داخل مجلس فشارهای زیادی را برای تسلیم مسئولین و شکستن اراده نظام اعمال نمودند. زمانی که آمریکاییها ایران را تهدید به عملیات نظامیکردند برخی از نمایندگان مجلس ششم در جبهه آمریکا و همگام با مقامات واشنگتن فعالانه تلاش کردند تا اراده استوار مسئولین و مردم را شکسته و آنها را به سازش و تسلیم وادارند و اما متعاقب آن همه جنجالها و هیاهوهای مجلس ششم، طی چهار سال گذشته مجلس اصولگرا همگام با دولت خدمتگزار موفق شد، گامهای موثری را در تحقق آرمانهای امام راحل، مردم و انقلاب بردارد. این مجلس در کنار دولت، اراده مقاومت مردم را به تصویر کشانده و علیرغم همه فشارها و تهدیدات استکبار جهانی و نظام سلطه، تن به سازش و تسلیم نداده و امروز پس از سالها مقاومت، نظام اسلامی ایران الگوی بسیاری از جهانیان شده است. در طول این دوره از مجلس نفوذ فرهنگی و سیاسی ایران در منطقه و در محیط بینالمللی به صورت گستردهای تعمیق یافته و فراتر از جهان اسلام، «جنبش مستضعفین» در آفریقا و آمریکای لاتین با الگوگیری از ایران در مقابل نظام سلطه به راه افتاده است. آرایش سیاسی، اقتصادی، حقوقی و عملیات روانی غرب و نظام سلطه جهانی با یک تجربه 300 ساله در مقابل فعالیتهای هستهای ایران متلاشی شده و اینک غرب در شکستن اراده مسئولین و ملت قهرمان ایران شکست خورده است و این محقق نشد جز با مقاومت و ایستادگی رهبر فرزانه انقلاب، دولت و مجلس اصولگرا و پایمردی و تحمل مردم عزیزمان. از این رو، نهادینه کردن وضعیت موجود و ارائه الگوی موفق و کارآمد از نظام مردمسالار دینی ایران به جهان از جمله مسئولیتهای مهم مجلس هشتم است. از این زاویه باید دید در بررسی آرایش سیاسی جناحها و جریانهای عرصه انتخابات کدامیک از آنها با توجه به پیشینهای که دارند بهتر میتوانند تمدن اسلامی ـ ایرانی را در پهنه دنیا بگسترانند و الگویی پیشرفته و کارآمدی از این ملت و نظام به جهان ارائه دهند.
آرایش ائتلافهای سیاسی
در این دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی دو جناح سیاسی عمده کشور در قالب ائتلافهای سیاسی حضور دارند. جناح دوم خرداد (اصلاحطلبان) با سابقه و پیشینه هشت سال مسلط بر قوه مجریه (دولت هفتم و هشتم) و چهار سال حضور در مجلس ششم و شوراهای اسلامی شهر و روستا (اولین دوره) و جناح اصولگرا با سابقه چهار سال حاکمیت بر مجلس هفتم و حدود سه سال حضور در دولت نهم مهمترین جناحهای سیاسی فعال در صحنه انتخابات هستند. البته گروههایی همچون کارگزاران و حزب عدالت و توسعه و....
چند ماه قبل از آغاز ثبتنام و آرایش ائتلافهای سیاسی عرصه انتخابات، تحرکاتی را شروع کردند تا با متهم کردن مجلس هفتم و دولت نهم به ناکارآمدی و افراطیگری و فاصله گرفتن تدریجی از افراطیون دوم خردادی متحد خویش، خود را جبهه سوم «جناح اعتدال» معرفی کنند. اما پس از چند ماه کار روی این موضوع نتوانستند در این رابطه توفیقی به دست آورند. اگرچه آنها در تمام ناکارآمدیها و جنجالسازیهای جبهه دوم خرداد در دوران اصلاحات و فرهنگ ستیزیها در دوران سازندگی شریک بوده اما در زمینه افراطی قلمداد کردن دولت و مجلس اصول گرا بایستی مستندات محکمیارائه دهند. تاکید بر پیگیری حق ملت و استقامت در مقابل زیادهخواهان بیمنطق غرب از منظر مردم نه تنها افراطیگری نیست بلکه عین اعتدال است. قبل از دولت و مجلس اصولگرا، پیامبر اعظم و مکرم اسلام با استقامت خود ر شعب ابیطالب، امام حسین در مقابل نظام سلطه یزیدی و امام خمینی در مقابل حاکمیت مطلقه غرب همین راه را طی کردهاند و لذا حرکت مجلس هفتم و دولت نهم تداوم همان حرکت است و مردم کاملا با آن مانوس هستند.
1- جبهه دوم خرداد
این جبهه از بدو ورود به عرصه انتخابات با تفوق و تشتت گروهها و جریانهای سیاسی درون خود مواجه بوده است. هر یک از گروهها و جریانهای سیاسی آن، شکست خود در انتخابات شوراهای دوم، مجلس هفتم و ریاستجمهوری نهم را به گردن دیگری انداخته تا به زعم خود مرهمیبر زخمهای سیاسی خود نهند. در این میان دعوا و نزاع گروه کارگزاران و حزب مشارکت و سازمان مجاهدین از یک سو و منازعات سیاسی میان دو گروه اخیر و حزب اعتماد ملی و سایر گروههای اقماری آن از سوی دیگر از جلسات محفلی عبور کرد و به سطح رسانهها و مطبوعات کشیده شد. در حقیقت یکی از دلایل عدم ورود مستقلانه کارگزاران به صحنه سیاسی انتخابات و عدم ائتلاف حزب اعتماد ملی با سایر گروههای دوم خردادی همین اختلافات میان جبههای است که در آستانه انتخابات مجلس هشتم به اوج خود رسیده است. در نتیجه این نزاعهای سیاسی اردوگاه جبهه دوم خرداد دچار بحران در اجرای عملیات سیاسی هماهنگ برای ایفای نقش موثر در عرصه سیاسی انتخابات شده است.
تابلوهای جبهه دوم خرداد
جبهه دوم خرداد با سه تابلو و یا ائتلاف سیاسی وارد عرصه انتخابات مجلس هشتم شده است.
الف) حزب اعتماد ملی:
این حزب را جناب حجتالاسلام والمسلمین مهدی کروبی پس از شکست در انتخابات نهم ریاست جمهوری راه اندازی کرده است. وی مصر است بدون ائتلاف با سایر گروههای دوم خردادی در عرصه سیاسی انتخابات مجلس هشتم ورود پیدا کرده و برای سراسر کشور کاندیدا معرفی نماید. تا پیش از ثبت نام کاندیداها گفته میشد کاندیداهای این حزب برای بیش از 80% حوزههای انتخابیه سراسر کشور مشخص شده است. در جریان احراز صلاحیت کاندیداها از سوی مراجع قانونی، تعدادی از کاندیداهای حزب اعتماد ملی احراز صلاحیت نشدند اما این امر با ارائه اطلاعات بیشتر و کامل تر از سوی دبیرکل حزب اعتماد ملی به شورای نگهبان، برخی از آنها که در مدت زمان محدود هیاتهای اجرایی و نظارتی تایید صلاحیت نشده بودند تایید شدند. علیرغم تمایل سایر گروههای دوم خردادی برای ائتلاف با حزب اعتماد ملی، اما این حزب تمایلی به این کار ندارد و همچنان بنا دارد تا در عرصه انتخابات مستقل از سایر گروههای دوم خرداد عمل کند.
این حزب نسبت به برخی دیگر از گروههای دوم خردادی همچون سازمان مجاهدین و حزب مشارکت در زمینه مسائل جاری و تحولات جامعه دارای مواضع متعدلتری است. آقای کروبی دبیرکل حزب اعتماد ملی بارها از افراطیگریهای نمایندگان در مجلس ششم که وی ریاست آن را برعهده داشت گله کرده و اخیرا طی مصاحبهای که با روزنامه اتحاد ملی، ارگان حزب متبوع خود داشت به شدت نسبت به رویکرد آنها در دوره اصلاحات انتقاد کرد.
این حزب، در حال حاضر برای تهران و سراسر کشور دارای فهرست انتخاباتی است و بسیاری از شخصیتهای حزبی آن در تهران و شهرستانها تایید صلاحیت شدهاند.
ب) ائتلاف اصلاحطلبان:
این ائتلاف متشکل از گروههای سیاسی همچون حزب مشارکت ایران اسلامی ، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ، حزب کارگزاران سازندگی و... است که چند ماه قبل از شکلگیری آرایش سیاسی گروهها در صحنه انتخابات، اعلام موجودیت کرده است. در هسته مرکزی این ائتلاف، یک گروه 29نفره قرار دارد که سازوکار آرایش سیاسی و نحوه حرکت و اقدام آن در انتخابات را ترسیم و بیان میکند. این ائتلاف اگرچه در راس آن حجتالاسلام سیدمحمد خاتمی، رئیسجمهور سابق قرار دارد اما همواره به دلایل متعدد دچار بحران بوده است. اولا دیدگاه سیاسی و اقتصادی برخی از تشکلهای اصلی آن مانند حزب کارگزاران و حزب مشارکت نسبت به مسائل جامعه هماهنگ نیست به همین خاطر برخلاف حزب مشارکت و سازمان مجاهدین، شخصیتهای طراز اول حزب کارگزاران در تهران در انتخابات ثبت نام نکردند. ثانیا برخلاف حزب مشارکت و سازمان مجاهدین که همچنان از پیشینه خود در مجلس ششم دفاع میکنند حزب کارگزاران بیشتر تمایل دارد در مقابل انت��ادها نسبت به آن دوران سکوت کند. ثالثا این ائتلاف در مجموع فاقد عقبههای استراتژیک مردمی است. لذا یک جریان بریده از متن محسوب میشود که دستورالعملهای آن در جامعه ع��ق و نفوذ بسیار کمی دارد.
این ائتلاف به بهانه عدم تایید صلاحیت تعدادی از چهرههای مطرح خود همچون مرتضی حاجی، وزیر آموزش و پرورش دولت سابق، احمد خرم، وزیر راه و ترابری دولت سابق و... برای حوزه انتخابیه تهران در رسانهها و مطبوعات وابسته به خود، از عدم امکان رقابت برابر در تمام حوزههای انتخابیه سخن میگوید. براساس برخی اخبار و اطلاعات موثق این ائتلاف و سایر گروههای دوم خردادی در مجموع بیش از 850 نفر کاندیدای حزبی و هوادار در عرصه سراسری انتخابات دارند. این جمع 850 نفره به علاوه بخشی از کاندیداهای مستقل متمایل به جریان اصلاحطلب که تایید صلاحیت شدهاند ظرفیت قابل توجهی برای رقابت برابر و فشرده جناحهای سیاسی و از جمله ائتلاف اصلاحطلبان فراهم میکند.
این جریان سیاسی که مدیریت و رهبری آن برعهده آقای محمد خاتمی، رئیسجمهور سابق است علیرغم مظلوم نمایی، در تهران و در بسیاری از مراکز استانها و شهرستانها دارای کاندیدای انتخابی خاص است و احتمالا در برخی از حوزههای انتخابیه با سایر گروههای دوم خردادی ائتلاف میکند.
ج) ائتلاف مردمی اصلاحطلبان:
دبیرکل این ائتلاف سیاسی خانم فاطمه کروبی، همسر حجتالاسلام مهدی کروبی و دبیرکل مجمع اسلامی بانوان است.
تفاوت این ائتلاف با دو ائتلاف مذکور جبهه دوم خردادی در این است که در این ائتلاف به گروههای اقماری همچون حزب همبستگی، حزب مردمسالاری و... توجه بیشتری دارد و نسبت به دیگر گروههای دوم خردادی دارای مواضع معتدل تری است. با این وجود، در تهران بیش از 70% و در شهرستانها و مراکز استانها حدود 90% با حزب اعتماد ملی دارای کاندیداهای مشترک است.
شعارهای جبهه دوم خرداد
احزاب، گروهها و جریانهای جبهه دوم خرداد تلاش دارند تا تبلیغات خود را با آخرین شیوههای تبلیغاتی روز جهان منطبق کنند از این رو از هر ابزاری استفاده میکنند تا با تبلیغات، افکار عمومی و مخاطبان را به سوی خود جلب نمایند. آنها با توجه به شکست در چند انتخابات گذشته مجلس و ریاست جمهوری و عبرت از شکستهای پی در پی، راهبردهای تبلیغاتی ویژهای را در پیش گرفتهاند. این جریان در تهران که آرای سیاسی تر است روی مسائل کلان اقتصادی و سیاسی (داخلی و خارجی)، مسائل فرهنگی، اجتماعی و در شهرستانها روی مسائل بومی، قبیله ای، قومیو منطقه ای متمرکز شده است. آنها در مسائل سیاسی و اقتصادی کلان سعی دارند عملکرد دولت و مجلس اصول گرا را افراطی و آنها را در اذهان عمومی ناکارآمد جلوه دهند. شعار «مجلس نجات ملی»، از جمله شعارهای است که این جریان سیاسی با هدف ناکارآمد جلوه دادن دولت و مجلس اصول گرا و بحرانی قلمداد کردن آینده کشور و روابط خارجی، آن را به کار گرفته است. «خطر جدی است!»، «وضعیت غیرعادی است!» نیز از جمله شعارهایی است که به کرات در سخنان افراد حزبی و مطبوعات دوم خردادی مطرح میشود.
مشکل جبهه دوم خرداد این است که همچنان با بحران هویت مواجه است. این جبهه از یک طرف میبینند که غرب به قدرتگیری مجدد آنها تمایل نشان میدهد و از طرفی دیگر همان غرب خواهان تسلیم ایران در عرصههای علمی و تخلیه موقعیت ایران در محیط ژئوپلتیک منطقهای است و این خواست با منافع ملی کاملا در تضاد و تعارض است. از این رو آنها در طراحی استراتژی خود دچار بحران هستند. اگرچه از مجلس نجات ملی سخن میگویند اما در طراحی مسیر آینده آن عاجز هستند. اردوگاه جبهه دوم خرداد در طراحی استراتژیک و برنامههای انتخاباتی خود دچار یک پارادوکس درونی است و همین مسئله سبب اختلافات و تنشهای داخلی میان گروههای تشکیل دهنده آن شده است.
2- جبهه اصول گرا
این جبهه مهمترین جبهه مقابل جبهه دوم خرداد است که بخش عظیمیاز نیروهای سنت گرا و تحول خواه کشور را شامل میشود. هسته مرکزی این جبهه در انتخابات شوراهای دوم، آبادگران، در انتخابات مجلس هفتم و ریاست جمهوری، شورای هماهنگی نیروهای انقلاب و در انتخابات پارلمانی مجلس هشتم، جبهه متحد اصولگرایان (گروه 6+5) است. البته این به آن معنا نیست که مدیریت اصلی جریان اصولگرا در مجموع در اختیار این گروهها باشد اما این هستههای مرکزی با سازوکارهایی که ترسیم و طراحی میکنند نقش موثری در جریان سیاسی اصول گرا دارند. طبیعتا اقدام و تدابیر آنها مورد حمایت بسیاری از نیروهای اصولگرا، ارزش و مکتبی است.
در این جبهه برخلاف جبهه دوم خرداد، وحدت و انسجام بیشتری مشاهده میشود. اگرچه گروههای اصلی تشکیل دهند شورای تصمیمگیری جبهه اصولگرایان سه گروه اصول گرا میباشند اما بسیاری از شخصیتهای علمی، سیاسی و بسیاری دیگر از گروههای اصول گرا از تصمیمات آنها حمایت میکنند.
اعضای تشکیلدهنده جبهه اصولگرا سه گروه رایحه خوش (حامیان دولت نهم)، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی (جریان تحولخواه اصولگرایان) و ائتلاف پیروان خط امام و رهبری (حدود 13 گروه سیاسی فعال در عرصه انتخابات سابق همچون حزب موتلفه اسلامی ، جامعه زینب، جامعه مهندسین و...) است. هر کدام از این گروههای سهگانه دو نفر در شورای مرکزی دارند تا برای انتخابات تصمیمسازی کنند. این گروه شش نفره در واقع سازوکار انتخابات اصولگرایان را طراحی، مهندسی و مدیریت میکنند و طی 6ـ 5 ماه گذشته در این رابطه توفیقات زیادی داشتهاند. این جبهه در حال حاضر برای تهران و سراسر کشور کاندیدای ویژه داشته و فهرست انتخاباتی آنها تکمیل شده است. سه مولفه مهم در گزینش افراد برای کاندیداتوری این جبهه مشهوریت، مقبولیت و کارآمدی بوده است.
شعار این جبهه، «مجلس برنامه محور» و ارائه الگویی کارآمد از مجلس و نظام به جامعه و جهان است. تجربه چهار سال حضور آنها در مجلس هفتم نشان داده که آنها در مسیر اصلی انقلاب حرکت کرده و گامهای موثری برداشتهاند. آنها به دور از جنجالها و هیاهوهای سیاسی به بخشی از مطالبات مخاطبان در عرصه داخلی و بینالمللی پاسخ دادهاند. استقامت آنها در مقابل فشارها و تهدیدات غرب، از این مجلس، مجلسی کارآمد ساخته است.
جبهه اصولگرا، در آستانه انتخابات مجلس هشتم، مدل همگرایی نویی را طراحی کرده تا با استفاده از سازوکارهای سیاسی مدرن، نیروی انسانی کارآمد خود را در فهرستهای منظم به مردم معرفی کند. در این جبهه انسجام و اتحاد برخلاف جبهه دوم خرداد به سهولت انجام میگیرد چون افراد، شخصیتها و گروههای اصولگرا از نظر فکری اختلاف چندانی ندارند.
در جبهه متحد اصولگرایان، برخی از طیفها و شخصیتهای اصولگرا بر این باورند که هسته مرکزی ائتلاف جبهه متحد بایستی انعطاف بیشتری به خرج میداد و چتر خود را بیشتر باز میکرده تا از تمام ظرفیت نیروهای اصولگرا استفاده میشد و آنها نسبت به برخی تدابیر اتخاذ شده از سوی این جبهه گلهمند هستند اما در هر صورت بزرگان این جبهه میکوشند رقابتهای درون جبههای به رقابتهای برون جبههای غلبه نکند تا اتحاد و انسجام خود موجب ارتقای مشارکت سیاسی و انسجام آرای مردم شوند.
حضور حداکثری مردم در انتخابات، مقوله مهمی است که هر دو جناح سیاسی اصولگرایان و اصلاحطلبان خواهان آن هستند. از این رو آنها بر این باورند که سلیقههای متفاوت در داخل نظام، فضای انتخابات را بیشتر رونق میبخشد.
حضور فعال هر دو گروه اصلاحطلب و اصولگرا در صحنه سیاسی انتخابات مجلس هشتم، منطبق با اهداف راهبردی انقلاب و توصیهها و آموزههای حضرت امام راحل و رهبر معزز و فرزانه انقلاب است. زیرا مشارکت فعالانه این تشکلها و ائتلافهای سیاسی قدرتمند در صحنه انتخابات سبب گرمی انتخابات، مشارکت گسترده مردم و حضور حماسهساز آنها در انتخابات خواهد شد یقینا این حضور حماسی، انقلاب را در مقابل فشارها و تهدیدات خارجی بیمه میکند و نظام را نیز از درون کارآمدتر مینماید.