انقلاب های بزرگ همواره در معرض آسیب های جدی قراردارند و خطر انحراف از مسیر اصلی ، آن ها را تهدید می کند. آسیب پذیری انقلاب ها یک قاعده کلی بوده و هیچ انقلابی از این قاعده کلی مستثنی نیست. حتی انقلاب بزرگ صدر اسلام نیز به دلیل همین آسیب پذیر بودن دچار خطر انحراف گردید و نهضت بزرگ پیامبر اعظم (ص) پس از مدتی از مسیر اصلی خارج شد. انقلاب اسلامی را باید با چنین نگرشی که همواره در معرض آسیب ها، خطرات و انحرافات قرار دارد، مراقبت کرد. سه دهه از عمر انقلاب اسلامی سپری شده و با تمامی فراز و فرودها، توطئه ها، کارشکنی هاو جریان سازی ها ، این انقلاب همچنان در مسیر اصلی خود، به صورت بالنده و پویا در حال حرکت است. سوال اصلی این است که چگونه می توان از خطر انحراف در مسیر انقلاب جلوگیری کرد؟ هر انقلابی از ناحیه سه گروه در معرض خطر انحراف قرار دارد. گروه اول، دشمنان و مخالفان انقلاب هستند که به طرق مختلف سعی در شکست انقلاب و یا انحراف آن از مسیر اصلی دارند. این گروه با صراحت دشمنی و مخالفت خود را با انقلاب اعلام کرده و هیچ ابایی از اعلان مقاصد خود در مقابله با انقلاب ندارند. گروه دوم، فرصت طلبان و سودجویانی هستند که منافع خود را در ایجاد انحراف در انقلاب از مسیر اصلی خود ارزیابی کرده، لکن به دلایل مختلف، از مخالفت آشکار با انقلاب خودداری نموده و حتی با انقلابی معرفی کردن خود، با نفوذ در نهادها، سازمانها و گرفتن پست و مسئولیت به تامین منافع خود می پردازند. گروه سوم ، برخی از نیروهای دلسوز و طرفدار انقلاب هستند که با گذر زمان به دو دلیل خود عامل انحراف در مسیر انقلاب می گردند. عده ای از این افراد دچار تجدید نظر در آرمانها، عقاید، آرا و اندیشه های خود شده و در واقع با نوعی استحاله، انقلاب را به انحراف می کشانند. عده ای نیز ناخواسته و در گذر زمان ، با برداشت های غیر صحیح و با این تصور که راه صحیح در شرایط جدید باید به گونه ای دیگر باشد، دست به انحراف در مسیر انقلاب می زنند. بدیهی است که دشمنان و مخالفان آشکار انقلاب در صورتی که نتوانند به صورت مستقیم انقلاب را شکست بدهند، چشم امید به دو گروه دیگر بسته و با حمایت از آنها و زمینه سازی برای رشد آنها، کینه توزی ها و دشمنی های خود علیه انقلاب را تداوم می بخشند. درخصوص انقلاب اسلامی داستان امروز ما اینگونه است. گروه اول با سه دهه تلاش ناامید از شکست مستقیم انقلاب و جمهوری اسلامی شده و اکنون تمام امید آنان به جریان های داخلی کشور اعم از فرصت طلبان ، سودجویان، استحاله شدگان و حتی جریان ها و نیروهای انقلابی کم عمق و ساده اندیشی متمرکز شده است. در چنین شرایطی یک نقشه راه می تواند هدایتگر نیروهای اصیل، وفادار، معتقد و دلسوز انقلاب اسلامی باشد. نقشه ای که تمامی راه ها از مبدا تا مقصد را نشان دهد و راه اصلی را از کژارهه ها جدا سازد. نقشه ای که در صحت و سلامت آن در نزد تمامی نیروهای معتقد به انقلاب اسلامی تردیدی وجود نداشته باشد و همگان بتوانند بر روی آن اجماع نمایند. آیا چنین نقشه ای، غیر از «وصیت نامه سیاسی- الهی حضرت امام(ره)» ، چیز دیگری می تواند باشد؟ کسانیکه با وصیت نامه حضرت امام خمینی قدس الله نفسه الزکیه آشنایی کامل دارند، به خوبی تصدیق می کنند که این وصیت نامه بهترین نقشه راه برای انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است. با اطمینان می توان گفت که آن عزیز سفر کرده، وصیت سیاسی- الهی خویش را با همین نگرش برای امروز و فردای انقلاب اسلامی به نگارش درآورد و وصیت نامه ای نوشت که نقشه راهمان باشد و ما را از تمامی خطرات، لغزشها و کثری ها به دور نگه دارد. این نقشه راه ، به تعبیر زیبای مقام معظم رهبری می تواند مرزهای اعتقادی و سیاسی نیروهای انقلاب را همانند مرزهای جغرافیایی شفاف و روشن نشان دهد. در وصیت نامه امام (ره) از مبادی گرفته تا مقصد، از اصول و مبانی گرفته تا آرمانها و اهدف ، از مسایل اعتقادی گرفته تا اخلاق و عرفان و از مسایل سیاسی گرفته تا مسایل عبادی آمده و از هیچ چیز فروگذار نکرده است. در حوزه سیاست و مسایل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، هیچ ابهامی در وصیت نامه سیاسی : الهی حضرت امام (ره) یا به تعبیر دیگر این نقشه راه وجود ندارد. کافی است که تمامی نیروهای معتقد به انقلاب اسلامی و وفادار به بنیانگذار جمهوری اسلامی، به این نقشه راه توجه کرده و عزم خود را به صورت جدی جزم کرده تا طبق این نقشه عمل نمایند. عمل به این نقشه دو دستاورد بزرگ را به دنبال خواهد داشت؛ جلوگیری از انحراف در خط امام و جلوگیری از انحراف در مسیر اصلی انقلاب، دستاوردهای بزرگ عمل به این نقشه راه خواهد بود. وصیت نامه سیاسی- الهی حضرت امام در فرهنگ عمومی کشور بگونه ای باید جا پیدا کند که از کوچک و بزرگ، شهری و روستایی، باسواد و همه و همه، بتوانند به عنوان «میزان انقلاب اسلامی» و «معیار و ملاک» صمت و مواضع، دیدگاه ها و عمل گروه ها، احزاب و جریان های سیاسی از آن بهره ببرند. ظرفیت ها و قابلیتهای وصیت نامه امام (ره) تمام ناشدنی است و اگر چه گذر زمان این وصیت نامه را کهنسال می کند، لکن کهنه نمی کند. اساسا وصیت نامه امام (ره) اختصاص به زمان خاص ندارد. این وصیت نامه در طول قرآن ، نهج البلاغه و صحیفه سجادیه قرار دارد و تا ظهور دولت یار رهگشای امت خواهد بود. به دلیل همین ظرفیت ها و قابلیت های این وصیت نامه است که رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان ولی فقیه زمان و خلف صالح امام راحل در مراسم نوزدهمین سالگرد رحلت و عروج ملکوتی روح خدا در مرقد مطهرش فرمودند:« امام با سخنان خود، با رفتار خود یک هدایت مستمری را برای امت خود ( برای ما مردم) به جای گذاشته است. یعنی دست امام، انگشت اشاره امام در همه پیچ و خمهای زندگی ما را راهنمایی می کند و یکی از قویترین و بهترین مواریث معنوی امام، همین وصیت نامه اوست. جا دارد در برهه های مختلف، مردم،مسئولان گوناگون، جوانان ، این وصیت نامه را بازخوانی کنند و درآن تدبر کنند.» رهبر معظم انقلاب اسلامی در این سخنرانی ضمن برشمردن نکات بسیار مهم، اساسی و ارزشمند وصیت نامه سیاسی : الهی حضرت امام (ره) مسئولان قوای سه گانه و دیگر مسئولان را مخاطب قرارداده که باید وصیت نامه حضرت امام (ره) را دستورالعمل کار خود قراردهند. تامل در این نکته ، حکایت از جامعیت وصیت نامه می کند. ولی فقیه زمان، وصیت نامه ولی فقیه گذشته را به عنوان دستورالعمل یا همان نقشه راه معرفی کرده و به همه دست اندرکاران و مسئولان نظام امر می کنند که این دستورالعمل باید مبنای کارها باشد. این نگرش مقام معظم رهبری ریشه در همان عبارت زیبای ایشان دارد که می فرمایند:« ما راه امام خمینی (ره) را با قوت ادامه می دهیم.» در واقع مقام معظم رهبری که خود ترجمان راه و خط امام در دوران کنونی هستند، عزت و سعادت ملت ایران را در گرو پیمودن همین راه دانسته و با اعتقاد قلبی به چنین راهی در پایان سخنرانی خود در مراسم نوزدهمین سالگرد رحلت امام (ره) خطاب به مسئولان نظام می فرمایند:« امروز قوای ثلاثه و مسئولان گوناگون کشور (اعم از نظامی و غیرنظامی و سیاسی و اجتماعی و خدماتی) باید دستورالعمل کار خود را همین وصیت نامه امام قراربدهند. عزت ملت ایران، امنیت پایدار ملت ایران، رشد و توسعه مادی ملت ایران، اعتلای معنوی و اخلاقی ملت ایران در گرو عمل کردن به این توصیه ها است.» یدالله جوانی