صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۳ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۸:۵۰  ، 
شناسه خبر : ۳۲۰۹۴۵
سیدعبدالله متولیان در جوان نوشت:
جنگ جهانی دوم با کابوس و هیولای وحشتناک بمب‌های هسته‌ای به پایان رسید، اما علاوه بر به جای گذاشتن آثار فیزیکی و معلولان فراوان، آثار مخرب روحی و روانی آن در طول دهه‌های بعد امتداد یافته و موج نفرت را علیه صاحبان و استفاده‌کنندگان این بمب‌ها در میان مردم سراسر جهان برانگیخت، از این رو از نیمه دوم قرن بیستم، ابرقدرت‌ها بر کشف و به‌کارگیری گونه‌های دیگری از سلاح‌های کشتار جمعی متمرکز شدند که کاربرد آسان‌تر و آثار تخریبی و کشتار جمعی بیشتری داشته، اما موجب تشدید موج نفرت علیه نظام سلطه در افکار عمومی جهان نشود. حاصل این تفکر، چرخش از میدان تولید سلاح‌ها و جنگ افزارهای سنگین نظامی به سمت میدان تولید سلاح‌های میکروبی بود که به پیدایش لابراتورهای عظیم و مخوف برای دستیابی به سلاح‌های ژنتیک، بیولوژیک و بیو تروریسم مبتنی بر جنگ‌های ژنتیکی بوده است. بر این اساس قرن ۲۱ پرچالش‌ترین قرن برای سلب امنیت و آرامش روحی و روانی بشر محسوب می‌گردد.
از یک‌سو معادلات و مبانی قدرت در جهان تغییر کرده و با پیدایش قدرت‌های جدید و چرخش کانون‌های قدرت از غرب به شرق حرکت به سمت چند قطبی آغاز شده است و نابودی هژمون ابرقدرت‌های غربی آنان را وحشت زده به فکر بازگشت هژمون و جلوگیری از افول قدرت خود واداشته است. از دیگرسو موج بیداری انسانی متأثر از انقلاب اسلامی ایران مردمان جهان را به رهایی از یوغ استعمارگران و استثمارگران فرا خوانده است. همین دو موضوع برای ورود نظام سلطه به میدان رقابت در تولید و تکثیر سلاح‌های بیولوژیک و ساختارهای مؤثرتر جنگ روانی کافی به نظر می‌رسد.
تولید، تکثیر، انتقال، انتشار و استفاده از یک سلاح بیولوژیکی به مراتب آسان‌تر، ارزان‌تر، مؤثرتر و کم حاشیه‌تر از بمب اتم و سایر سلاح‌های متعارف کشتار جمعی بوده و کم‌تر احساسات جهانیان را بر می‌انگیزد و برای تروریست‌ها نیز بسیار کم خطرتر است، به عنوان مثال انتقال عامل و ویروس مورد نظر هم از کشوری به کشور دیگر به وسیله مسافران بسیار آسان و سریع به نظر می‌رسد به علاوه انتقال عامل ویروسی در داخل داروها و سایر اقلام توجیه پذیر و حمل آن به مناطق مورد نظر بسیار سهل و آسان بوده و قبل از آنکه موجب برانگیختن حساسیت‌ها و اعمال مراقبت‌های سختگیرانه شود ویروس به کشور و منطقه مورد نظر انتقال یافته و آن منطقه را به شدت آلوده و دستگاه‌ها و ارگان‌های ذی‌ربط را در سطح بسیار وسیع درگیر می‌کند. انتشار عوامل بیماری‌زا در هوا، آب، مواد غذائی، انواع مواد کنسرو شده، اسباب بازی، پاکت نامه، هدایای پستی، حشرات ناقل، خون و ... امکان‌پذیر بوده و سابقه هم داشته است.
آنچه این روزها، کشور ایران و مردم عزیز ما با آن دست و پنجه نرم می‌کنند یکی از مصادیق جنگ‌های بیولوژیک است که حتی در صورت اثبات قطعی طبیعی بودن ویروس کرونای جدید موسوم به کویک ۱۹ و نقش نداشتن نظام سلطه در تولید و انتشار آن، باز هم به طور قطع و یقین می‌توان گفت نظام سلطه با راه‌اندازی جنگ روانی و استفاده حداکثری از ظرفیت‌های عظیم امپراتوری رسانه‌ای خود به‌ویژه در مجازی، از این ویروس به‌عنوان ابزاری قوی برای تکمیل طرح‌ها و تحقق اهداف براندازانه خود علیه ایران و محور مقاومت بهره گرفته است.
شیطان بزرگ که طی سه سال اخیر در براندازی نظام اسلامی ایران از طریق جنگ‌های نسل چهارم و ناراضی سازی عمومی مردم ایران و به راه اندازی اعتراضات ملی برای تغییر حاکمیت، در تابستان داغ، جشن ژانویه در تهران، بحران بنزینی آبان‌ماه و... ناکام مانده، اینک بر موج کروناهراسی سوار شده و در حالی‌که بیشتر کشورها درگیر آثار و تبعات کرونا هستند، روی مردم ایران متمرکز شده و تمام ظرفیت خود را علیه مردم ایران به میدان آورده است. حجم سنگین و غیرقابل‌باور دروغ‌پردازی ها، شایعه‌سازی ها، کروناهراسی‌ها که توسط بی. بی. سی، وی. اُو. اِی، ایران اینترنشنال، مراکز سایبری منافقین و سعودی‌ها و... که از سوی امپراتوری رسانه‌ای غرب حمایت می‌شود، تردیدی باقی نمی‌گذارد که نظام سلطه و ائتلاف عبری، غربی، وهابی به ویروس کرونا به چشم فرصتی فوق طلایی برای تضمین پروژه جنگ نسل چهارم و به میدان آوردن مردم برای فروپاشی نظام اسلامی بهره می‌گیرد. واقعیت این است که:
۱ - علاوه بر ایران کشورهای زیادی به این ویروس و مشکلات آن مبتلا شده‌اند.
۲ - ایران در کنترل و مبارزه با کرونا نسبت به سایر کشورها موفق‌تر عمل کرده‌است.
۳ - غرب برای پیشبرد اهداف خود علیه محور مقاومت در منطقه غرب آسیا و به‌ویژه ایران، به کرونا به چشم فرصت نگاه کرده و ایران در نوک پیکان عملیات تخریبی و روانی کروناهراسی از سوی غرب قرار دارد.
٤ - ظرفیت‌های اکثریت مطلق کشورهای جهان در مبارزه با این ویروس به هیچ وجه قابل مقایسه به ظرفیت‌های فراوان و استثنایی ایران نبوده و نیست.
۵ - صحنه‌های ایثارگری و حمایت‌های مردمی و امدادرسانی ملی به مبتلایان این ویروس بر پلشتی‌ها و فرصت طلبی‌های آن (احتکار، گران‌فروشی و...) به‌شدت غلبه داشته و از این حیث ایران مانند دوران دفاع مقدس در صدر جهان قرار دارد.
۶ - به میدان آمدن نیروهای مسلح به ویژه سپاه و بسیج موج شادی و آرامش بخشی ملی را برانگیخته است و بی تردید کمتر کشوری از چنین ظرفیت بالا و امتحان پس داده‌ای بهره‌منداست.
۷ - اگر چه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در خاکریز اول جهاد همه جانبه با کرونا قرار داشته و اقدامات جهادی این وزارت‌خانه تشکر ویژه رهبر معظم انقلاب را در پی داشته، اما حضور کم‌رنگ شخص رئیس‌جمهور و یا حداقل معاون اول وی مورد اعتراض و انتقاد جدی مردم و برخی نمایندگان مجلس و... قرار گرفته است.
۸ - راه غلبه بر این مشکل این است که مسئولان کشور به ویژه در قوه مجریه اولاً صحنه جنگ بیولوژیک را باور کرده و مثل وزارت بهداشت، مستقیماً پشت خاکریز جنگ حاضر و وظایف خود را فراتر از صدور ابلاغیه به زیر مجموعه دنبال کنند و ثانیاً در حوزه مدیریت صحنه نبرد حالت جنگی به خود گرفته و از هدایت صحنه پشت میزهای ریاستی فاصله بگیرند.
۹ - و بالاخره این ویروس فرصتی طلایی فراروی مدیران نظام در قوه مجریه قرار داده تا هرچه سریع‌تر از نسخه‌های غربگرایانه و دیپلماسی التماسی به اروپا و امریکا و برجام زدگی تحقیرآمیز فاصله گرفته و با مشاهده صحنه‌های استثنایی و جهادی سرمایه انسانی داخلی با دل بریدن از دشمنان و بیگانگان، به حل مشکلات از طریق ظرفیت‌های داخلی و تکیه به سرمایه عظیم انسانی کشور اعتماد کنند.
نام:
ایمیل:
نظر: