فتنهگران برای آنکه نظام را مجبور به تسلیم در برابر خواستههای خود کنند، به فشار اجتماعی نیاز داشتند تا از آن به مثابه اهرمی علیه نظام استفاده کنند که به زعم خود، این فشار با فراخوان مردم به خیابانها و ایجاد آشوب و اغتشاش، ایجاد میشد. نکته مهم در این میان آن است که آنچه در قالب این فتنه صورت گرفت، از ماهیت مسالمتآمیز خارج شد و ماهیت ضدامنیتی، آشوبگرانه و خشن یافت. بنابراین، اینگونه بود که فتنهگران علاوه بر حمله به اموال عمومی مانند آتش زدن اتوبوس، آتش زدن سطلهای زباله و...، به نیروهای نظامی - امنیتی و بسیجیان هم حملهور شدند. در توضیح ماهیت ضدامنیتی فتنه 88 باید گفت که یک نظام سیاسی زمانی در امنیت به سر میبرد که تمام ارکان آن اعم از ایدهها و شعارها، ساختارها، کارگزاران و سیاستهای آن در حالت تثبیتشده و اطمینانبخشی قرار داشته باشند و تهدیدی متوجه آنها نباشد. براین اساس، از آنجا که در فتنه 88 شعارهای اساسی و سیاستهای اصولی نظام موردتخریب و حمله سران و عوامل فتنه قرار گرفت و حتی علیه بخشی از ساختارها و کارگزاران نظام همچون بسیج تحرکاتی صورت گرفت، فتنه 88 فتنهای ضدامنیتی بود. سردادن شعارهایی در ضدیت با اصل ولایت فقیه، طرح شعارهایی مانند «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران»، حمله به برخی پایگاههای بسیج در شهر تهران و اقدام فتنهگران به ضربوشتم نیروهای بسیج و... نیز از مواردی است که ضدامنیتی بودن فتنه 88 را از نقطهنظر مذکور اثبات میکند.