صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ - ۲۲:۰۰  ، 
شناسه خبر : ۳۳۲۹۲۱
مداحان اهل بیت (ع) در شب هشتم محرم الحرام به یاد حضرت علی اکبر (ع) نوحه‌خوانی می‌کنند

از سالها قبل رسم بر این بود که هر یک از روز‌های دهه اول ماه محرم به نام حماسه‌سازان عاشورا نامگذاری شود. معنای این اسامی در هر روز، ویژگی‌های یکی از اولیای دشت نینوا را بیان می‌کند. البته مفهوم آن بدین معنا نیست که هر کدام از شخصیت‌های مذکور در همان روز به شهادت رسیده‌اند. نامگذاری شب‌های محرم از طرف مداحان و ذاکران اهل بیت، برای زنده نگه داشتن یاد حماسه بزرگ عاشورا انجام شده است.
در این گزارش به نامگذاری شب هشتم محرم به نام حضرت علی اکبر (ع) می پردازیم؛
علی بن الحسین  در ۱۱ شعبان ۳۳ هجری قمری به دنیا آمد و  در  ۱۰ محرم ۶۱ هجری قمری به شهادت رسید. علی‌اکبر فرزند ارشد  امام حسین  و مادرش لیلا دختر ابی مره بود . او در حالی که ۲۵ سال سن داشت اولین نفر از بنی‌هاشم بود که به میدان نبرد در واقعه کربلا رفت و شهید شد.
بدن او هنگام مجروح شدنش توسط دشمن تکه‌ تکه شد و پس از روز عاشورا سر بریده او به همراه سر‌های کشته‌شدگان به شام، مرکز خلافت یزید برده شد.
علی‌اکبر در مقابل چشمان پدرش نزدیک به ده مرتبه به میدان نبرد رفت و هر بار نزدیک به دو یا سه نفر را کشت. او در حالی که خسته و تشنه شده بود نزد پدرش بازگشت و در خواست آب کرد، می‌گویند پدرش به او گفت: پسرم! ببین دهان من از دهان تو خشک‌تر است، اندکی پیکار کن که به‌زودی از دست جدت رسول خدا سیراب خواهی شد.
علی اکبر دوباره  به میدان جنگ بازگشت، در میدان مردی به نام مر بن سعد یا مره بن منقذ عبدی از پشت به او ضربه‌ای وارد کرد که باعث شد او از اسب به زمین بیفتد؛  امام حسین که تا آن‌هنگام با گریه دیده نمی‌شد با دیدن سقوط پسرش شروع به گریه کرد. بعد از سقوط او دشمن علی اکبر را احاطه و بدنش را قطعه قطعه کرد.
مرتضی مطهری در این باره می‌گوید؛ شخصی با نیزه محکم آن‌چنان به علی اکبر زد که دیگر توان از او گرفته شد به طوری که دست هایش را به گردن اسب انداخت، چون خودش نمی‌توانست تعادل خود را حفظ کند. در اینجا فریاد کشید: پدر جان! الآن دارم جد خودم را به چشم دل می‌بینم و شربت آب می‌نوشم. اسب، حضرت علی‌اکبر (ع) را در میان لشکر دشمن برد و آن‌ها با شمشیر بدنش را تکه‌تکه کردند.

نام:
ایمیل:
نظر: