صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> پرسمان
تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱۴۰۰ - ۰۸:۵۶  ، 
شناسه خبر : ۳۳۵۱۲۳
گویا ارائه پیشنهادات حقوقی و منطقی تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای کشورمان به تروئیکای اروپایی در مذاکرات وین، کماکان منجر به آشفتگی آن‌ها شده است! در این معادله، آن‌ها به‌جای «دیپلماسی سازنده» روی به«وارونه نمایی مذاکرات وین» آورده‌اند. سؤال اصلی اینجاست که این تاکتیک به چه دلیلی اتخاذشده و چه چشم‌اندازی برای آن متصور خواهد بود؟

گویا ارائه پیشنهادات حقوقی و منطقی تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای کشورمان به تروئیکای اروپایی در مذاکرات وین، کماکان منجر به آشفتگی آن‌ها شده است! در این معادله، آن‌ها به‌جای «دیپلماسی سازنده» روی به«وارونه نمایی مذاکرات وین» آورده‌اند. سؤال اصلی اینجاست که این تاکتیک به چه دلیلی اتخاذشده و چه چشم‌اندازی برای آن متصور خواهد بود؟اصل ماجرا این است که  جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات وین  خواستار «رفع واقعی تحریم‌ها» و غرب(تروئیکای اروپایی به نمایندگی از آمریکا )  خواستار« حفظ هندسه تحریم‌ها »علیه کشورمان شده‌اند. بدیهی است که بازگشت به توافق هسته‌ای بدون رفع واقعی تحریم‌های ضد ایرانی، چیزی جز خسران برای ایران به همراه نخواهد داشت.فراتر از آن، در مقابل بسته پیشنهادی عملیاتی و حقوقی جمهوری اسلامی ایران، طرف مقابل پیشنهادی برای تأمین منافع حداقلی ایران در پروسه احیای برجام ارائه نکرده است. 
واقعیت امر این است که صحنه مذاکرات ، جای «شانتاژ» یا « وارونه نمایی» نیست! مقامات اروپایی بهتر است  لااقل به حرف خود مبنی بر «کمبود زمان در مذاکرات»اعتقاد داشته باشند. بدون شک درصورتی‌که تروئیکای اروپایی از رویکرد غیرسازنده ، غیرحقوقی ، منفعلانه و غیرعملیاتی خود در مذاکرات عبور نکند، توافقی در کار نخواهد بود.فراتر از آن، بارها عنوان‌شده است که جمهوری اسلامی ایران طرف اروپایی را به لحاظ حقوقی، «طرف متعهد» در مذاکرات می‌داند نه طرف «واسطه‌گر » یا طرف « ناظر»! بر این اساس، اروپائیان به‌عنوان امضاکنندگان رسمی سند برجام ،بابت عدم عمل به تعهدات خود ( خصوصا پس از خروج ترامپ از توافق هسته‌ای ) ، باید به لوازم و بایسته‌های حقوقی احیای توافق برجام تن دهند.بااین‌حال اروپائیان عامدانه ترجیح داده‌اند در نقش کاذب خود فرورفته و به جزئی از استراتژی فشار حداکثری آمریکا علیه کشورمان تبدیل شوند. 
چه بازیگران اروپایی بخواهند یا نخواهند، رفع واقعی تحریم‌های ضد ایرانی، اصلی‌ترین پیش‌شرط احیای برجام محسوب می‌شود.
فراتر از آن ، بهتر است سران اروپایی متوجه این حقیقت محض باشند که تکلیف مذاکرات وین را «فرامتن مذاکرات» تعیین نمی‌کند، بلکه این « متن مذاکرات» و « مطالبات حقوقی جمهوری اسلامی ایران» است که برای تیم مذاکره‌کننده کشورمان اصالت و موضوعیت دارد. تنازل از خطوط قرمز کشورمان در مذاکرات،  مترادف با آن است که  واشنگتن و تروئیکای اروپایی از یک‌سو هندسه تحریم‌ها را علیه ایران حفظ کرده و مانع عادی‌سازی روابط تجاری تهران با کشورهای دیگر شوند و از سوی دیگر از ظرفیت‌های سلبی برجام مانند مکانیسم ماشه در راستای استمرار فشارهای هسته‌ای و حتی غیرهسته‌ای به کشورمان استفاده خواهند کرد. در چنین شرایطی بهتر است تروئیکای اروپایی به فکر احیای حلقه  مفقوده‌ای به نام «عقلانیت» در رویکرد و مواضع خود در مذاکرات وین باشند. بهتر است بار دیگر، یک گزاره مهم و محوری را برای تروئیکای اروپایی و اتحادیه اروپا یادآوری کنیم:اینکه  احیای توافق هسته‌ای  بدون رفع واقعی تحریم‌های ضد ایرانی و ارائه تضمین در خصوص آینده برجام ، جایی در قاموس  سیاسی و اقتصادی  کشورمان نخواهد داشت. 
حنیف غفاری

نام:
ایمیل:
نظر: