تحریف یا تصویرسازی غلط، در حقیقت فریب ادراکی است که دشمنان ما در یک نبرد هوشمند و ترکیبی و با بهرهگیری همزمان از اعتباربخشی به تهدید نظامی از یکسو و شرطیسازی اقتصاد کشور با شل و سفت کردن پیچ تحریمها از سویی دیگر و درنهایت به راه انداختن نبرد رسانهای در مسیر فریب افکار عمومی علیه ملت صبور و ثابتقدم ایران اسلامی به راه انداختهاند تا آنچه را که در چهل سال دشمنی با همه روشها از تحمیل جنگ تا تحریمها، تهاجم فرهنگی و ترور و ... بدان نرسیدند در این شورهزار فریب رسانهای به دست آورند که البته شتر در خواب بیند پنبه دانه ....
اما آنچه قابل تأمل و بررسی است شگردهای این نبرد رسانهای با پشتوانه تهدیدات و تحریمهاست که بایست با سلاح تبیین و بهرهگیری از منطق برهان و محک تجربه به مقابله با آنها برخاست:
- ترویج دوگانه استکبار یا ادبار که اگر با ما نباشید، روزگارتان سیاه خواهد شد و این در حالی است که با سند تجربه آنهایی که تسلیم این دوگانه غلط شدند، جز ناامنی و ادبار برایشان رقم نخورد که واقعیات تلخ در کشورهایی، چون لیبی، عراق، افغانستان عبرتی است برای ما...
- شیوهی ارائه گزینشی اطلاعات و تحلیلها با برجسته ساختن نقاط ضعف و انکار پیشرفتها در مسیر از بین بردن نشاط و امید بهعنوان موتور پیشران پیشرفت که جواب این گزاره هم حضور موفق جوانان ماست در عرصههای هستهای، دفاعی، هوافضا و ... که لبه تکنولوژی و حاکی از فتح قله تکنولوژی در جهان است و اثبات این شعار دقیق و درست امام رحمهالله علیه و رهبری عزیز که "ما میتوانیم" و لزوم ترجمه این نگاه درونزا و خلاق با اعتمادبهنفس ملی در میدان اقتصادی در جهت گشودن گرههای گرانی و تورم با رونق تولید...
- القای آدرس غلط مذاکره در مسیر دزدیدن عناصر اقتدار و مؤلفههای بازدارنده (قدرت موشکی، نفوذ منطقهای و...) بر سر میز مذاکرات که طی چهار دهه اجازه هیچ غلط اضافی برای تجاوز به این مرزوبوم مقدس را به آنها نداده است...
و در پایان اینکه، هدف اصلی این جنگ احزاب با نقشآفرینی مثلث شوم عبری-عربی-غربی، در حقیقت القای گزینه تسلیم بهعنوان تنها راه خروج از بنبست مشکلات است، در حالی که تسلیم همانا و از دست دادن داشتهها و نرسیدن به نداشتهها همانا، یا به قولی از این رونده و از اون مونده شدن...