صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

بین الملل >>  بین الملل >> تیتر یک بین الملل
تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۹  ، 
شناسه خبر : ۳۳۶۹۳۴
تاملی در تحولات اخیر پاکستان
تحولات چند روز گذشته پاکستان برای بسیاری از افراد جامعه محل سئوال و تامل بوده است. کارشناسان زیادی در این حوزه نظر داده و تحولات را به بوته نقد و تحلیل گذاشته اند. اگر بخواهیم نگاهی کلی به چرایی و چگونگی تحولات پاکستان داشته باشیم چند نکته می تواند در تحلیل این حوادث به ما کمک کند.
پایگاه بصیرت / گروه بین الملل/ یعقوب ربیعی

نخست وزیرکشی در در سرزمین پاک

فضای سیاسی پاکستان فضای سیاسی بسیار پیچیده ای دارد. همین موضوع برای کسانی که صحنه پاکستان را می شناسند باعث می شود که عزل عمران خان نکته عجیبی نباشد چرا که هیچ نخست وزیری نتوانسته است دوره پنج ساله خود را به پایان برساند. برای مثال  لیاقت علی خان که در ۱۴ اوت ۱۹۴۷ مسئولیت نخست وزیری پاکستان را بر عهده گرفت 4 سال پس از دوره نخست وزیری خود در 16 اکتبر 1951 ترور شد  یا برای مثل ذوالفقار علی بوتو پس از حدود 4 سال نخست وزیری پس از کودتای ضیاء الحق از قدرت برکنار شد و پس از مدتی به جوخه اعدام سپرده شد. این امر درباره دیگر نخست وزیران هم مرسوم بود چنانچه این آشفتگی ها باعث گردید که ابراهیم اسماعیل چندریگار کمتر از دو ماه در این پست دوام بیاورد.

مثلث مشکلات در پاکستان

پاکستان از آغاز تا به امروز مشکلات عدیده ای روبروست اما اگر بخواهیم مشکلات پاکستان را در یک فهرست کوتاه لیست کنیم می توانیم بگوییم که بزرگترین مشکل پاکستان در همه دوره ها را باید در حوزه توان کم اقتصادی دولت و معیشت ضعیف مردمی، فساد گستره اقتصادی و سیاسی در سیاستمداران و دخالت بسیار زیاد ارتش در قدرت دانست. این سه ضلع مثلث دست به دست همدیگر داده اند تا پاکستان نتواند رنگ آرامش و امنیت را به خود ببیند.

وقتی غرب و عربستان پاکستان را تنها گذاشتند

پاکستان به علت بنیه ضعیف اقتصادی همیشه سعی کرده است به آمریکا، عربستان و ... وابسته باشد؛ که با بدعهدی هایی از سوی این کشورها مواجه شد. با وجود اینکه پاکستان در رویکرد خود همیشه فضای امنی را برای تحرکات آمریکایی ها مانند حمله آنها به افغانستان فراهم کرده است ولی با خیانت آمریکایی ها مواجه شده اند. این سرویس دهی بی قید و شرط سیاستمداران پاکستانی باعث شده است که 73 هزار نفر از پاکستانی ها قربانی توسعه طلبی آمریکایی ها شوند ولی به یکباره رئیس جمهور وقت ایالات متحده در سال 2018 آنها را تهدید به حمله نظامی کرد. عربستانی ها هم مانند آمریکا این رویه را در قبال پاکستان برعهده دارند چنانچه کارشکنی های عربستان باعث شد که پاکستان نتواند از لیست سیاه fatf خارج شود. 

سیاست گرایش به شرق

ناامیدی از غرب و اعراب باعث گرایش پاکستانی ها به شرق شده است. چینی ها برنامه گسترده ای در پاکستان دارند منطقه جامع اقتصادی و تجاری به مساحت ۶۷۰ هکتار در کراچی، سرمایه گذاری 25 میلیارد دلاری در پروژه سی پیک(cpec) تا به امروز،  طرح توسعه بندر گوادر با سرمایه‌گذاری مستقیم و .. از جمله برنامه های چینی ها در پاکستان است. این امر باعث گردیده که کشورهایی مانند هند، آمریکا و عربستان این سرمایه گذاری ها را برنتابند و برخی از علل بحران در پاکستان را باید حاصل توطئه های این کشورها مانند آمریکا دانست.

پاکستان در تنازع دو ابرقدرت

آمریکایی ها بدنبال ساخت پایگاه نظامی در پاکستان بودند. این پایگاه پس از خروج آمریکایی ها از افغانستان به جهت پرشدن خلاء حضور در این کشور و حضور امنیتی در کنار چهار کشور چین، هند، ایران و افغانستان بود. این امر با مخالفت پاکستانی ها از جمله عمران خان مواجه شد. جلوگیری از ایجاد پایگاه نظامی آمریکا در پاکستان، دیدار عمران خان با پوتین در روز دوم بحران اوکراین و ... مسائلی بود که موجب شد غربی ها و غربگرایان پاکستانی بر علیه عمران خان به صحنه بیایند.

گل به خودی های دردسرساز

البته نباید مسائل را صرفاً به غربی ها و توطئه آنها محدود کرد که نمونه آن را باید انحلال مجلس پاکستان دانست که موجب انتقاد بسیاری از کارشناسان و پیچیده تر شدن تحولات گردید. سعدالله زارعی کارشناس مسائل منطقه ای در نقد این حرکت عمران خان می نویسد: «آقای عمران خان این نکته را در نظر نگرفت که نخست وزیری وی مدیون این پارلمان است، یعنی با منحل شدن این پارلمان جایگاه قانونی وی و پارلمان از دست می رود. بی شک وی به خطایی شبیه به آنچه دکتر مصدق در تعارض ایجاد شده با دربار انجام داد مرتکب شد.خطایی که دکتر مصدق با منحل کردن مجلس انجام داد موجب تقویت موقعیت شاه برای برکناری نخست وزیر شد در صورتی که اگر دکتر مصدق مجلس را منحل نمی کرد همه برای عدم برکناری دکتر مصدق مقاومت می کردند.درخواست انحلال پارلمان واجابت این موضوع از سوی رئیس جمهور این کشور منجر به شکل گیری خلاء سیاسی در این کشور شد.»

 برکناری نخست وزیر در پاکستان امری متداول بوده و هست اما آنچه محل تامل است نتایج کشمکش های اظلاع قدرت در پاکستان است. آینده پاکستان به نتایج این جنگ قدرت ها بر می گردد. اینکه غربی ها و غربگرایان با ابزار نهادهای امنیتی و ارتش می توانند به تفوق و برتری برسند یا قدرت دوباره به عمران خان کریکت باز معروف برخواهد گشت. در این زمینه باید منتظر وقایع آینده بود.

یعقوب ربیعی:

نکته پایانی اینکه، هر چند شهباز شریف به صورت موقت پست نخست وزیری را تا برگزاری انتخابات بر عهده گرفت؛ اما قابل پیش بینی است که آنچه به زودی ها از عرصه سیاست پاکستان رفع نخواهد شد وجود ۳ پدیده مشکلات اقتصادی و معیشتی، فساد سیاستمداران و دخالت ارتش در عرصه سیاسی است که نه عزمی در سیاستمداران برای رفع آن وجود دارد و نه به زودی ها رفع خواهد شد. لذا باید عرصه سیاسی و اجتماعی پاکستان را رصد کرد و دید که جبهه بندی های داخلی، منازعات قدرت های بزرگ در درون پاکستان، شرایط اقتصادی کشور با توجه به روند رو به رشد قیمت کالاهای اساسی بر اثر تحولات اوکراین و ... چه تاثیری بر آینده این کشور ۲۲۰ میلیون نفری خواهد گذاشت.

نام:
ایمیل:
نظر: