صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۳ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۸:۲۰  ، 
شناسه خبر : ۳۲۸۵۰۰
طی روزهای اخیر، مقامات آمریکایی و اروپایی اجرای نمایش ویژه ای را در حوزه "دیپلماسی آشکار" و در خصوص توافق هسته ای با کشورمان کلید زده اند!
پایگاه بصیرت / گروه بین الملل / حنیف غفاری
طی روزهای اخیر، مقامات آمریکایی و اروپایی اجرای نمایش ویژه ای را در حوزه "دیپلماسی آشکار" و در خصوص توافق هسته ای با کشورمان کلید زده اند! جو بایدن رئیس جمهور آمریکا از "آمادگی واشنگتن" برای مذاکره با بازیگران اروپایی بر سر بر جام و آنچه "احیای توافق هسته ای " خوانده ، خبر داده است و بازیگران اروپایی نیز خواستار "امتناع ایران از عدم اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی" و "مذاکرات دوباره میان تهران –واشنگتن" شده اند.
 
در این خصوص، نکاتی وجود دارد که نمی توان به سادگی از کنار آنها گذشت:
نخست اینکه واشنگتن و تروییکای اروپایی از آبان ماه امسال تا کنون، مذاکرات مستمری را با یکدیگر و در قالب "دیپلماسی پنهان" بر سر چگونگی مواجهه با برجام آغاز کرده اند.حتی آنها تاکتیکهای موازی و همزمانی که باید در این راستا اجرایی شود را بارها با یکدیگر مرور کرده اند.
مقامات اروپایی و آمریکایی به گونه ای وانمود می کنند که گویا "تصمیمات برجامی مشترک بازیگران غربی " محصول رایزنی های آشکار  روزهای اخیر  آنها بوده و مقامات دولت بایدن با "سخاوت تمام" از پیشنهاد اروپاییان جهت بازگشت دوباره به مذاکرات برجامی ( و تعیین تکلیف توافق هسته ای ) استقبال کرده اند! واقعیت امر این است که مدتهاست میان واشنگتن و تروییکای اروپایی در این خصوص مذاکراتی مستمر در جریان بوده و پس از پیروزی بایدن نیز این مذاکرات با ایفای نقش "آنتونی بلینکن"،" جیک سالیوان" و " رابرت مالی"ادامه پیدا کرده است. به عبارت بهتر، مقامات آمریکایی-اروپایی قصد دارند بازی را از حوزه "دیپلماسی پنهان " به حوزه "دیپلماسی آشکار" هدایت کنند.

نکته دوم به ماهیت اظهارات اخیر جوبایدن رئیس جمهور آمریکا و آنگلا مرکل صدراعظم آلمان در خصوص برجام باز می گردد. هر دو سیاستمدار غربی،در مواضعی مبهم، صرفا از آمادگی خود برای مذاکره دوباره بر سر برجام سخن گفته اند بدون آنکه مکانیسم بازگشت به توافق هسته ای با ایران را برای مخاطبان بین المللی خود تشریح کنند! آنچه امروز در قالب رفتار مشترک برجامی آمریکا-اروپا قابل رصد و تحلیل می باشد، چیزی جز تاکتیک "پیچیده سازی صحنه بازی" نیست! مقامات آمریکایی و اروپایی از یک سو سخن از "احیای برجام" و " لزوم حفظ توافق هسته ای" به میان آورده و از سوی دیگر، بر روی "پیچده بودن این روند" و " لزوم بسط برجام" تاکید دارند.
 
در این میان، اتحادیه اروپا در ظاهر رویکرد نرم تری اتخاذ کرده و حتی امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه از "میانجی گری" خود بین تهران و واشنگتن خبر داده است.به نظر می رسد میان واشنگتن و مهره های اروپایی آن  بر سر نحوه مواجهه با پرونده هسته ای ایران نوعی "تقسیم کار " صورت گرفته و مواضع اخیر مقامات آمریکایی و اروپایی نیز خروجی همان تقسیم کار می باشد. بر اساس این تقسیم کار،قرار است "بازگشت به برجام" به مثابه "پروسه ای  سخت" از سوی آمریکا و بازیگران اروپایی مورد شناسایی، معرفی و تاکید قرار گیرد! این در حالیست که در عمل این پیچیدگی ماهوی، حقوقی و اجرایی وجود ندارد.

نکته دوم، به اهداف مشترک آمریکا و کشورهای اروپایی در قبال جمهوری اسلامی ایران باز می گردد.کشورمان در خصوص "دائمی کردن محدودیتهای هسته ای در برجام"،" ممنوعیت تست و آزمایش موشکهای بالستیک قاره پیما و کاهش برد موشکها"،" تحدید مناسبات نظامی با گروههای مقاومت در منطقه" و " تن دادن به بازرسی های نامحدود آژانس بین المللی انرژی اتمی از اماکن نظامی" ، هدف مشترک آمریکا و تروییکای اروپایی محسوب می شود. واشنگتن و شرکای اروپایی آن معتقدند که "بازگشت حقیقی به برجام" و " رفع واقعی تحریمهای ایران "، مانع از چینش میز مذاکرات موشکی- منطقه ای با جمهوری اسلامی ایران خواهد شد زیرا دیگر اهرم فشاری علیه کشورمان جهت حضور پای میز" مذاکرات محدود کننده" وجود نخواهد داشت! از این رو غرب نسبت به برجام به مثابه یک "متغیر تاکتیکی  وابسته" و نه یک "متغیر حقوقی مستقل" می نگرد.

نکته سوم، به "گریز هدفمند غرب از ارائه تضمینهای برجامی به ایران" باز می گردد. واشنگتن و تروییکای اروپایی خود نیز به وضوح آگاه هستند که "ارائه تضمین" به جای " تکرار صدباره تعهدات"، پاشنه آشیل آنها در هرگونه تقابل برجامی با ایران محسوب می شود. در نظام بین الملل و نظام حقوقی جهان،   تعهد و تضمین مقوله هایی متفاوت از یکدیگر محسوب می شوند.  تعهد صرفا بر روی کاغذ می آید اما تضمین ابزارهای لازم برای عینیت یافتن یک  تعهد است،  به گونه ای طرف متعهد، گریزی جز انجام تعهدات خود به واسطه آن ابزار یا اهرم فشار نمی بیند. 
 
رهبر معظم انقلاب تاکید دارند که  اکنون باید  به جای تعهد از طرف مقابل تضمین بخواهیم، به گونه ای که واشنگتن و شرکای آن، چاره ای جز اجرای تعهدات خود نداشته باشند. بدیهی است که  "راستی آزمایی تضمینهای غرب"  نیز  نه برعهده سازمان های بین المللی و نه  بر عهده کشورهای طرف برجام  ، بلکه بر عهده جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. به عبارت بهتر، "پذیرش تضمینهای طرف مقابل" نیز اختیاری است که جمهوری اسلامی به لحاظ حقوقی و قانونی دارای آن می باشند.

بهتر است  بایدن و شرکای اروپایی کاخ سفید آگاه باشند  که تنها راه   "احیای برجام" و " بازگشت ایران به تعهدات برجامی خود"، بازگشت واقعی بازیگران غربی به توافق هسته ای از طریق "ارائه تضمینها و رفع عملیاتی تحریمهای اقتصادی علیه کشورمان" می باشد. در این معادله، مسیرهای میانبر ، میانی یا انحرافی قطعا جایی نخواهند داشت.
 
اکنون، واشنگتن  "بازیگر یاغی برجام" و اتحادیه اروپا"بازیگر غیرمتعهد برجام" شناخته می شوند و هرگونه "کاهش تهدات برجامی ایران نیز در واکنش به این "طغیانگری" و " بی تعهدی "صورت گرفته است. بنابراین، اولین بازیگری که اینجا ملزم به "جبران خطای خویش" می باشد، آمریکا و اتحادیه اروپا هستند. در این میان، تاکید مستمر و محکم دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان بر مواردی  مانند "لزوم بازگشت اولیه طرف مقابل به برجام"، لزوم ارائه تضمینهای لازم جهت اجرایی شدن تعهدات برجامی غرب" و " ناممکن بودن بسط برجام به حوزه های موشکی و منطقه ای"،رمز موفقیت ما در مواجهه با نقشه طراحی شده آمریکا و تروییکای اروپایی  در این منازعه محسوب می شود.
 
 
 
 
 
 
نام:
ایمیل:
نظر: