صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۵:۲۵  ، 
شناسه خبر : ۳۲۲۳۷۵
نگاهی به لوازم و سویه‌های اندیشه‌ای تحقق شعار سال
پایگاه بصیرت / مصطفی قربانی

سال 1399 در حالی از سوی رهبر معظم انقلاب «جهش تولید» نام‌گذاری شد که هم حیات تولید در سالهای گذشته مسیر دشواری را پیموده بود و هم اقتصاد و مسائل معیشتی هنوز در صدر اولویت‌ها و مسائل مهم کشور قرار دارد. در واقع، با وجود اینکه بیش از یک دهه است که معظم‌له بر حل مسائل اقتصادی تأکید دارند و نام‌گذاری سال‌های متمادی را به این موضوع اختصاص داده‌اند، اما هنوز هم بخش‌های مهمی از مسائل اقتصادی کشور، لاینحل باقی مانده است. بر این اساس، ایشان در سال جدید بر موضوع جهش تولید به عنوان راهبرد، و در عین حال، مجموعه شیوه‌هایی برای حل مسائل اقتصادی کشور تأکید دارند. اما آنچه برای ما مهم است، ‌سویه‌های اندیشه‌ای مسئله تولید در کل و اعتبار و جایگاه جهش تولید در ذهن و خِرد آدمی است؛ به عبارت دیگر، همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب نیز در مناسبت‌های مختلف تأکید داشته‌اند، تولید بخش ابتدایی، و در عین حال، مهم‌ترین بخش از زنجیره‌ راهبردیِ مهمی است که می‌تواند به حل جدی مشکلات اقتصادی‌ـ اجتماعی کشور کمک کند.

 

اندیشه تولید

اندیشه و منطق جدی‌ترین نقطه تمایز انسان‌ها از سایر موجودات و صاحبان حیات دانسته می‌شود. انسان با مدد گرفتن از قدرت اندیشه و خرد توانست مرزهای دانش را درنوردد و ابزار و تکنولوژی را مسخر خود کند؛ پس تولید،‌ کارویژه خرد انسانی در ایجاد رفاه و راحتی زندگانی بشر است. اساساً از این منظر خود مفهوم تولید مهم است و امروز تولید بیشتر دلالت بر مهیا کردن ابزارها و تمهید زمینه‌هایی است که چرخه اقتصاد بیمار کشور را می‌توان با آن به حرکت درآورد و نابه‌سامانی اقتصادی کشور را به سامان کرد.

بی‌شک، طی این مسیر گاهی با روندهای متعارف و مستلزم برنامه‌ریزی‌ها و داشتن صبر برای ثمردهی زحمات و تلاش‌هاست و گاهی با حجم عظیمی از عقب‌ماندگی‌ها در حوزه‌های مختلف روبه‌رو هستیم که جبران آنها در گروی در انداختن طرح‌های نو و طی طریق توسعه و پیشرفت از مسیرهای غیرمتعارف و به اصطلاح راه‌های میان‌بر است. جهش تولید مفهومی میان‌بر برای رونق‌بخشی عمیق و سریع تولید به عنوان «مادر تمام شاخص‌های اقتصادی» کشور است. جهش تولید موجب کاهش تورم و افزایش اشتغال می‌شود و بخشی از مشکل بیکاری را حل می‌کند. این امر نیز به نوبه‌ خود می‌تواند در کاهش و حل مسائلی چون آسیب‌های اجتماعی مفید باشد؛ بنابراین، بحث تولید اگرچه در نگاه اول ساده و ابتدایی به نظر می‌رسد، اما در اساس بخش زیربناییِ یک زنجیره‌ حیاتی است و چنانچه به این بخش توجه شود، بخش‌های مهم دیگری به تحرک و پویایی واداشته می‌شود.

 

لوازم و فرصت‌های میان‌بر 

با وجود چالش‌ها و موانع داخلی و خارجی پیش ‌روی جهش تولید، در داخل کشور امکانات و ظرفیت‌های فراوان، و در خارج از کشور نیز فرصت‌های بی‌نظیری به منظور جهش تولید وجود دارد. در واقع، با وجود موانع متعدد برای جهش تولید، باتوجه به امکانات و فرصت‌هایی که در این زمینه وجود دارد، می‌توان جهش تولید را از حد شعار فراتر برد و به واقعیتی عینی در کشور تبدیل کرد؛ ازاینرو، سؤال این است که چه فرصتها و امکاناتی برای جهش تولید وجود دارد و برای بیشینهسازی آنها چه باید کرد؟ از این فرصتها و امکانات میتوان با عنوان «میانبُر» یاد کرد؛ یعنی فرصتها و امکاناتی که بهرهبرداری از آنها میتواند در تحقق شعار جهش تولید مؤثر باشد.

1- دارا بودن عوامل و منابع تولید: در علم اقتصاد مجموعه عواملی را که موجب ایجاد کالاها و خدمات می‌شوند، منابع یا عوامل تولید می‌نامند. ایران ما سرشار از منابع تولید است و تنها مدیریتی دلسوز و روحیه‌ای جهادی و انقلابی لازم است که آنها را در چرخه‌ای هماهنگ و هم‌افزا قرار دهد و بهر‌ه‌های لازم را بگیرد. منابع طبیعی بکر و غنی، منابع انسانی آماده به کار از حیث دانش و تکنیک‌های فناورانه تخصصی، سرمایه مادی (کلیه کالاهای سرمایه‌ای که فعالیت‌های تولید با استفاده از آنها انجام می‌شود، اعم از ثروت مادی یا وسایل مورد نیاز برای تولید)، دانش و فناوری که حاصل ترکیب علم و عمل و نتیجه انباشت تجربیات تحقیقاتی مبتنی بر کوشش و اصلاح سعی و خطاست،‌ بخشی از این داشته‌ها هستند.1

2‌ـ موقعیت ویژه‌ ژئوپولیتیکی: ایران از موقعیت ویژه ژئوپولیتیکی برخوردار است که این موقعیت امکان ارتباط با دنیا را برای آن هموار میسازد؛ ایران به واسطه موقعیت گذرگاهیاش در مرکزیت مناطقی متداخل و مرکز تلاقی محورهای تولید و مصرف انرژی جهان قرار دارد؛ در محور عمودی شمالی‌ـ جنوبی در مرکز دو منبع انرژی خلیج‌فارس و آسیای میانه و قفقاز جا گرفته است و در محور شرقی‌ـ غربی  نیز در مرکز دو منطقه مصرف‌کننده انرژی شرق آسیا و اروپا قرار دارد و این یعنی ایران موقعیت توزیع کنندگی ممتازی دارد.2

3‌ـ بازار مصرف گسترده: بازار مصرف 80 میلیونی کشور ظرفیت بالقوه و مناسبی برای تقویت و جهش تولید داخلی است. در واقع، با وجود این بازار و پتانسیل‌های آن می‌توان امیدوار بود چنانچه کالاهای باکیفیت و فاخر به آن عرضه شود، با مشکل عدم‌ تقاضای مؤثر مواجه نخواهد شد؛ به عبارت دیگر ظرفیت‌های بازار باتوجه به جمعیت بالای کشور و ترکیب این جمعیت که بیشتر جوان هستند و نیازهای بیشتری دارند، این اطمینان را به سرمایه‌گذاران و تولیدکنندگان داخلی می‌دهد که چنانچه آنها نیاز بازار را به خوبی تشخیص دهند و خطوط تولید خود را در راستای پاسخ‌گویی به این نیازها به کار گیرند، به تعبیر عامیانه، کالا روی دست آنها نمی‌ماند و به فروش می‌رسد. مسلم است «هوشمندسازی واردات» پیشنیاز و مهم‌ترین الزامی است که درباره بحث حاضر باید به آن توجه شود.

4‌ـ مزیت نسبی در تولید برخی کالاها: یکی از ظرفیت‌های بالقوه‌ ایران در اقتصاد جهانی، دارا بودن مزیت نسبی در تولید برخی کالاهاست، به گونه‌ای که ایران تقریباً در 40 قلم کالا، به نسبت سایر کشورهای جهان از مزیت نسبی برخوردار است. حال با دارا بودن چنین ظرفیتی و با سرمایه‌گذاری بر تقویت توان تولیدی، هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت، می‌توان در این حوزه‌ها برای جهش تولید و اشتغال‌زایی پایدار تلاش کرد؛ زیرا باتوجه به مزیت نسبی ایران در این حوزه‌ها، کشورهای دیگر مجبور به خرید از ایران هستند و این کالاها روی دست تولیدکننده داخلی باقی نمی‌ماند.

پی‌نوشت:

محمود قنادان، کلیات علم اقتصاد، دانشگاه تهران، صص 108ـ 103.

پیروز مجتهدزاده، «از خلیج‌فارس تا دریای خزر، از ایده‌های ژئوپولیتیک تا واقعیت‌های ایرانی»، اطلاعات سیاسی‌ـ اقتصادی، شماره 110‌ـ 109، صص 13ـ 4.

نام:
ایمیل:
نظر: