پس از حضور میلیونی مردم ایران در بدرقه سپهبد شهید قاسم سلیمانی که جهان را مبهوت خود کرد، آمریکاییها به شدت مرعوب شدند؛ از این رو ضدانقلابیون و غربیها نیاز داشتند کار ویژهای را که همیشه به عهده روباه پیر بوده، برای تفرقهاندازی و شکست همگرایی ملی به کار ببرند.
حضور سفیر انگلیس در تجمعی در خیابان حافظ که در آن شعارهای ساختارشکنانه داده میشد منافی پروتکلهای دیپلماتیک است، سیدعباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه کشورمان در این باره گفت: «وقتی پلیس به من اعلام کرد فردی دستگیر شده که ادعا میکند سفیر انگلستان است، گفتم غیر ممکن است! فقط پس از مکالمه تلفنی با او، با تعجب او را شناسایی کردم.»
اما با توجه به روحیات گستاخانه و طلبکارانه غربیها، طبیعی بود انگلیس زیر بار این طراحی ماجراجویانه نرود. به همین دلیل سفیر انگلیس پس از آزادی در توئیتی دلیل حضور خود در مراسم بزرگداشت قربانیان سقوط هواپیمای اوکراینی را توضیح داد. سفیر آشوب در توجیه عمل نابهنجار خویش نوشت: «تأکید میکنم من در هیچ تظاهراتی شرکت نکردم! من به مراسم یادبود افرادی که در سانحه ناگوار سقوط هواپیمای PS۷۵۲ بودند رفتم. طبیعی است نسبت به کشتهشدگان ادای احترام کنم، تعدادی از آنها بریتانیایی بودند.»
در نهایت میتوان گفت که به هیچ وجه این رفتار از تکالیف و وظایف یک مقام دیپلماتیک به عنوان سفیر در یک کشور خارجی نیست. اگر چنین رفتاری از سوی یک سفیر در کشورهای دیگر صورت بگیرد، ممکن است با این واکنش نرم همراه نباشد و حتی این اقدام دخالت کشور خارجی در امور داخلی کشور دیگر تلقی میشود و احتمال دارد به بازداشتهای طولانی و حتی اخراج سفیر بینجامد.
کار مکایر به جز حضور در تجمعی غیر قانونی، اقدامی پنهانکارانه بود. او در جریان حضور در این تجمع، وقتی مورد سؤال قرار میگیرد ابتدا میکوشد با زبان انگلیسی خود را گردشگر معرفی کرده و هویت اصلی خود را به عنوان سفیر و دیپلمات خارجی مخفی کند؛ اما با جدیت مأموران انتظامی ناچار میشود با زبان فارسی هویت خود را اعلام کند.
این رفتار مخفیانه خلاف قاعده است؛ چون تمام تحرکات مقامات دیپلماتیک در یک کشور خارجی باید شفاف و روشن و با اطلاع وزارت خارجه باشد. به عبارت دیگر، حتی میتوان رفتار مخفیانه او را به جاسوسی تعبیر و تفسیر کرد.