مجله نیوزویک نوشت: به نظر میرسد مرگ ژنرال سلیمانی در شکلدهی سیاست منطقهای به اندازه زمان حیاتش- اگر نگوییم بیشتر- نقش دارد. ترور سلیمانی باعث شد قاعده نانوشته اما محکم در زمینه ضرورت غیرمستقیم و نیابتی بودن رویارویی ایران و آمریکا شکسته شود. اکنون چرخش از راهبرد هدف قرار دادن نیابتیها به هدف قرار دادن محافظان و پشتیبانهای دو طرف چرخش یافته است. همین قاعده، روابط ایران- آمریکا را از حالت تنش مدیریتشده به شرایطی ناشناخته و نامعلوم تغییر داده است.
پاسخ واقعی ایران به ترور سلیمانی هنوز در راه است و حمله موشکی فقط استتاری بود برای فراهم کردن فضای پاسخی که ایران از طریق نیابتیها و به شیوهای نامتقارن در ماههای آینده خواهد داد. این پاسخ به جای حملهای یکباره دارای مراحل مختلف و روند تدریجی و مداوم خواهد بود.
به گزارش دیپلماسی ایرانی، در ادامه تحلیل نیوزویک آمده است: تصویر ایران به عنوان یک قدرت منطقهای قوی و قابل اطمینان انگیزهای بوده برای بسیاری از کشورها تا در پی بهبود روابط با تهران باشند و خود را با منافع و ملاحظات آن بیشتر سازگاری دهند. بنابراین پاسخ تهران به این ترور هدفمند، همچنین پاسخ یا عدم پاسخ متقابل واشنگتن، تعریفی دوباره از تصویر تهران در منطقه و همچنین درک منطقهای از آن پدید آورده است.
ایران گزینههای گوناگونی پیش رو دارد. پاسخ اولیه نشان میدهد که تهران مصمم است حضور منطقهای آمریکا را کاهش دهد. اقدامات و بیانات اظهارشده از سوی مقامات ایرانی و عراقی خبر از یک سیاست خارجی و امنیتی تازه برای محور حامی ایران در منطقه میدهد. هدف گرفتن و محدود کردن حضور منطقهای آمریکا اولویت اصلی این سیاست تازه است. خاورمیانه پس از آمریکا بزرگترین پاداش برای ایران است که پیروزی ژئوپولیتیکی بزرگی را برای این کشور فراهم میکند. فاز بعدی پاسخ ایران احتمالا آگاهسازی جامعه و افکار عمومی آمریکا در شرایط حساس انتخاباتی و بنابراین کاهش فرصت ترامپ برای پیروزی در انتخابات سال ۲۰۲۰ خواهد بود.
سید حسن نصرالله در سخنرانی خود این کار را به روشنی انجام داد، با گفتن اینکه: «زمانی که نیروهای آمریکایی در تابوت بازگردند، وقتی آنها که عمودی آمدهاند، افقی به آمریکا بازگردند، ترامپ و دولتش خواهند دانست که منطقه را از دست دادهاند و انتخابات را هم از دست خواهند داد.» در این فاز از پاسخ، طرف ایرانی از نوعی شفافیت راهبردی برخوردار است.