صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۵  ، 
شناسه خبر : ۳۲۶۶۸۳
نگاهی به اطلاع‌رسانی اخبار ترور دانشمند هسته‌ای
پایگاه بصیرت / نوید کمالی

هفته گذشته اخبار و تحلیل‌های مربوط به حادثه ترور خون‌بار شهید محسن فخری‌زاده، دانشمند گمنام عرصه هسته‎ای کشورمان در صدر مهم‎ترین اخبار رسانه‎های رسمی و غیر رسمی ایران و جهان قرار گرفت؛ چرا که این حادثه یک بار دیگر وضعیت حساس و پیچیده غرب آسیا و نقش مخرب آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی در این منطقه را به جامعه جهانی یادآور شد.

با این حال آنچه در این بخش قصد بررسی آن را داریم، نه ماهیت شکلی این حادثه، بلکه نحوه اطلاع‎رسانی آن در رسانه‎های کشورمان است؛ چرا که شکل و مدل اطلاع‎رسانی این حادثه را می‎توان یکی از بدریخت‎ترین و بحران‌زده‌ترین نمونه‌های اطلاع‎رسانی حادثه در کشورمان دانست. گفتنی است، از بدو انتشار اخبار اولیه مربوط به این حادثه مرجعی واحد و رسمی پرچمدار اطلاع‌رسانی در مورد این حادثه نشد و بدون فرماندهی واحد هر کس از جنبه‎ای این حادثه را اطلاع‎رسانی کرد که نقطه اوج آن را می‎توان یادداشت اینستاگرامی «جواد موگویی» نویسنده و مستندساز دانست؛ چرا که این یادداشت با طرح برخی مطالب و گمانه‎زنی‎های بدون منبع در رابطه با این ماجرای ترور آن هم در غیاب یک روایت رسمی مورد توجه افکار عمومی تشنه اخبار و اطلاعات قرار گرفت و از قضا رسانه‌های معاند، از جمله «ایران اینترنشنال» نیز به صورت گسترده آن را منتشر کردند؛ هرچند که در ادامه نیز سایر رسانه‌ها و شخصیت‌های سیاسی و امنیتی روایت‌های جدیدی از حادثه را مطرح کردند که برخی از آنها مانند «پیش‌بینی محل ترور» و اطلاعات منتشر شده درباره «نیسان آبی» مورد توجه کاربران شبکه‎های اجتماعی قرار گرفت. حال فارغ از کم و کیف چگونگی انجام عملیات ترور و موارد بعضاً متناقض منتشر شده در رسانه‎ها، مسئله مهم و کلیدی بی‎توجهی به «مدیریت هوشمند افکار عمومی» در جریان شوک خبری ناشی از حادثه ترور است.در واقع حادثه اخیر به وضوح اثبات کرد که نظام مدیریت افکار عمومی کشورمان به ویژه در وقایعی از این دست با اختلال جدی روبه‌رو است که کمترین عارضه آن اعتبارزدایی از روایت‎های رسمی و رونق گرفتن بازار روایت‌های غیر رسمی و بعضاً ضد امنیت ملی است. پر واضح است که در هنگام بروز یک حادثه، مانند ترور یکی از سرمایه‎های ارزنده کشورمان، اطلاع‌رسانی دقیق و بهنگام می‌تواند به شکل انکارناپذیری تضمین‎کننده سلامت روحی و روانی جامعه و کنترل‎کننده وضعیت حاکم بر افکار عمومی کشور باشد.در وضعیت بحران، دروازه‌بانی هوشمندانه خبر با مدیریت جریان خبری مورد نیاز جامعه، علاوه بر انتقال شفاف، درست و بهنگام اطلاعات می‎تواند مانع از غلبه احساسات کنترل نشده بر افکار عمومی شده و همچنین از سوء استفاده مغرضان و سودجویان جلوگیری کند که نمونه اخیر آن را می‎توان در تلاش جدی رسانه‎های ضد انقلاب در جهت القای ضعف و شکاف در نهادهای اطلاعاتی و امنیتی کشور مشاهده کرد.

از این رو در روزگار و زمانه‎ای که افکار عمومی دیگر به رسانه‎های رسمی و حاکمیتی محدود نیست و با یک فیلترشکن چند کیلو بایتی دسترسی به منابع خبری گوناگون، حتی رسانه‎های معاند فیلتر شده برای همگان مقدور است، حاکمیت باید به سمت چابک‌سازی ساختار مدیریت افکار عمومی خود و بازطراحی روندهای اطلاع‎رسانی در بحران حرکت کند تا در فضای رقابتی موجود افزون بر حفظ امکان تأثیرگذاری بر افکار عمومی، از غلبه یافتن روایت‎های غیر رسمی و به تبع آن غبارآلود شدن حوزه اطلاع‎رسانی جلوگیری شود.

نام:
ایمیل:
نظر: